به گزارش فارس روزنامه واشنگتن پست در مقالهای، ادعای اوباما مبنی بر حمایت از آزادی را بیشتر در حد حرف خواند تا عمل.
این مقاله با پایین خواندن سطح پایبندی اوباما به آزادی مینویسد، سه سال از حضور اوباما در مسند ریاست جمهوری گذشته و حالا میتوان میزان پایبندی او به دموکراسی و آزادی را مورد ارزیابی قرار داد.
اوباما در تبلیغات انتخاباتی اش هم، بیشتر از آنکه در رابطه با آزادی و دمووکراسی صحبت کند، از بزرگی و شکوه آمریکا صحبت میکرد. هرچند که سعی داشت خود را به سنت حمایت از دموکراسی پایبند نشان دهد و از خود چهرهای طرفدار آزادی و دموکراسی مجسم کند.
او در مقالهای که در سال 2007 منتشر کرد، نگاه خود به جهان را اینطور توصیف کرد: همه شهروندان در هر کجایی که باشند، باید بدون احساس ترس، قادر به انتخاب رهبران خود باشند.
اما به طور کلی، او در عمل علاقه زیادی نسبت به مباحث مربوط به حمایت از دموکراسی نشان نداده است.
اما آنچه که اوباما پیشبینی نکرده بود، اما در دوره ریاستجمهوری او رخ داد، قیامهای عربی بود. برخورد اوباما با این قیامها به نحوی بود که گویی این حوادث یک اتفاق ناخواسته بوده و نه یک حرکت تاریخی.
در خیزش مردمی مصر، اوباما تا پیش از آنکه اطمینان یابد که حسنی مبارک سقوط میکند، از وی حمایت کرد.
پس از سقوط مبارک و زندانی شدن او، باز هم اوباما شروع به حمایت از شورای نظامی مصر کرد، با وجود اینکه این شورا بسیاری از تعهدات خود در قبال آزادی و دموکراسی را زیر پا گذاشت.
همچنین او برای کمک به لیبی هم تحت فشار قرار گرفت تا پذیرفت که به انقلابیون لیبی کمک کند. ضمنا روشن است که او از سرکوبها در بحرین و عربستان صعودی نیز آگاه است.
اوباما در عراق هم تلاشی برای روی کار آمدن نیروهای مردمی انجام نداد، و همینطور در افغانستان تمام تلاش او بر حفظ منافع آمریکا متمرکز شده و به ندرت در ردههای بعدی میتوان تلاشی برای استقرار دموکراسی در این کشور را مشاهده کرد.
در دیگر کشورهایی هم که کمتر به آنها توجه شده، نظیر آذربایجان و قزاقستان، اوباما به همکاری خود با نظامهای دیکتاتوری ادامه داده است.
در مجموع باید گفت اوباما بیشتر از آنکه به روح آزادی اعتقاد قلبی داشته باشد، به تداوم روابط بین الملی با دیگر کشورها اعتقاد دارد.