کد خبر: ۵۱۵۱۹۳
زمان انتشار: ۱۵:۴۴     ۰۱ اسفند ۱۴۰۰
شعیبی در آخرین اثر خود، با به نمایش گذاشتن مجموعه رفتارهای پرمهر و همدلانه از کاراکترهای ساکن ایران، روایت دلچسبی از فرهنگ ایرانی را به تصویر می­‌کشد. فیلم­نامه، به پرداخت پخته­‌تری­ احتیاج دارد و گاهی نیازمند انسجام بیشتر و حلقه‌­ی اتصال محکم‌­تر در بین سکانس‌­هاست تا روایت استخوان­‌دارتری را به مخاطب ارائه دهد.

به گزارش پایگاه خبری 598 به نقل از پایگاه خبری تحلیلی فرهنگ نویس،

فرهنگ نویس/فاطمه سادات جلالی فرد

 

«ساختن فیلمی که قرار است اعتقادات را بدون شعار منتقل کند، سخت است؛ اما شعیبی توانسته از پس این کارِ سخت برآید.»

این، نظر فریدون جیرانی، کارگردان و فیلم­نامه‌­نویس مطرح سینما، در مورد فیلم «بدون قرار قبلی»، ساخته بهروز شعیبی است. فیلمی که در چهلمین جشنواره فیلم فجر، توانست جایزه ویژه شهید سلیمانی را از آن خود کند. این فیلم به تهیه­ کنندگی محمود بابایی و نویسندگی فرهاد توحیدی و مهدی تراب­ بیگی، با اقتباس از داستان کوتاه «بهترین شکل ممکن» اثر مصطفی مستور، تولید شده است. 

همان­طور که جیرانی می­‌گوید، «بدون قرار قبلی» را می­‌توان چند قدم جلوتر از دیگر آثار مذهبی­‌ای دانست که در تله­ ی سطحی­‌نگری و مستقیم‌­گویی افتاده‌­اند؛ اما نمی‌­توان گفت که این اثر از آفت شعارزدگی، کاملا به دور است. اولین برگ برنده این اثر نسبت به آثار هم‌­مضمونش، قصه‌­ی نسبتا تازه‌­ای است که در دل فیلم روایت می­‌شود. بدون قرار قبلی، داستان دکتری به نام یاسمین لطفی است که پس از سال‌­ها دوری از وطن، برای خاکسپاری پدر، از برلین به ایران بازمی­‌گردد و این سفر برای او شروع یک تغییر درونی می­‌شود؛ به تعبیر رضا صائمی، منتقد سینما، این فیلم، روایت بازگشت به خود و سیری از آفاق به انفس است. 

شعیبی در آخرین اثر خود، با به نمایش گذاشتن مجموعه رفتارهای پرمهر و همدلانه از کاراکترهای ساکن ایران، روایت دلچسبی از فرهنگ ایرانی را به تصویر می­‌کشد. فیلم­نامه، به پرداخت پخته­‌تری­ احتیاج دارد و گاهی نیازمند انسجام بیشتر و حلقه‌­ی اتصال محکم‌­تر در بین سکانس‌­هاست تا روایت استخوان­‌دارتری را به مخاطب ارائه دهد. کُمیت شخصیت‌پردازی و روابط علّی و معلولیِ وقایع نیز کمی می‌­لنگد. مثلا شخصیت علی با بازی مصطفی زمانی، پردازش بیشتری را می‌­طلبد. علت دروغ علی به یاسی برای بازگرداندن او به ایران هم تا انتهای فیلم گنگ و مبهم باقی می‌­ماند. همچنین، ماجرای به جای گذاشتن ارث متفاوت پدر برای یاسی و علت این کارش، جای روشن­گریِ بیشتری دارد. ضمنا با توجه به انتخاب شهر مشهد به عنوان لوکیشن رخداد قصه، توقع می­‌رود که روی پارامترهای بومی از جمله لهجه دقت بیشتری شود؛ زیرا به جز الهام کردا در نقش دخترخاله یاسمین، همسرش و یکی دوتا از شخصیت­‌های دیگر، باقی کاراکترهای مهم از جمله علی، وکیل متوفی با هنرمندی صابر ابر، خادم حرم با بازی بهروز شعیبی و پیرمردِ ساکن در خانه قدیمی، دارای لهجه نیستند.

بهروز شعیبی با به تصویر کشیدن بیماری الکس که بر اثر جدایی والدینش ایجاد شده و بهبودی حال او در فضای پرمهرِ یک خانواده­‌ی ایرانی، تاثیر زیاد و مستقیم خانواده را بر روی فرزندان نشان می‌­دهد و به شکلی زیرپوستی، تِم گرم خانواده­‌های ایرانی را با سبک متفاوت اروپایی مقایسه می‌­کند. نامه­‌های پرمهر پدر برای یاسی و از خودگذشتگی سی ساله‌­ی او نیز خشتی از همین دیوار است و شاید چیزی که بیش از همه، مخاطب را پای فیلم نگه می­‌دارد، همین احوالات خوبی‌­ست که از نمایش مهربانی­‌ها به بیننده منتقل می­‌شود و فیلم را با وجود ریتم کُند و گاه خسته­‌کننده‌اش، برای بیننده دلچسب می‌­کند.

به ­قول مجید اسلامی، روزنامه­ نگار و منتقد سینما: «بدون قرار قبلی، بیش از آن­که تماشاگرش را درگیر "بعد چه می­‌شود" کند، او را با حس صحنه­‌ها درگیر می­‌سازد. نتیجه این­که اگر در کلیت قضاوت کنیم، ممکن است سربلند بیرون نیاید؛ ولی خود فیلم زیباست و آدم را قانع می‌­کند. بد نیست گاهی لابه ­لای فیلم‌­های تلخ و سیاه، با تصاویر شیرین و دلنشین هم مواجه شویم.»

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها