پیام یونسی پور: آسمان
پرسپولیس ابری بود، حالا رعد و برق های هولناک هم به آن اضافه شده! آن قدر
ترسناک به نظر می رسد که نمی توان به صاف شدن و آفتابی شدنش چندان امیدی
داشت.
پس از آن نتایج اسفبار و آن
نتایج خارق العاده که در لیگ رقم خورد و بخصوص وقتی شکست مقابل الهلال
عربستان، امیدها را کمرنگ و کمرنگ تر کرد، ناگهان برخورد شفاهی علی کریمی و
مصطفی دنیزلی همه چیز را وخیم تر کرد.
حالا پرسپولیسی ها نه تنها تیمی
ندارند که به نتیجه گرفتنش امیدوار باشند که حتی آرامش درون تیمی خود را هم
از دست داده اند. داستان درگیری کریمی و دنیزلی چه بود؟ جادوگر ویژگی خاصی
داشت. مهمترینش این بود که همواره چهره ای معترض و عصبی داشت. اما همین
علی کریمی، هرگز در مجموعه ای که حمید استیلی رهبرش بود، موضعی نگرفت. نه
به دلیل رفاقت قدیمی و دیرینه ای که با استیلی داشت که دقیقاً به واسطه
اینکه نمی خواست در پرسپولیس باز هم چهره جنجالی اش را رو کند. اما از زمان
حضور دنیزلی، دقیقاً همه شرایط تغییر کرد.
* مدیر برنامه خطرناک
اطرافیان
دنیزلی خیلی زود سعی کردند به علی نزدیک شوند. مدیر برنامه های ایرانی
مصطفی پاشا، حضور خود در باشگاه را بهترین موقعیت دید که با نزدیک شدن به
کریمی، وکالت او را هم به عنوان یکی از شاخص ترین ستاره های لیگ ایران در
دست بگیرد. اما وقتی با موضع دفاعی کریمی و بی میلی او برای همکاری تازه،
با یک چهره جدید روبه رو شد، ورق برگشت. حرفهای درگوشی آغاز شد. خبرها آرام
آرام به روزنامه ها و سایتهایی رسید که از قدیم الایام با همین مدیر
برنامه ارتباطی تنگاتنگ و صمیمانه داشتند.
دنیزلی هرچند از مقصود کار با
خبر نبود، اما هر روز گوشش از اخباری پر می شد که چندان هم واقعیت نداشت.
مثل اینکه قرار است کریمی در مصاحبه ای از مدیریت او در تیم انتقاد کند. پس
پیش از اینکه کریمی موضع خود را در رسانه ها اعلام کند، دنیزلی علیه او
شده بود. به دنیزلی گفتند، داستان ورود کردن پروین به امور فنی، خواسته
کریمی بوده که از زبان رویانیان مطرح شده. در حالی که پروین و کریمی، طی
سالهای اخیر رابطه ای چندان حسنه نداشتند. حتی شایعاتی در اردو پیچید که
جادوگر، برای خودش فهرست خریدی تهیه کرده و به باشگاه ارائه داده. چیزی که
دنیزلی از زبان اطرافیانش شنید و باور کرد و البته اگر کمی کریمی را می
شناخت، هرگز این صحبتهای پوچ را نمی پذیرفت.
موضع دنیزلی در قبال علی
کریمی خیلی زود برگشت و این اتفاقی نبود که به مذاق شماره 8 خوش بیاید. در
حقیقت اعتماد بیش از حد افندی به مدیر برنامه های ایرانی اش و البته نفوذ
همین مدیر برنامه در میان رسانه های نوشتاری آن قدر غیرمتعارف بود که خیلی
زود موجی علیه کریمی چه در داخل تیم و چه در رسانه ها به راه افتاد. کریمی
خود را بازی خورده می دید.
رد کردن درخواستهای مدیر برنامه دنیزلی کار
را برای جادوگر به جایی رساند که حتی عواملی ناشناخته نیز او را در بازی با
الهلال برای اولین بار «بی غیرت» بنامند! این بهترین اتفاق برای جریانی
بود که می خواست کریمی را از پرسپولیس حذف کند. مهندسی این پروژه به همین
جا هم ختم نشد. کریمی برود؟ کریمی برود که چه کسی بیاید؟ این پرسشی بود که
هواداران بلافاصله پس از آنکه 100 نفر در ورزشگاه علیه جادوگر موضع گرفتند،
در ذهنشان شکل گرفت.
