برانکو، اعاده حیثیت
برانکو ایوانکوویچ در یک فضای تردیدآمیز روی نیمکت تیم ملی ایران نشست.
استاد او میروسلاو بلاژویچ در رهنمونکردن ایران به سمت جام جهانی ۲۰۰۲ ناموفق عمل کرد.
قرار شد برانکو راه او را ادامه بدهد.
خیلیها موافق این موضوع نبودند اما او با قهرمانی امیدها در بوسان و درخشش تیم ملی در جام ملتهای ۲۰۰۴ خودش را ثابت کرد و بعد هم صعود آسان به جام جهانی ۲۰۰۶؛ هر چند عملکرد دور از انتظار تیم ملی در آن تورنمنت در کنار تشنج و بینظمی حاکم بر اردو، پایانی تلخ داشت.
سالها بعد برانکو به ایران برگشت و کارنامه طلایی دیگری به جا گذاشت. او با بازسازی پرسپولیس و کسب جامهای متعدد در این تیم، اعاده حیثیت کرد.
دوران حضور برانکو در الاهلی عربستان فاجعهبار بود اما مرد کروات این روزها با عمان بهتر از حد انتظار نتیجه میگیرد.
قلعهنویی، فرود بعد از فرازپس از جمله معروف عادل فردوسیپور در پایان بازی با آنگولا در جام جهانی ۲۰۰۶ یعنی همان «خداحافظ برانکو»، نیمکت تیم ملی ایران برای چند سال به مربیان وطنی رسید.
نفر اول امیر قلعهنویی بود؛ مردی که بعد از نخستین جام قهرمانیاش در لیگ پنجم با استقلال، نیمکت تیم ملی را پاداش گرفت.
او در جام ملتهای ۲۰۰۷ در مرحله یکچهارم نهایی در ضربات پنالتی به کره جنوبی باخت و اوت شد. کیفیت تیم ملی در آن تورنمنت، منتقدان را راضی نکرد.
قلعهنویی اما همیشه اعتقاد داشت که او را ناجوانمردانه زدند.
امیر در این سالها هزار بار تکرار کرده که تیم ملی را در دوران تعلیق فدراسیون رهبری کرده و بدون باخت در جریان بازی برکنار شده است.
قلعهنویی بعد از عزل از تیم ملی با استقلال و سپاهان جمعا چهار قهرمانی دیگر در لیگ برتر به دست آورد اما از آخرین جامی که ژنرال لمس کرد، چیزی حدود یک دهه میگذرد.
علی دایی، محبوب ناموفقبعد از قلعهنویی نوبت علی دایی رسید که نیمکت تیم ملی را جایزه بگیرد.
این حاتمبخشی به شهریار، پس از قهرمانی او با سایپا در لیگ ششم اتفاق افتاد.
حضور دایی در تیم ملی با شکست تلخ خانگی برابر عربستان در نوروز ۸۸ پایان یافت.
دایی بعد از عزل از تیم ملی، ماهها در خانه نشست و بعد هدایت تیمهایی مثل پرسپولیس، راهآهن، صبا و سایپا را بر عهده گرفت.
او دیگر موفق به قهرمانی در لیگ نشد، هر چند دو عنوان قهرمانی در جام حذفی را به دست آورد.
کارنامه دایی در مربیگری بحثبرانگیز است اما دوست و دشمن در مورد هنر او در کشف استعداد و جسارتش در بازیدادن به جوانان اجماع دارند.
افشین قطبی، در افق محو شدداستان قلعهنویی و دایی برای افشین قطبی هم تکرار شد.
او در لیگ هفتم پرسپولیس را قهرمان کرد و با اتکا به همین افتخار، روی نیمکت تیم ملی نشست.
قطبی که میگفت کره جنوبی و کره شمالی را مثل کف دستش میشناسد، موفق نشد هیچکدام از این دو تیم را ببرد و تیم ملی به جام جهانی ۲۰۱۰ نرسید.
قطبی در جام ملتهای ۲۰۱۱ هم برابر کره جنوبی حذف شد. او که از حمایت رسانهای عجیبی سود میبرد، بعد از جدایی از تیم ملی، در فوتبال باشگاهی ژاپن و چین تیم گرفت و دستاورد خاصی نداشت.
آخرین خبر از او دو بار سقوط با یک تیم چینی به دسته پایینتر بود.
قطبی یک دوره کوتاه و ناموفق را هم روی نیمکت فولاد خوزستان داشت.
کارلوس کیروش، بحث همیشه داغبا هفت سال حضور روی نیمکت تیم ملی ایران، از نظر تداوم کاری رکوردی کمنظیر را ثبت کرد.
او ایران را راهی جامهای جهانی ۲۰۱۴ و ۲۰۱۸ کرد اما در جام ملتهای آسیا ۲۰۱۵ و ۲۰۱۹ موفق نبود.
همین کارنامه دوگانه در کنار خلقوخوی خاص مربی پرتغالی باعث شده عملکرد او در ایران تفسیرپذیر باشد و جدل بین موافقان و مخالفانش ادامه بیابد.
کیروش بلافاصله بعد از ترک ایران سرمربی تیم ملی کلمبیا شد و نتایج ناامیدکنندهای گرفت. او هماکنون سرمربی تیم ملی مصر است.
در جام ملتهای عرب ناموفق بود اما در جام ملتهای آفریقا تیمش را به فینال رساند.
بازی پلیآف جام جهانی بین مصر و سنگال در فروردین آینده، تا حد زیادی تکلیف جنگ کیروشیها و آنتیکیروشیها را روشن میکند.
مارک ویلموتس، کاسب مهریه
شیاد بلژیکی دوره کوتاهی سرمربی تیم ملی ایران بود، با دو باخت حیثیتی برابر بحرین و عراق، تیم را تا آستانه حذف از مرحله پیشمقدماتی جام جهانی ۲۰۲۲ پیش برد.
بابت این عملکرد درخشان دو میلیون یورو نقد دریافت کرد و شش میلیون یورو هم غرامت خواهد گرفت.
او پس از ایران سرمربی راجاکازابلانکا در مراکش شد و باز بعد از مدت کوتاهی به کارش خاتمه داد.
مطمئنا ویلموتس این روزها طعمه بعدیاش را جستوجو میکند.