به گزارش پایگاه 598، حجتالاسلام ناصر رفیعی استاد حوزه علمیه قم دقایقی پیش در شبکۀ سه سیما در
ویژهبرنامهای به صورت زنده از حرم حضرت معصومه سلاماللهعلیها گفت: بعد
از اینکه حضرت ابراهیم علیهالسلام بر اساس آیات قرآن سه برخورد با مشرکان
کرد، آنها به خود آمدند و گفتند سنگ و چوب که نمیتواند خدای ما باشد.
وی افزود: قرآن میفرماید به جای اینکه آنها برگردند و توبه کنند گفتند
ابراهیم را آتش بزنیم؛ این سخن سران و تأثیرگذاران آنها بود. وقتی نفس
انسان بر عقلش غلبه کند نتیجه عکس میگیرد، وقتی تعصّب و لجاجت در زندگی
بیاید نتیجه غلط میگیرد. زور با منطق نمیسازد، تعصب و لجاجت استدلال را
از انسان میگیرد.
این کارشناس مسائل دینی خاطرنشان کرد: در روایت داریم که برای آتش زدن
ابراهیم(ع)، 40 روز هیزم جمع کردند و آنقدر هیزم جمع شد که وقتی نمرود
میخواست سوزانده شدن او را تماشا کند مجبور شد در ارتفاعی قرار بگیرد و
نگاه کند، حتی بعضی مردم با نیت سلامتی فرزندان و خانوادهشان برای سوزاندن
ابراهیم(ع) هیزم نذر کرده بودند.
حجتالاسلام رفیعی گفت: در روایت هست که سوزاندن حضرت در روز جمعه اتفاق
افتاد، آنقدر آتش و حرارت زیاد بود که نمیشد کسی او را به سمت آتش ببرد.
اولین بار که منجنیق استفاده شد برای پرتاب ابراهیم در میان آتش بود. در
روایت هست وقتی ابراهیم را بر منجنیق سوار کردند جبرئیل آمد و گفت: چه کاری
از دست من بر میآید؟ فرمود: من با تو کاری ندارم، خدا فرموده که از ما
حمایت خواهد کرد. ماجرای سوزاندن ابراهیم(ع) در فاصله سنی 16 تا 26 سالگی
رخ داد.
این استاد حوزه اضافه کرد: خداوند پیراهنی از بهشت برای ابرهیم(ع) آورد و
او پوشید، بعدها این پیراهن به یعقوب و یوسف(ع) رسید، این همان پیراهنی است
که یعقوب(ع) به چشم خود گذاشت و بینا شد.
به گفته وی، حضرت ابراهیم در این هنگام این دعا را میخواند؛ دعایی برای
رهایی از آتش نفس: «یا اَحَدُ یا اَحَدُ یا صَمَدُ یا مَن لَم یلِد وَ لَم
یولَد و لَم یكُن لَه كُفُواً اَحَدٌ و تَوکَلتُ علی الله».
«در روایت داریم تا سه روز حضرت ابراهیم در آتش بود اما این آتش هیچ حرارتی
نداشت. خدا آن را به گونهای سرد و سلام کرد که حتی ظرف آبی هم از آن داغ
نمیشد. بعدها از او نقل شد که یکی از بهترین ایام زندگی من همان ایام حضور
در آتش بود.»
حجتالاسلام رفیعی با بیان مطلب فوق خاطرنشان کرد: آنها تصور میکردند
ابراهیم خاکستر شده است، بعد از سه روز که شعلهها فرو نشست همه دیدند او
سالم است، نمرود دستور داد که او را به سرزمینی دیگر تبعید کنند و میگفت:
ای مردم، این جوان اگر در کشور ما بماند دین همه شما را فاسد میکند.