سایت روز نکبت: شصت و دو سال از اشغال فلسطين گذشت و خاطرات تلخ يك ملت آواره و ستمديده بار ديگر زنده شد و در كنار آن تجاوزات،حملات، بازداشتها و سركوب روزانه و محاصره شديد اين ملت بر تلخي اين خاطرات افزود.
"نكبة" كلمه عربي و به معناي مصيبت است. فلسطينيها بطور عادي كلمه "نكبت" را براي توصيف حوادث فاجعهباري كه در پي اشغال سرزمينهاي اشغالي به همراه داشته، بكار ميبرند.
در پانزدهم ماه مي سال 1948حادثهاي در تاريخ فلسطين روي داد كه روز نكبة نام گرفت. از نظر فلسطينيها اين روز يادآور روزهاي تلخ يعني اشغال سرزمينشان و مصادره اراضي و اولين موج آوارگي و اخراج بيش از 800هزار فلسطيني از خانه و كاشانهشان است.
بعد از گذشت 62 سال از موجوديت رژيم صهيونيستي و اشغال سرزمينهاي اشغالي شمار آوارگان، پناهندگان به 4 ميليون نفر رسيد كه همچنان بيشتر اين آوارگان در اردوگاههايي در كرانه باختري، نوار غزه و ديگر كشورهاي همسايه عربي زندگي ميكنند.
شصت و دو سال از صدور قطعنامه ننگين تقسيم فلسطين گذشت و صفحهاي ديگر از قطعنامههاي تبعيضآميز سازمان ملل دوباره ورق خورد و خاطرات تلخ يك ملت آواره و ستمديده بار ديگر زنده شد و در كنار آن تجاوزات، حملات، بازداشتها و سركوب روزانه اين ملت بر تلخي اين خاطرات ميافزايد. در واقع تنها نميتوان صهيونيستها را عامل توطئه اشغال و آوارگي ملت فلسطين دانست. بلكه بايد اين حقيقت را هم در نظر گرفت كه اشغال فلسطين نتيجه پروسهاي بود كه در سال 1897 ميلادي در شهر "بال" سوئيس شروع شد و طي مراحلي با قيموميت انگلستان بر فلسطين و صدور اعلاميه شوم بالفور در سال 1917 ميلادي مقدمات حضور صهيونيستها در فلسطين و واگذاري اين سرزمين به آنها فراهم شد تا اين كه سازمان ملل متحد در تاريخ 29 نوامبر سال 1947 ميلادي نزديك به يك سال قبل از وقوع فاجعه دردناك اشغال فلسطين در سال 1948، قطعنامه شمار 181 خود را در مورد فلسطين صادر كرد و اين كشور را ميان يهوديها و عربها تقسيم كرد.
33 كشور از جمله آمريكا و انگليس و كشورهاي اروپايي به اين قطعنامه راي مثبت دادند و 13 كشور به آن راي مخالف و 10 كشور هم راي ممتنع دادند.
اين زمان بود كه توطئه اشغال قلب جهان اسلام توسط مجامع بين المللي شكل آشكارتري به خود گرفت و قطعنامه 181 در سازمان ملل مهر تاييدي بود بر وجود يك توطئه جهاني براي اشغال فلسطين و جدا كردن اين منطقه مهم و حياتي از پيكره كشورهاي اسلامي و عربي و واگذاري آن به مهاجران يهودي.
اين گونه بود كه در آن زمان، سازمان ملل با تصويب اين قطعنامه زمينه اشغال فلسطين و آواره شدن ميلونها فلسطيني بيگناه را فراهم كرد و عملا پا به عرصه پروسه واگذاري فلسطين به يهوديان گذاشت.
جالب اين كه در آن زمان حتي خود صهيونيستها با اين قطعنامه مخالفت كردند، علت مخالفت آنها با اين قطعنامه به زياده خوايي صهيونيستها باز ميگشت. آنها معتقد بودند كه پس از تصويب اين قطعنامه تنها صاحب نزديك به نيمي از مساحت فلسطين ميشوند در حالي كه به دنبال كل فلسطين بودند تا از آن پلي براي تحقق روياي ديرينه صهيونيسم يعني تشكيل " اسرائيل بزرگ" از نيل تا فرات بسازند.
اين گونه بود كه درست نزديك به يك سال بعد از اين قطعنامه، فلسطين كامل به اشغال صهيونيستها در آمد و فاجعه آوارگي و بيخانماني ملتي در تاريخ نوين كه شعار دمكراسي و آزاديخواهي را سر مي دهد، شكل گرفت كه مجامع جهاني، سازمان ملل،كشورهاي اروپايي و غربي در اين جنايت شريك صهيونيستها بودند.
در اين ميان، كوتاهي كشورهاي عربي و اسلامي بر كسي پوشيده نيست و همه واقفند كه اگر سستي و ضعف و چند دستگي كشورهاي عربي نبود، ما اكنون شاهد دردناكترين واقعه تاريخ يعني مسئله فلسطين نبوديم و آوراگي اين ملت مظلوم را نظاره گر نبوديم.