* پروژه نکونام
مهندسی پروژه
حذف کریمی (یا همان مدیر برنامه های علی کریمی) برای ادامه این طرح باز هم
برنامه داشت. این بار یک خبرگزاری نیمه رسمی وارد عمل شد و خبر بازگشت
جواد نکونام به فوتبال ایران را مطرح کرد. اتفاقی که البته پیش از این هم
از سوی خود نکونام تکذیب شده بود. نکونام که قراردادش در پایان این فصل با
اوساسونا به پایان می رسد، در اسفند ماه سال 90 گفته بود، به هیچ عنوان قصد
بازگشت به ایران را ندارد. اما با توجه به اینکه نکونام علاقه چندانی به
همکلامی با رسانه های ایرانی نشان نمی دهد و البته اخبار داخلی ایران را
تکذیب و تأیید نمی کند، این خبر روی جلد روزنامه ها نیز نقش بست.
در
متن خبر آمده بود، نکونام ماشین خود را به باشگاه پس داده و قرارداد خانه
اش را نیز تمدید نکرده است! همین خبر در برنامه های ورزشی رادیو ورزش و
رادیو جوان نیز به عنوان یکی از اخبار روز مورد تحلیل قرار گرفت. در حقیقت
مدیر برنامه های دنیزلی بدون اینکه بخواهد، تا ساختمان صدا و سیما نیز پیش
رفته بود! تحلیل اخبار این شد که نکونام به واسطه رفاقت قدیمی اش با دنیزلی
در پاس و البته مصاحبت کوتاهی که با رویانیان داشته، به ازای رفتن کریمی،
به پرسپولیس می آید.
* باند رانده شده
اما دو نکته
در میان تحلیلهای رسانه ای نادیده گرفته شد. اول اینکه نکونام از پاس
تهران رفت، چون دنیزلی مخالف حضور او در پاس بود. در حقیقت خداداد، نکونام و
هاشمی نسب جزو باندی بودند که سرمربی ترک تبار در پاس آن را متلاشی کرد.
حالا چگونه ممکن است از رفاقت دنیزلی و نکونام حرف زد؟ در حقیقت سفر جواد
به امارات، از روی اجبار بود و دستور دنیزلی به مصطفی آجورلو و البته
برگرفته از خواسته های همان زمان همین مدیر برنامه! نکونام هم از پاس رفت؛
چون نتوانست و نخواست امور تجاری و قراردادهای خود را به مدیر برنامه های
ایران افندی بسپارد. چگونه می توان میان دنیزلی و نکونام را دو دوست و در
یک تیم تصور کرد؟
دومین نکته به جایی مربوط می شود که شرط نکونام برای
بازگشت، نبودن کریمی عنوان شده! اگر به اردوهای ملی سری بزنید، نزدیک ترین
دوستان اردوهای ملی را نکونام و کریمی می بینیم. در حقیقت با وجود اینکه
نکونام و شجاعی در اسپانیا کنار هم هستند، اما صمیمی ترین مرد در اردوهای
ملی به جواد، علی کریمی است! حتی تصور اینکه نکونام خواهان کنار رفتن کریمی
باشد، نوعی لطیفه تلخ است که البته فقط و فقط از سوی باندی که خواهان حذف
جادوگر از پرسپولیس هستند به راه افتاده! این پایان داستان نیست. مدیر
برنامه های ایرانی دنیزلی برای حذف کریمی در ورزشگاه آزادی باز هم برنامه
هایی جدید دارد. اول اینکه او را باز هم در ورزشگاه ها زیر فشار بگذارند،
دوم در رسانه ها علیه حضور کریمی مواضعی تند اتخاذ شود و سوم اینکه سرمربی
تیم، خواهان حذف کریمی از فهرست سال آینده شود! مهندسی این پروژه ادامه
دارد!