با تمام ادعاهاي آرمانگرايانه و عدالت طلبانه به واسطه اصرار و تسهيلات مکاني و مسافرتي که در اختيار یکی از دوستان قرار گرفته بود و بيشتر از سر کنجکاوي، تعطيلات نوروزي امسال را همراه خانواده به مدت سه روز در کيش بودم!
دليل اقبال از اين جزيره آزاد -که بعد از مشهد، بیشترین پروازهای نوروزی را داشته است- بيشتر از سه نکته نيست:
1- اين جزيره به معناي واقعي -چه مردانه و چه زنانه!- آزاد است؛ در کيش نظارت محسوسي وجود ندارد! حتي در بعد راهنمايي رانندگياش (هرچند دوربين هاي کنترل تخلفات وجود دارد)؛ بسيار کم پيش مي آيد در کيش پليس و نيروي انتظامي ببيني! بنابراين آزادي هاي ولنگار در اين جزيره زياد است؛ «بزن و بکوب و برقص شبانه در کنسرتهاي شبه لوس آنجلسي» و «مردان با شلوارک و زنان بدون مانتو» شايد متصور مقداري از فضاي ولنگار کيش باشد!
بگذريم از پيشنهادهايي که در هتل از سوي وايزر و سوپروايزر و ريسپشن و خدماتي و... بگذريم...
2- امکانات تفريحي کيش در زمانهايي از سال که مي شود در کيش بیرون از هتل بود و تفريح کرد، به نسبت ديگر نقاط کشور بيشتر است؛ اين مطلب شامل رده سني خاصي نمي شود و براي تمام گروههاي سني قابل استفاده است: تمام تفريحات آبي (جت اسکي، کشتي آکواريومي و قايق سواري، شنا، حمام آفتاب)، ماشين سواري با انواع و اقسام اتومبيلهاي خارجی مدل بالاي اجاره اي، دوچرخه سواری اجناس مختلف!، باغ پرندگان، شوي دلفين ها و اين آخريها بازديد از هتل داريوش! و...) و البته هزينه هاي اين گونه تفريحات چندين برابر تفريحات مشابه در داخل کشور است.
3- در کيش جنس ارزان پيدا نمي شود! پس ديگر بهدنبال و به اميد اجناس ارزان تر از تهران راهي کيش نشويد! حضور در کيش براي حرفه اي هاي متمکن علاوه بر موارد بالا، وجود نمايندگي هاي شرکتهاي خارجي و بهاصطلاح بودن «اجناس برند دار» با قيمتي گزاف است که البته هيچ تضميني هم مبني بر اصل بودن اين اجناس وجود ندارد!
و سه نکته آخر اينکه:
الف- بوميان جزيره يا نگهبان هستند و يا کارگر و يا پيجر بازارها و سالنها! (در مقايسه با دوبي گفتم که طبق قانون، شرکتهاي ثبت شده در آن بايد يک عضو هيئت مديرهشان با درصد مشخصي از سهام از ساکنان و بوميان دوبي باشند!)
ب- کيش در مناطق غیر بومی و بهویژه نقاط تجاری مسجد ندارد! به همين سادگي! حداقل در قسمت شرقي آن از جنوب شرقي تا شمال شرقي که تمام بازارها و مراکز خريد و هتل ها و پلاژها در اين قسمت از کيش واقع است! و زمان اجازه داد که ببينم. البته در نقاط بومی نشین چند مسجد وجود دارد که البته خوش ساخت هم هستند اما برای یک گردشگر ایرانی مسلمان که قاعدتا به این نقاط رفت و آمد زیادی ندارد، در مدت اقامت در این جزیره، فیض حضور در مسجد سهل الوصول نیست.
ج- حجم سنگینی از سرمایه گذاری تفریحی (اعم از هتل و بازار) و نه تولیدی! در کیش در حال انجام است! سازه های نیمه کاره به وفور در کیش دیده میشود؛ سرمایه گذاری در جایی که حتی خاک فضای سبزش هم از بندرعباس با لنج و قایق می آید و تصور اینکه اگر مقداری از این سرمایه گذاری ها در شهرهای توریستی و گردشگری داخل ایران اتفاق می افتاد و... باز هم بگذریم...
اين بود تمام شاهکار دولتهاي از سازندگي به اين طرف در بعد معروفترين منطقه آزاد کشور و تمام اهدافي که تنها روي کاغذ براي آن متصور شده بودند و بر روی همان کاغذ ماند!