کد خبر: ۴۶۸۶۸۳
زمان انتشار: ۱۵:۵۸     ۱۲ فروردين ۱۳۹۹
اشکال سعید حجاریان بر شعار «جهش تولید»
با عدم تحقق جهش تولید همان اتفاقی می افتد که مطلوب حجاریان است یعنی افزایش مشکلات اقتصادی کشور و در نتیجه به وجود آمدن بحران های اجتماعی و اعتراضات گسترده به وضع موجود.
به گزارش پایگاه 598، در روزهایی که کشور درگیر اپیدمی ویروس کرونا است از سویی دیگر بی کفایتی دولت، وظیفه اصلی نخبگان جامعه ایجاد روحیه و ارائه تئوری هایی برای حرکت رو به جلو و برون رفت کشور از مشکلات موجود و مقابله با پیامدهای این مسائل در آینده است. از همین روی می توان نام گذاری سال 1399 را که درست در میانه راه مبارزه با کرونا توسط مقام معظم رهبری انجام گشت، حرکتی از همان جنس نخبگانی دانست که با علم به شرایط فعلی، برای عبور از مشکلات راه حلی عملیاتی ارائه می کنند و امید و هدفی تازه در ملت و مسئولان به وجود می آورند.

به گزارش بولتن نیوز، مشابه این اتفاق در طول تاریخ نیز کم پیش نیامده است. در زمانی که کشورها و شهرهای گوناگون با گرایشات سیاسی متفاوت درگیر انواع بلایا همچون جنگ و ویرانی های آن، آتش سوزی ها، رکود اقتصادی، زلزله، بیماری گسترده و سایر مسائل و مشکلات گشته اند، تئوریسین ها و سیاست مداران با گرایشات تفکری مختلف سعی کرده اند راهی برای احیای مجدد آن کشور و شهرها در سریع ترین زمان ممکن و با توجه ظرفیت های آن ها ارائه کنند. همین روحیه موجب می شود که همه مردم پای کار بیایند و اوضاع را تغییر دهند.

اما نقطه مقابل چنین اتفاقی را اگر بنا باشد برای مثال ذکر کنیم، برخی از مثلا متفکرین ایرانی هستند که با عنوان تئوریسین سیاسی هم شناخته می شوند و مدعی هستند که بهتر از هر کسی در ایران می توانند امور کشور را بچرخانند اما نهایت هنر مدیریتیشان می شود شرایط فعلی کشور. یکی از همین افراد سعید حجاریان است که به عنوان تئوریسین اصلاحات در فضای سیاسی کشور شناخته می شود.
 
تحقق جهش تولید مساوی با نقش بر آب شدن برنامه های حجاریان و دوستانش برای تضعیف نظام!

وی برای اینکه شعار جهش تولید رهبر معظم انقلاب را به چالش بکشد، تعدادی گزاره طرح می کند و سپس سعی می کند بر همان اساس اثبات نماید که این هدف گذاری کاملا غلط است و امکان پذیر نیست. حجاریان در اولین گام ایران را در زمره کشورهای عقب مانده و در حاشیه معرفی می کند که تلاش می کنند با جهش های بزرگ به قافله پیشرفت برسند. این نظر از اساس غلط است زیرا در بسیاری از مسائل ایران در میان کشورهای برتر جهان قرار دارد و در برخی از موضوعات نیز در میان کشورهای در حال توسعه حضور دارد اما با هیچ پارامتر و معیار منصفانه ای نمی توان ایران را جزو کشورهای عقب مانده به آن معنایی که حجاریان در نظر دارد، وارد کرد.
 
حتی اگر فرضیه عقب ماندگی مطلق حجاریان را بپذیریم، همچنان یک اشکال باقی است که مگر در طول دوران انقلاب چه افرادی مدیریت کشور را بر عهده داشته اند؟! سی و یک سال از طول دوران انقلاب تاکنون مدیریت ادوار گوناگون دولت به لحاظ اجرایی بر عهده حجاریان و دوستانش قرار داشته و اگر امروز طبق خیالات وی ایران در میان کشورهای عقب مانده حضور دارد، دسته گلی است که ایشان به بار آورده اند.

وی سپس مائو تسه تونگ بنیان گذار جمهوری خلق چین را مثالی آشکار برای همان تفکر جهش اقتصادی معرفی می کند. حال مقابسه فردی همچون مائو با آیت الله العظمی سید علی خامنه ای در نوع سیاست گذاری با وجود تفاوت های آشکار تفکری و منشی و روشی خود سوالی است که قطعا حجاریان پاسخی به آن نخواهد داد.
 
از سوی دیگر وی به مقایسه های عجیب خود ادامه می دهد و به درآمدهای سرشار نفتی بین سال های پنجاه و سه تا پنجاه و هفت اشاره می کند که موجب شد سودای رسیدن به دروازه های تمدن بزرگ در ذهن محمدرضا پهلوی تقویت شود. حجاریان به گونه ای این مثال را می زند که گویی در زمان پیش از وقوع انقلاب اسلامی در کشوری دیگر می زیسته و از پیشرفت مدنظر محمدرضا پهلوی که همان وابستگی فنی مطلق به غرب بوده، بی اطلاع است. بد نیست حجاریان روشن کند که آیا مدل توسعه مدنظر محمدرضا پهلوی که بر مبنای وابستگی مطلق به غرب و خودناباوری بوده است، با توسعه مدنظر انقلاب اسلامی مبتنی بر ظرفیت های انسانی، فنی و طبیعی داخلی که موجب تقویت کشور در عرصه اقتصادی و افزایش تاب آوری آن در مقابل مشکلات و عدم وابستگی می گردد، با یکدیگر قابل قیاس هستند؟!

وی برخی اتفاقات و افزایش ظرفیت های دوران محمود احمدی نژاد را که به واسطه همان امکان دوران پهلوی یعنی افزایش درآمدهای نفتی بوده را باعث به وجود آمدن تفکر جهش بزرگ در ذهن وی می داند که اتفاقا این بار احمدی نژاد از ظرفیت ایجاد شده، بهره می برد اما در حقیقت آن اتفاق مناسب رخ نمی دهد چون بیش از آن که برنامه های پیاده شده بر مبنای یک برنامه درست و اصولی باشند، بیشتر هیجانی بودند و درست به همین دلیل در برخی مسائل موجب بروز اشکالاتی هم شدند.

وی با طرح همه این موارد در نهایت تیر خلاص را اینگونه به شعار جهش تولید می زند که در دوره ای که به واسطه شیوع گسترده کرونا از سویی و رقابت میان عربستان و روسیه بر سر تولید نفت، قیمت هر بشکه نفت خام به 20 دلار رسیده است و بحران کرونا نیز سایه خود را بر سر دنیا افکنده، شورش های اجتماعی_معیشتی لاجرم در کشورهای عقب مانده ای همچون ایران که از بد روزگار درگیر تحریم هایی شدیدی هم هستند، رخ خواهند داد. به عقیده حجاریان سخن گفتن از گام های بلند و جهش های بزرگ دورنمایی مطلوب تصویر نمی کند زیرا راه های توسعه پایدار از آهستگی و پیوستگی می گذرد.
 
تحقق جهش تولید مساوی با نقش بر آب شدن برنامه های حجاریان و دوستانش برای تضعیف نظام!

آن بخش از نظریات حجاریان که پیرامون مشکلاتی همچون کرونا، تحریم ها و کاهش درآمدهای نفتی و در نتیجه به وجود آمدن بحران های اجتماعی است، تا حدودی درست هستند اما بحث آن جایی مشکل دار می شود که وی در وهله اول ایران را کشوری عقب مانده معرفی می کند که البته پیش از این پاسخی مناسب برای آن داده شده است. اما موضوع دوم امکان پذیر نبودن بحث جهش تولید است.
 
این انکار عملیاتی بودن جهش تولید از دو مساله سرچشمه می گیرد. حجاریان یا معتقد به نوعی از توسعه است که دولت تدبیر و امید و پیش از آن دولت اصلاحات تمام توان خود را صرف به نتیجه رساندن آن کرده اند یعنی ارتباط با غرب و بهره بردن از تکنولوژی آن ها اما نه به صورت انتقال فناوری بلکه به صورت مونتاژکاری که قاعدتا در قاموس چنین تفکری اساسا توانایی نیروی انسانی ایرانی دیده نمی شود و آن نظریه پرداز اعتقادی به توان داخلی ندارد.
 
اما دیگر روی مخالفت حجاریان با جهش تولید و انکار آن از جایی می آید که وی مطابق آن چه در ابتدا درباره تئوریسین ها و وظیفه ای که در هنگامه مشکلات بر عهده دارند؛ گفته شد، رفتار نمی کند و ترجیح می دهد با تزریق تفکر نمی شود و نمی توانیم به جامعه و بدنه سیاسی گوش به فرمانش، از چنین اتفاقی جلوگیری نماید. علت چنین نگرشی را می توان در فتنه سال 88 جستجو کرد که چرا وی و دوستانش دست دوستی به دشمنان جمهوری اسلامی دادند و به دنبال براندازی نظام بودند. آن خط فکری امروز قطعا از تزریق روحیه کار و تلاش در جامعه و بر روی پا ایستادن کشور در دوران تحریم ها خوشحال نخواهد شد پس بهترین کار برای جلوگیری از این اتفاق را در تخریب ایده جهش تولید و خدشه دار کردن این هدف در دسترس می داند. با عدم تحقق جهش تولید همان اتفاقی می افتد که مطلوب حجاریان است یعنی افزایش مشکلات اقتصادی کشور و در نتیجه به وجود آمدن بحران های اجتماعی و اعتراضات گسترده به وضع موجود. 
منبع: بولتن نیوز
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها