نه ماه پیش در نوشته ای کوتاه تاکید داشتم که بر اساس منطق موازنه قدرت، جنگ در ادلب و تحت فشار قرار دادن بیشتر از این ترکیه در پرونده سوریه و به ویژه عملیات ادلب به سود ج اا و محور مقاومت نخواهد بود. اتفاقات یکی دو روزه اخیر در ادلب، نشان داد که پتانسیل رویارویی به مراتب بیشتر از آن چیزی بود که طرفین در محاسبات و سناریوپردازی های خودشان تصور می کردند.
بعید است کسی در انگیزه های واقعی ترکیه تردید داشته باشد، با این حال باید توجه داشت که حزب عدالت و توسعه نیز منافع و نگرانی های خودش را دارد. سال هاست که با معضل میلیون ها آواره دست و پنجه نرم می کند. مشکلات شدید اقتصادی پیدا کرده است. پرستیژ سابقش را تا اندازه زیادی از دست داده است. اختلافات داخلی میان اعضای حزب و موج انشقاقات به اوج خود رسیده است. تحت شدید فشار افکار عمومی است و الخ...
در چنین شرایطی بمباران بی سابقه مرکز سربازان ترک در سوریه را شاید بتوان نوعی مهندسی #طرف_ثالث تفسیر کرد که به دنبال زدن تیر خلاص به هر دو طرف ایرانی و ترکی در پرونده سوریه است:
1- اتفاق اخیر، وجهه اردوغان و غرور ملی ترک ها را به شدت خدشه دار کرده و نتایج آن را بیش از پرونده سوریه می بایست در ظرف زمانی میان مدت در حوزه سیاست داخلی ترکیه دنبال کرد: تشدید انشقاقات و تضعیف بیشتر آک پارتی و اسلام گرایان ترک و افول احتمالی ستاره آن ها در آینده سیاست این کشور در قیاس با دوره تقریبا بیست ساله اخیر!
2- زمینه سازی برای تقابل بیشتر ایران و ترکیه و مشغول ساختن ظرفیت ایران در شمال به جای جنوب
پ.ن1: اشکال بزرگ اردوغان آن بود که به جای آن که پاسخ را مستقیما به روس ها بدهد خودش را با همپیمانان ایران درگیر کرد. البته این عادت ترک هاست که خودشان را با طرف قوی تر درگیر نمی کنند. اما به هر حال اشکال آن جاست که این طرف، از حیث جنگ اراده ها به مراتب قوی تر از روس ها عمل می کند.
پ.ن2: اگرچه توصیه مکرر من همواره عدم تصعید بوده است اما اگر روند تحولات همین گونه پیش برود و ایرانی ها و همپیمانانشان بخواهند وارد فاز پاسخ متقابل بشوند، آن وقت طیفی وسیعی از موضوعات و مسائل مشترک را درگیر خواهد کرد. من قطعا با این سیاست مخالف خواهم بود، چون آن را بازی دو سرباخت می دانم. پیش از این گفته ام و در مقالات و گزارش ها نوشته ام: طیفی از منافع مشترک میان ایرانی ها و اسلام گرایان ترک وجود دارد که مراقبت از سطح کنونی روابط را ضروری و حیاتی می سازد. این روابط برای حفظ هر دو طرف در آینده پرونده سوریه نیز بسیار ضروری خواهد بود.
پ.ن3: رفتار روسیه در روزها و ساعات آینده به ویژه در خصوص مقابله هوایی با هجوم های فعلی گروه های تحت حمایت ترکیه و نیز پدافند هوایی در برابر حملات ترک ها به مواضع ارتش سوریه، تعیین کننده و ابهام زدا خواهد بود.
پ.ن4 : الحاقی: به تذکر دوستان: مراد از اسلام گرایی در ترکیه، اشاره به پایگاهی است که آن ها خودشان را از آن، تفسیر می کنند و بالطبع شاید از حیث مفهومی و حقیقی نتوان آن را اسلام گرایی جامع یا حتی حقیقی تعریف کرد.
پ.ن5: الحاقی: این سیاهه از آن دست سیاهه های روسیه ستیزان رایج در ایران نیست. اشاره ای واقع بینانه به سیاست روس ها در زمین سوریه است. لذا هدفش هم سیاه نمایی محض نیست! تقویت امریکا با زدن روسیه هم نیست که برخی خوب بلدند و مخالف هرگونه نزدیکی ایران به روسیه هستند تا بلکه امریکایی ها را جایگزین کنند! آن ها که سیاهه های من را خوانده اند، عمق خصومت چون منی با امریکایی ها را می دانند. که البته آن خصومت هم از سر احساس و عواطف نیست که روزی از دیوار سفارتش بالا روم و روزی دیگر در تمنای ویزای آن به در و دیوار بزنم. این خصومت ناشی از ویژگی ها و مولفه های ذاتی نظام سیاسی-اقتصادی حاکم بر ایالات متحده است.