پارلمان پاکستان ناگهان پیگیری برکناری «عمران خان» را در دستور کار خود قرار داد در حالی که پیش از آن آمریکا با نفوذ عمیقی که در پاکستان دارد، زمینه سازی لازم را انجام داده بود تا به مرحله کودتا برسد.
«عمران خان» نزدیک به ۴ سال نخست وزیر پاکستان بود و در این مدت سیاستهایی را در پیش گرفت که خوشایند آمریکا، صهیونیستها و عربستان سعودی نبود.
ساختار سیاسی پاکستان، پارلمانی است که نمایندگان مجلس میتوانند اقدام به برکناری نخست وزیر و دولت کنند.
اما مسئله اینجاست که نخست وزیر پاکستان از سوی حزب پیروز در انتخابات برگزیده میشود و اکثریت پارلمان باید با نخست وزیر باشد و اکنون برکناری «عمران خان» از سوی پارلمان، نشان دهنده آن است که هم حزبیهای او هم رای به برکناری نخست وزیر دادند.
«عمران خان» در طول مسئولیت خود در پاکستان از نظر سیاسی عملکرد مناسبی داشت و سعی کرده بود تا با اقداماتی شرایط داخلی را از نظر سیاسی آرام نگه دارد.
کافی است اندکی به گذشته بازگشت و شرایط حاکم در دولتهای پیشین در پاکستان را دید تا متوجه شد که این کشور در چه شرایطی به سر میبرده است.
یکی از نکات مهم در برکناری نخست وزیر پاکستان، این است که «عمران خان» اجازه احداث پایگاه نظامی آمریکا در پاکستان را نداده بود و چپ افتادن «واشنگتن» با «اسلام آباد» نیز از همین جا آغاز شد و شدت گرفت.
تیرگی روابط پاکستان و آمریکا گرایش اسلام آباد به سوی دیگر کشورهای قدرتمند همچون روسیه و چین افزایش یافت.
آنگونه که آمریکا و اروپا از پاکستان انتظار داشتند در جنگ اوکراین موضع گیری کند، اتفاق نیفتاد.
در همین زمینه نخستوزیر پاکستان با انتقاد از سفرای غربی مستقر در «اسلامآباد» که خواستار محکومیت جنگ اوکراین از سوی پاکستان شده بودند، از آنها پرسید: فکر میکنید پاکستان برده شماست؟
این موضع «عمران خان» در ۱۶ اسفند ۱۴۰۰ اتخاذ شده بود و اکنون با گذشت کمی بیش از یک ماه از آن موضع قاطع، نخست وزیر پاکستان برکنار میشود.
چالشی که بین پاکستان با آمریکا و غرب بر سر مسئله اوکراین و اجازه ندادن به ایجاد پایگاه نظامی در خاک این کشور از سوی آمریکا ایجاد شد، عامل اصلی سقوط دولت عمران خان است.
همچنین همراه نشدن «اسلام آباد» با «ریاض» در جنگ یمن، باعث شد تا سعودیها حمایتهای مالی خود را از پاکستان قطع کنند.
مواضع ضد صهیونیستی «عمران خان» نیز در برکناری او بی تاثیر نبوده است.
همه این عوامل و برخی دیگر از سیاستهای نخست وزیر پاکستان باعث شد تا کودتایی علیه دولت او شکل بگیرد که طرح و برنامه آن را آمریکا تدارک دیده بود.
تحولات منطقه و گسترش روابط پاکستان با چین و روسیه از عواملی بود که در افزایش تنش بین پاکستان و آمریکا تأثیر گذاشت.
«عمران خان» خود پی به دشمنی آمریکا با دولت او برده بود و اعلام کرد که یکی از مسئولان آمریکایی به سیاستمداران پاکستان نامهای نوشته و اعلام کرده که او باید از نخست وزیری برکنار شود.
آمریکاییها تا این حد نسبت به برکناری «عمران خان» اقدام کردند و با نفوذی که بر روی نمایندگان پارلمان پاکستان دارند، از این راه برای سرنگونی دولت «عمران خان» وارد شدند و سرانجام به هدف خود رسیدند.
اکنون باید منتظر ماند و دید که چه فردی برای نخست وزیر پاکستان معرفی میشود.
«عمران خان» میتوانست همچنان در مقام نخست وزیری باقی بماند به شرطی که از ظرفیت حمایت مردم پاکستان برخوردار میشد.
اکنون نیز احتمال میرود که بی ثباتی سیاسی به واکنشهای مردمی و اعتراضات منجر شود که چنین اتفاقی به زیان پاکستان خواهد بود.