فارس، زهره اشرفی، مدیر پرژه و مجری طرح "تندیس حاج احمد متوسلیان" که در
نخستین دوره "جایزه ویژه شهید جانبزرگی" به عنوان هنرمند انقلابی مورد
تقدیر قرار گرفت و هدیه خود را به دختر شهید «سعید جانبزرگی» تقدیم کرد،
در خصوص انگیزه خود از اجرای این پروژه گفت: چند سال قبل، در سفری که به
همت دفتر هنر و ادبیات حوزه هنری با دانشجویان رشتههای مختلف سینما به
کشور لبنان داشتیم، در مناطق مرزی لبنان و در برخی پادگانها که سردار حاج
احمد متوسلیان حضور داشت، از او یاد شد.
این هنرمند جوان ادامه داد:
با بیان خاطراتی از حاج احمد توسط حاج آقا پناهیان و دیگر همرزمان حاج
احمد، بسیاری از افراد گروه تحت تأثیر شخصیت او قرار گرفتند. خصوصاً اینکه
در مراسمی که حاج احمد دست خود را به سوی اسرائیل نشانه رفته، حاج علیرضا
پناهیان حضور داشته و آن خاطره را برای گروه روایت کرد.
اشرفی
ابراز داشت: با نقل بیانات حاج احمد متوسلیان، همانجا دوستان طرحی برای
ساخت مستندی راجع به این سردار بزرگ ترسیم کردند که حتی تا مراحلی پیش رفت
اما در نیمههای راه به دلایلی متوقف شد. بعدها آن ذهنیت به طرح حاضر تبدیل
شد.
برگزیده نخستین جایزه ویژه شهید جانبزرگی اظهار داشت: پروژه
ساخت طرح حدود 8 ماه زمان برد که با طراحی، ساخت ماکت و ساخت اصل تندیس
یکسال زمان برد.
اشرفی با ابراز خرسندی از تقارن رونمایی و نصب
تندیس حاج احمد متوسلیان با سیامین سالگرد اسارت این انقلابی غریب ابراز
داشت: بنا شده این کار در لبنان نصب شود و البته سفارش نمونه این کار برای
تهران نیز داده شده است.
وی در خصوص مجسمه بیان داشت: تندیس حاضر
تلفیقی از حاج احمد متوسلیان به همراه عکسی از امام موسی صدر رهبر ایرانی و
شیعی لبنان است که بنا شده در پارک بسیار عظیمی که توسط جمهوری اسلامی
ایران در تپههای مرزی مشرف به فلسطین اشغالی ساخته شده، نصب شود.
این
هنرمند انقلابی در پاسخ به دلایل اهدا جایزه خود به دختر شهید جانبزرگی
توضیح داد: من فارغ التحصیل نقاشی دانشگاه هنر هستم و در مقطع کارشناسی با
شهید جانبزرگی که کارشناسی ارشد بود همدوره بودم. البته آن زمان شهید
مقطع کارشناسی ارشد بود و تدریس میکرد.
وی ادامه داد: میدانستم
شهید جانبزرگی عکاس برجسته جنگ است اما نمیدانستم جراحت شیمیایی دارد تا
حدی که خبر شهادتش بسیار برایم غیرمنتظره بود.
اشرفی بیان داشت:
شهید جانبزرگی روحیات خاصی داشت از جمله اینکه برخلاف اغلب هنرمندان اصرار
زیادی به دیده نشدن داشت اما تأثیر خاصی در محیط دانشگاه گذاشت. حضور
خانواده شهید در آن همایش را به فال نیک گرفتم و در کنار آن تقدیم هدیهام
به دختر شهید جانبزرگی که نخستینبار بود از دانشگاه محل تحصیل پدرش دیدن
میکرد.
وی با ذکر خاطرهای ادامه داد: سالها پیش در سفر راهیان
نور به جبهههای جنوب با یکی از دوستانم که حداقل از لحاظ ظاهری و تا حدی
اعتقادی کاملاً با فضای دفاع مقدس نامأنوس بود همراه بودم. دوستم بسیار تحت
تأثیر احوالات جبههها قرار گرفت. مدتی بعد یک روز صدایم کرد و گفت "در
دانشکده کسی هست که من تاالآن او را ندیدهام اما فهمیدم سالهاست دانشجوی
این دانشگاه است! خیلی آدم عجیبیست و اصلاً شک دارم زنده است یا نه؟!"
خندیدم و گفتم "منظورت از زنده است یا نه چیست؟" گفت "یادت هست که به اردوی
جنوب رفتیم، او خیلی شبیه شهداست! وقتی به دانشگاه میآید شبیه سایه است
که انگار هیچکس او را نمیبیند! به کتابخانه و کلاس میرود اما هیچکس
حضورش را احساس نمیکند!" برای من هم سوأل شد که او درباره چهکسی صحبت
میکند، آن هم در دانشگاه هنر! گفتم "حتماً او را به من نشان بده." یک روز
مرا جلوی کتابخانه دانشگاه صدا زد و او را نشانم داد؛ او شهید جانبزرگی
بود!
اشرفی ادامه داد: پایاننامه شهید جانبزرگی نیز پایاننامه خاصی بود که از طرف دانشجویان و اساتید بسیار مورد استقبال قرار گرفت.
برگزیده
نخستین جایزه ویژه شهید جانبزرگی اظهار داشت: "جایزه ویژه شهید
جانبزرگی" تقدیری از هنرهای انقلابی و حماسی است که به نام شهید جانبزرگی
به هنرمندان تقدیم میشود. قطعاً شهید جانبزرگی خود از هنرمندان
حماسهساز بود.