به گزارش پایگاه خبری 598، هفته پیش سریال «روز خون» براساس حادثه تروریستی شاهچراغ روی آنتن شبکه یک سیما رفت؛ سریالی که در مرکز استانی فارس ساخته شد و علی رغم اینکه نتوانست جذابیت چندانی داشته باشد مدیرکل صداوسیمای فارس اعلام کرده است که فصل دوم آن هم در دست تولید است. ساخت سریال براساس حوادث دردناک و وقایعی که در کشور رخ میدهد جزو ضرورتهایی است که سیمافیلم باید در دستور کار قرار دهد اما مهمتر از ساخت سریال، کیفیت آنهاست که مراقبت صورت بگیرد کیفیت نازل اثر، اهمیت ماجرا را تقلیل ندهد. سریال «روز خون» که به تازگی پخش آن تمام شده از نمونههایی است که میتوانست با اهتمام بیشتری تولید آن صورت بگیرد و جزو آثار ماندگار سیما باشد اما الان در بهترین حالت تبدیل به یک سریال معمولی شده است.
طی یکی دو سال اخیر چند باری اعلام شد که قرار است سریالی با موضوع حادثه تروریستی شاهچراغ ساخته شود. مشخص نبود این سریال قرار است ناظر به کدام یک از عملیاتهای تروریستی باشد با این حال در مصاحبههای رئیس صداوسیما و سیمافیلم به ساخت این سریال اشاره شد.
پیمان جبلی رئیس صداوسیما مرداد ماه در یکی از سخنرانیهایش درباره قهرمان شاهچراغ عنوان کرده بود: ما نیازمند به تصویر کشیدن قهرمانان و به رخ کشیدن تاریخ پرشکوه کشور و داستانهای قهرمانانهایم؛ یک مصداق آن خادم حرم حضرت شاهچراغ است که با دست خالی جلوی یک تروریست را گرفت. یک داستان واقعی که این روزها اتفاق افتاده است. این به منزله یک فراخوان عمومی است و از طراحان و نویسندگان میخواهیم که به میدان بیایند و ما هم زمینه کار را برای تولید اثر در این خصوص فراهم میکنیم.
بعد از اینکه ساخت چنین سریالی جدی تر شد، مهدی نقویان رئیس مرکز سیمافیلم به صورت رسمی اعلام کرد: درباره حادثه تروریستی شاهچراغ مینی سریال و اثری سینمایی قرار است تولید شود که هماکنون در مرحله پیشتولید است.
دی ماه سال گذشته نقویان درباره فیلمنامه سریال «شاهچراغ» بدون اینکه از جزییات آن خبر دهد، گفت: فیلمنامه چندین بار بازنویسی شده است و در حال حاضر به فیلمنامه ثابتی رسیده ایم و الان در مرحله قرارداد و پیش تولید است.
آن زمان نام ابراهیم امینی به عنوان نویسنده مطرح شد اما هنوز به صورت رسمی اعلام نشده بود تا اینکه یکی از رسانههای رسمی از امینی به عنوان نویسنده فیلمنامه یاد کرد.
تا اینکه امسال درنهایت مدیرکل صداوسیمای مرکز فارس از تولید سریال «روز خون» درباره حادثه تروریستی شیراز خبر داد و گفت: این سریال اثری فاخر در کارنامه هنری تولیدات استان به شمار میآید و به درخواست سیما فیلم سریال «روز خون ۲» در شیراز ساخته میشود. وی درباره پژوهش این سریال نیز گفته بود که کار پژوهش سریال «روز خون» در حسینیه هنر شیراز انجام شده است.
تیتراژ مینی سریال «روز خون» نامهای متعددی را در نویسندگی و حتی دیالوگ نویسی نشان میدهد. حمیدرضا همتی که خودش کارگردان سریال هم است به همراه مجتبی رنجبر، محسن دانشور، قاسمعلی عابدی گروه نویسندگان هستند و علاوه بر اینها یک نفر مشاور سریال و دیالوگ نویس پروژه بوده است. پژوهش سریال هم بر عهده سیدحامد ترابی و حسینیه هنر شیراز بوده است.
همین تعداد اسم شما را قانع میکند که با قصهای سر و شکل دار که برای فراز و فرود و دیالوگهای آن فکر شده است، مواجهید. با این حال قصه سریال کاملاً به شکلی معمولی روایت میشود و همان ابتدا متوجه میشوید سریال در فضای استانی ساخته شده است.
«روز خون»، قصه زندگی چند خانواده را در طول سریال نمایش میدهد و تلاش دارد پیچیده نماییهایی داشته باشد. یکی از شخصیتهای اصلی ماموری است که نقش او را حمید ابراهیمی بازی میکند و از ابتدای داستان به دنبال پروندهای امنیتی است. با این حال همه پیگیریها و تلاشها در سطح انجام میشود و دیالوگها صرفاً قرار است نشان دهد ماموران مشغول کار هستند.
قصه سریال همان ماجرای حادثه تروریستی شاهچراغ است که ما اینجا از زاویه دید برخی از خانوادهها که بعداً میفهمیم از شهدای داخل حرم هستند داستان را دنبال میکنیم. بخشی از قصه هم طبق همان پرونده امنیتی پیش میرود. با این حال قصه کشش دراماتیک لازم را ندارد و حتی بخش امنیتی ماجرا ببشتر شبیه یک قصه پلیسی ساده است تا یک سوژه امنیتی و جاسوسی که فضاسازی ملتهب تری را ایجاب میکند.
حمید ابراهیمی در این سریال نقش یک مامور امنیتی را بر عهده دارد. او معمولاً نقشهای منفی و خاکستری بازی کرده است و حضورش اینجا در راستای همان نقش و دیالوگهایی که دارد، متناسب بوده است. مهدی صبایی از دیگر بازیگران سریال است که نقش یک مامور انتظامی را ایفا میکند و حضورش چندان تفاوتی با دیگر سریالها و آثاری که پیش از این بازی کرده است، ندارد. اشکان هورسان نقش تیرانداز تروریست را بر عهده داشت که به لحاظ چهره انتخاب مناسبی بوده است. از دیگر بازیگران سریال میتوان به محمد فیلی، آزیتا ترکاشوند و حدیثه تهرانی اشاره کرد. در کنار اینها نقش تعداد زیادی از شخصیتها را هم بازیگران بومی خود استان فارس بر عهده گرفتند و به ایفای نقش پرداختند. سریال در بازیگری ارزش افزوده چندانی برای مخاطب نداشت و انتخاب بازیگران برگ برندهای هم برای سریال نبود.
در سالهای اخیر بسیار فیلم و سریالهای امنیتی و جاسوسی ساخته شده که گاه لحظات نفسگیر قصه بر ضربان قلب مخاطب افزوده است. نمیتوان قصه یک فاجعه تروریستی را بیان کرد اما آنقدر معمولی روایتش کرد که احساس کنید یک سریال سرگرم کننده اکشن و یک درام معمایی میبینید. زندگی شخصیتهای سریال و بعد وصل شدنشان به حرم شاهچراغ و سکانس نهایی که باید اوج قصه میبود و تکان دهندهترین لحظات این داستان را شامل میشد، نتوانست مخاطب را حتی برای لحظهای میخکوب کند. از طرف دیگرانتخاب موسیقی نامناسب در لحظات سکانس ترور به گونهای بود که انگار کارگردان صرفاً قصد دارد بر اکشن ماجرا بیفزاید و کمتر درک درستی نسبت به فضاسازی و دلهره و التهاب قصهای وطنی و ملی وجود دارد. آن هم سکانسی که ویدئوهای واقعی آن خود به خود دردناک و تکان دهنده هستند.
بخشی از نبود فضاسازی درست در «روز خون» به قصه و فیلمنامهای برمی گردد که از ابتدا نتوانسته کشش و گیرایی لازم را ایجاد کند و بخشی هم به کارگردانی که در کلیت سریال هم ضعفهای خود را نشان داده است. کارگردان ظرافتهای کار را لحاظ نکرده است. به طور مثال مشخص نیست ماجرا تحت رصد کدام نهادها پیش میرود یا بعد از حادثه چه کسانی با چه پوششی در حرم ظاهر میشوند. نسبت به وقایع سال ۱۴۰۱ فقط حرف زده میشود و ما گاه در معضلی که برای یک نوجوان پیش آمده یا مادر حامله ای که قرار است فارغ شود، میفهمیم که چنین وقایعی هم در شهر وجود دارد. اتفاقات در سطح میگذرد و گویی کارگردان صرفاً عطش ساخت و البته بازسازی یک ویدئوی تکان دهنده را داشته است!