مشرق، اعتراض مستند برخی نمایندگان به اعتبارنامه یکی دو نفر از منتخبین
باعث شد تا این دو فرد اقدام به شکایت علیه 30 نماینده تهران بنمایند.
اعتراضی که هیچ پشتوانه مستدلی برایش ارایه نداده اند و در ظاهر امر فقط به
عنوان لج بازی صورت گرفته است.
مجلس شورای اسلامی بعنوان راس امور
جمهوری اسلامی نمی بایست شاهد چنین رفتار های لجوجانه باشد. اما مسئله فقط
لج بازی هم نبوده است چرا که وقتی 30 نماینده دیگر هم اعتبارنامه شان با
ادعای کاذب این دونفر تایید نمی شود درواقع 32 نفر می شوند و آنوقت این
دونفر در میان آن 30 نماینده دیگر پنهان می شوند. از دیگر سو این اقدام به
نوعی فشار غیر مستقیمی به نمایندگانی است که به حق، مستند و مستدل به
اعتبارنامه این دو منتخب و یا هر فرد دیگری داشته اند می باشد.
چرا
که ممکن است از سوی بیش از 28 نماینده دیگر تهران به دو نماینده معترض به
اعتبارنامه این دو نفر، فشار بیایید که چرا شما اعتراض کردید تا آنان نیز
به 30 نماینده تهران اعتراض نمایند. این روش در برخورد به یک اعتراض، یعنی
برخورد اعتراضی به یک حق مسلم نماینده حکایت از چیست؟ و آیا چنین افرادی
صلاحیت حضور در مجلس شورای اسلامی را دارند؟
به طور مسلم چنین
رفتاری از سوی مردم حوزه انتخابیه این افراد نیز پسندیده نیست. آیا منتخبی
که خود طاقت یک اعتراض مستند را ندارد و نمی تواند پاسخگوی آن باشد می
تواند خود نظارت کننده بر دیگران باشد و از دیگران توقع پاسخ گویی داشته
باشد؟
نمایندگان مجلش شورای اسلامی می بایست با این رویه در همین ابتدای
مجلس نهم برخوردی قاطع نمایند . نظارت و پاسخ گویی را از خود شروع نموده و
مظهر آن باشند سپس از دیگران توقع نظارت پذیری و پاسخگویی داشته باشند.