به گزارش پایگاه 598، به نقل از فرهنگ نویس_علیرضا محمدرضایی: به نظرم فیلم چرا گریه نمیکنی تا اینجا بهترین اثر جشنواره است، چرا که کارگردان با ظرافت هرچه تمامتر همه آنچه که در ذهن داشته را توانسته است روی تصویر بیاورد.
فیلم یک اثر ابزورد است؛ ابزوردیسم را میتوان به تعبیری موقعیت پوچ و بیمبنای شخصیتها در مقابل هر اتفاقی خصوصاً اتفاقات مهم و حساسی تلقی کرد. ابزورد زمانی خلق شد که بعد از اتفاقات دردناکی که انسان مدرن به آن گرفتار شد، زندگی و معنا رنگ باخت و دیگر هیچ چیز دارای ارزش نبود.
در واقع همان مباحثی که سارتر در آثارش خصوصاً رمان تهوع مبنی بر دلزدگی و بیمعنایی جهان معرفی میکند را میتوان لایههای زیرین ابزورد تعریف کرد. در واقع ابزورد نوعی جنبش هنری در واکنش به بیمعنایی انسان و زندگی جدید است که از هر مقوله ارزشی که بتواند آن را برای وجود داشتن توجیه کند خالی است.
فیلم دیدنی «لبوفسکی بزرگ» ساخته برادران کوئن نمونهای از فیلم ابزورد در سینمای جهان است.
شخصیتِ علیرضا در فیلم چرا گریه نمیکنی از هرگونه ارتباط با انسانها فراری است، حتی به نامزدش هم میگوید نباید اینقدر به هم نزدیک باشیم یا مثلا به مسائل با یک دید سطحی نگاه میکند و نمیخواهد اسیر قدرت تفکر بشود. از دین، گریزان است و از ابتدای فیلم به همه میگوید که به فکر من نباشید چرا که اینگونه فکر میکند که این درد اجتناب ناپذیر است و کفارهی زیستن در دنیا همین است. شخصیت علیرضا در فیلم یک کاراکتر کاملا پخته است. اکتها و دیالوگهای او به خوبی او را بیحس و بیقید نسبت به اتفاقات نشان میدهد. اینها همه از مولفههای تئاتر یا سینمای ابزورد در جهان است. همانجا که به همراه همسرش به سفر میرود یا وقتی همسرش بعد از مدتها به خانه برمیگردد و در حضور نامزد جدیدش با او به گفتوگو میپردازد، میتوان این بیقیدی را کاملا لمس کرد.
در شروع فیلم آنجا که انگار گم شده است و در پیِ چیزی که نمیداند چیست در بیابان قدم میزند را میتوان بهترین سکانس فیلم دانست. یک شخصیت گمشده (شخصیت در سینمای ابزورد یک شخصیتِ گمشده در فضایی استعاری است) به دنبال چیزی میگردد که نمیداند چیست و طوری گنگ و مبهم حرف میزند که گویی در جهان غریبه است.
فیلمنامه اثر در پرداخت شخصيتها و موقعیتهای داستان تحسينبرانگیز است. خلق موقعیتهایی که اولا یک سِیر روایی محکم را به واسطهی اتفاقات علّی و معلولی ایجاد کردهاند و دوما شخصیت را در معرض آزمون قرار میدهند تا زندگی پوچ او در همهی عرصههای زندگی نمود پیدا کند.
در پایان باید گفت که کارگران در ساخت یک اثر ابزود، موفق بوده و ریتم داستان را تا پایان حفظ کرده؛ به طوری که مخاطب از دیدن فیلم خسته نمی شود.