۱- امروز در آمریکا تمام فتنه گران آمریکا ساز فتنه ۸۸ جمهوری اسلامی در ساختار خود آمریکا قد علم کرده و با همان سخنان و با همان لحن و شعار خود را پیروز انتخابات میخوانند و جالبتر اینکه زبانههای همان آتشفشانی که مرحوم هاشمی رفسنجانی در نامه بدون سلام و والسلام خود به رهبر معظم انقلاب نوشته بود و آن را در حال فوران میخواند و نظام را تهدید به فروپاشی میکرد در آمریکا هم فعالشده است.
۲- وجود ۳۴۵ میلیون قبضه سلاح در انواع آن، در دست گروهها و مردم هم مزید بر علت شده و ترس از یک جنگ داخلی تمامعیار را در آمریکا به اوج خود رسانده است. به یاد داشته باشیم که از دههها قبل جریانات و گروههای مسلح درون جامعه آمریکا شکل گرفته و خواهان جدایی و استقلال از خاک آمریکا شدهاند. وجود قانون آزادی حمل سلاح که باراک اوباما رپیس جمهور قبلی نیز تلاش کرد تا آن را تعدیل و محدود کند نیز کاری از نبرد.
۳- دو قطبی که اصلاح طلبان و استحاله طلبان غرب گرا در سالهای ۸۸ و بعضاً تا به امروز نیز ملت ایران را از آن میترساندند در عمق و وسعتی شدیدتر و خطرناکتر امروز دامان جامعه آمریکا را گرفته است. از یاد نبریم گه تنها یک قتل آنهم از نوع قتل جورج فلیود و و یا سیاه پوستانی که بدست پلس آمریکا کشته میشوند بسرعت تبدیل به بحرانی ملی شده و با سرکوب نیروهای امنیتی و نظامی کنترل میشود. این نقشهای بود که در طول ۴۲ سال که از پیروزی انقلاب اسلامی گذشته است همیشه روی میز کار سیاستمداران آمریکا بوده است.
۴- زمانی نه چندان دور صادق زیبا کلام در یک حرکت به زعم خود دمکراسی مابانه در محیط دانشگاهی از روی پرچم آمریکا و صهیونیسم رد نشد و مانند «اسپایدرمن یا مرد عنکبوتی» از روی نردههای کنار درب ورودی وارد دانشگاه شد اما امروز کجاست که بیاید و ببیند که در خود آمریکا مردم آمریکا و سیاهپوستان آمریکایی صدها پرچم آمریکا را نه به عنوان نشانه هویت یک ملت که بعنوان نماد استعمار و استحمار کشورشان به آتش میکشند. از امروز قطعاً آقایان باید در برخی واژههای سیاسی خود تجدید نظر کنند زیرا برایشان نه گرین گارتی در پی دارد و نه حمایتهای مالی زیرا خود مردم آمریکا پیشاپیش این واژههای را یا از بین بردند و یا عوض کردند.
۵- انتخابات آمریکا نشان میدهد که وقایع بزرگتری هم میتواند در آیندهای نه چندان دور آغاز گردد: جنگ داخلی، فروپاشی هر چه بیشتر اقتصاد آمریکا، چالش مشروعیت و یکپارچگی ایالات مختلف آمریکا، کاهش قدرت دلار در عرضه جهانی خصوصاً در موضوعاتی مانند بورس و .... گسترش هر چه بیشتر ویروس کرونا و ناتوانی دولتمردان آمریکایی در کنترل آن و....
۶- غرب گرایان امروز در جامعه ایرانی در یک بن بست مشروعیت و مقبولیت اجتماعی گیر کردهاند و عملکردبسیار ضعیف و روحیات اشراف گرایانه که به توزیع فقر و کوچک شدن سفره مردم انجامیده است بسیر می برنند در نتیجه امیدوارند تا با پیروزی جو بایدن در انتخابات آب رفته حیات سیاسی خود را به جوی بازگردانند اما ملت ایران باید به یاد داشته باشند که بنیانگذار تحریمهای شدید امروز محصول استراتژیهایی است که در دوره اوباما و معاون اولی همین جو بایدن طرح ریزی و آغاز شده است لذا بنظر راقم تفاوتی بین این دو کاندیدا در برخورد با موضوع جمهوری اسلامی نیست تنها در تاکتیکهاست که تفاوت وجود دارد. به عبارت دیگر اگر جو بایدن پیروز انتخابات باشد باید انتظار تحریمهای و فشار حداکثری دموکراتهایی مانند بایدن و معاون اول او که به اقدامت ضد ایرانی شهرت دارد را داشت.