پایگاه 598: حضرت آقا در دیدار اخیر با دانشجویان، معیار بسیار مهمّی در نوع مطالبهگری انقلابی بیان فرمودند با عنوان مخرج مشترک نداشتن مطالبات با دشمن!
امّا در فهم این معیار، برای برخی کج فهمی صورت گرفته و دچار ابهام شدهاند و متأسفانه در برخی موارد بعضی افراد دست به تأویل و تفسیر نادرست این سخن دقیق بردهاند، تا بلکه بتوانند مطلوب خودشان را از این کلام برداشت کنند. خصوصا اینکه در این چند روز، انتقادات مختلفی بر علمکرد دولت در ماجرای حذف ارز ترجیحی از سوی جناحهای مختلف صورت گرفته است.
در جناح انقلابی انتقادات از جانب برخی، حسابی تند و تیز و از طرف گروهی دیگر خیلی محتاطانه بیان شده است؛
یک گروه به دیگری تذکر میدهد که سخنت با کلام دشمن مخرج مشترک پیدا کرده و دیگری هم به وی میگوید مخرج مشترک نداشتن به معنای سکوت نیست و باید حرف حق را واضح و شفّاف زد و چون دولت انقلابی است، نباید عملکرد را توجیه کرد و به اصطلاح ماله کشی کرد!!!
بنابراین لازم است تا تبیین صحیحی از این خط کش مطالبهگری صورت گیرد تا دچار انحراف و تفسیر و تأویل در معنای آن نشویم.
مخرج مشترک نداشتن یعنی چه؟!
در ریاضیات وقتی دو یا چند کسری که مخرج مشترک ندارند را بخواهیم جمع کنیم، نیازمند گرفتن مخرج مشترک هستیم. مثلا برای جمع ¾+⅔ لازم است تا میان عدد چهار و سه مخرج مشترک گرفته شود تا بتوان این دو کسر را جمع نمود که در این مثال، مخرج مشترک عدد ۱۲ است؛
بنابراین بدون مخرج مشترک گرفتن، امکان جمع این دو عدد وجود ندارد.
قبل از بیان نکتهی مثال بالا، دانستن دو مطلب لازم است:
اینکه اولا نقد لازم است و اساسا یکی از بازوهای اصلاح امور مختلف، نقد و مطالبهگری است خصوصا در نظام سیاسی اسلام چنین مسئلهای جزئی از فرهنگ سیاسی به شمار میآید؛
و ثانیا نقد، دولت انقلابی و غیر انقلابی ندارد و صرف اینکه یک عنوان در اینجا وجود دارد نباید مانع از بیان مشکلات باشد چرا که حق برای ما با موضعاش شناخته میشود نه با جناحها و طیفهای سیاسی!
امام علی(علیهالسلام):
حقّ به شخصیتها شناخته نمیشود؛
خودِ حقّ را بشناس تا پیروان آن را بشناسی.
نکته طلایی دقیقا همین جاست!
نکتهای که رهبری فرمودند مبنی بر اینکه مطالبه، مخرج مشترک با سخن دشمن نداشته باشد یک معنای بسیار دقیق و ظریف دارد!
دشمن میگوید فلان مشکل در دولت وجود دارد، فلان ایراد و اختلال در آن نهاد وجود دارد و .... امّا علت و پایه همه اینها را بر این میگذارد که این نظام نمیتواند، دیگر کارها اصلاح شدنی نیست، دیگر امیدی وجود ندارد، اینها هم کاری از دستشان بر نمیآید، همه مسئولین خائن و دزد هستند، ایران تبدیل به ویرانه شده و هزاران نتیجه دیگر از این همین قبیل.
دقت کنید که آن نقد و اختلال که دشمن میگوید، صورت کسر است و چه بسا یک فرد انقلابی و متدیّن هم چنین نقدی داشته باشد و این هیچ ایرادی ندارد، ولی نکته آنجاست که اگر فرد انقلابی هم، مبنا و مخرج حرف خود را بر ناامیدی و عدم کارآمدی نظام و عدم توانمندی در حل مشکلات و خیانت تمام مسئولین بگذارد، اینجاست که سخناش با دشمن مخرج مشترک پیدا میکند و سخن او با دشمن قابل جمع میشود و اینجا دیگر فرقی میان دشمن و انقلابی نمیماند!!!
بنابراین اشتراک در صورت کسر هیچ ایرادی ندارد، یعنی بیان ایرادات و اختلالات و مشکلات، اتفاقا لازم است و رهبری و هر مسئول شایستهای، اصلا چنین کاری را از ما میخواهند و مانعی ندارد همان حرف را دشمن هم بزند؛ مثل اینکه حذف ارز ترجیحی فلان تبعات را دارد و در نحوه اجرای آن فلان نواقص وجود دارد؛
امّا مبنا و مخرج سخن انقلابی آن است که این مشکلات و مسائل را میتوان حل کرد و مامیتوانیم و آینده روشن است و باید کمر همّت ببندیم تا مشکلات را حل کنیم و مسئولین پاکدست را یاری کنیم!
این همان ظرافت معنایی است که در کلام رهبر حکیم انقلاب وجود دارد! پس باید نقدها را مطرح کرد اما با مخرج امیدواری و تفکر مامیتوانیم و اینکه هیچ بن بستی وجود ندارد.
یادمان نرود این روزها، عرصه جهاد تبیین بیش از هر وقت دیگری نیازمند فرمانده و رزمنده است!