چرایی بمباران رسانه ای - میدانی رانت خواران اقتصادی و براندازان سیاسی بر علیه دولت رئیسی؟!

به گزارش سرویس سیاسی پایگاه 598، رضا احمدزاده: بالاخره جراحی اقتصادی دولت سید ابراهیم رئیسی شروع شد و همه که از شروع آن وحشت داشتند بنحوی این وحشت خود را نشان دادند:

1- مردم عادی که در طول هشت ماه عمر دولت سیزدهم در یک بمباران رسانه ای داخل و خارج قرار داشتند نگران از معیشت خود و خانواده هایشان به نظاره نشستند تا ببینند که برنامه های دولت برای کنترل قیمت ها و همچنین حمایت از اقشار ضعیف جامعه چگونه به مرجله اجرا در می آید.

2- سیاستمداران و مدیران حامی دولت رئیسی نیز در مقالات رسانه ای و همچنین در مصاحبه های مختلف به تبیین این جرکت بواقع سخت و شجاعانه دولت اقدام کرده و هر یک از یک زاویه به بررسی و تحلیل آن پرداختند.

3- اما جالبترین برخوردها که منظور این نوشتار نیز معطوف به آن است را باید در جریان اصلاح طلب و استحاله طلب غرب گرا جستجو کرد.

شایان ذکر است که خواننده گرامی ماه‌های آخر دولت روحانی و چند ماه گذشته را اگر بازخوانی کند شاهد بروز گسل های سلبی شدیدی در میان اصلاح طلبان خواهد بود که به حذف مشهورترین رهبران این طیف یا نزدیک شد و یا اینکه موجبات آنرا فراهم آورد : به جابجایی قدرت درون گروهی افرادی مانند :بهزاد نبوی ، م. خاتمی، کرباسچیان و... توجه کنید به صحت این ادعا پی خواهید برد.

در نتیجه بنظر راقم در حال حاضر اصلاح طلبان در حالتی جزیره ای اما وحدتی کم رنگ ادامه راه می دهند و قطعا موفقیت یا شکست دولت رئیسی در برنامه هایش می تواند حیات آینده سیاسی ایشان را نشان دهد. این جریان که در طول 8 سال گذشته سکان قوه مجریه را در دست داشته و در حقیقت از بانیان شرایط اقتصادی مردم نیز بحساب می آیند یا با برنامه و هدایت یک اتاق فکر و یا بدون برنامه و بدلیل بروز اختلافات جدی در سرانشان مواضع متفاوتی را بشرح ذیل در رسانه های خود به نمایش گذاشتند:

*یک طیف خود را منتقد دولت روحانی نشان می دهند و با اظهار اینکه ما به مشکلات پول پاشی دولت روحانی و تضادهای شدید طبقاتی در آن دوران به روحانی تذکر داده بودیم که اینکار شما بدست مردم نمی رسد و تنها قشر کوچکی از مزایای دلار 4200 تومانی بهره می برند و الان هم باید دبه کمک دولت رئیسی رفته و کشور را به ریل رونق اقتصادی برگردانیم . از مفسران این نگاه می توان به افرادی مانند : سعید لیلاز اشاره کرد.

*طیف دیگر این جریان تلاش کردند تا با القای یک جنگ روانی دولت رئیسی را علیرغم مدت کوتاهی که از عمرش می گذرد ادامه دولت روحانی به مردم تلقین کنند . این امر نیز می توانست در صورت موفقیت هم هزینه حمایت هایشان از دولت روحانی را کم کند و هم اینکه موفقیت های دولت رئیسی در این جراحی بزرگ را کم رنگ و بنفع جریان اعتدال و اصلاح طلب مالخود سازد.

* اما طیف سوم را باید طیف برخوردار از مزایای دوران اعتدال و همچنین استحاله طلبان براندازی قلمداد کرد که در دوران دولت های روحانی تا توانستند از مواهب رانت های اقتصادی و خانوادگی و.... بهره ها بردند . در نهایت امروز با اطمینان به اینکه دیگر امکان بازگشت به مسیر قبلی وجود ندارد با تهدید نظام اسلامی به بروز شورش های اجتماعی بدلیل برخی گرانی های ناشی از حذف ارز4200 تومانی عمق بغض خود را از دولت و نظام جمهوری اسلامی نشان دادند : به مواضع افرادی مانند : در این رابطه می توان به مصادیق مشخصی اشاره کرد :

* سعید حجاریان و تهدید نظام به دوباره به خیابان آمدن مردم با عنایت به سوابق فتنه گریهای این جماعت/ فاضل میبدی روحانی اصلاح طلب با نظریه شورش گرسنگان/ مهدی حاجتی، عضو اصلاح طلب سابق شورای شهر شیرازو فراخوانی آشکار به فتنه با شعار اینکه حس امن بودن تهران از آن‌ها گرفته شود و....

نتیجه نهایی این است که تمامی جریانات معاند انقلاب اسلامی امروز وارد میدان شده اند و تمام توانایی های رسانه ای و میدانی خود را برای شکست دادن برنامه ها و دولت رئیسی بکار گرفته اند و بخوبی واقف اند که موفقیت دولت سیزدهم باعث خواهد شد که دولت انقلاب همانند سیمرغ افسانه ای از میان آتشی که دولت های اصلاح طلب از ابتدا تا دولت روحانی در خانه اش برایش تدارک دیده اند سر بر آورده و تمامی عناصر داخلی و جهانی را به بایگانی تاریخ خواهد سپرد.