منظور
از «شوک درمانی» راه انداختن تنشهای اجتماعی و سیاسی است تا در پیامدشان
سیاستهای بازار آزاد را پیش ببرند. شوکها وضعیت روانی جامعه را تحت تأثیر
قرار میدهند یعنی مردم را برای پذیرش تغییرات آماده و قوای اعتراضشان را
از کار میاندازند. شوکها عمدتا سیاسی و نظامی هستند (مثل جنگ) اما
تغییرات اقتصادیاند.
این
جنس از برنامهریزی فرق میکند با اینکه مثلا با گران کردن بنزین جامعه را
دچار شوک کنند. غافلگیر کردن مردم با «شوک اقتصادی» کاملا در سوی مقابل
«شوک درمانی» قرار میگیرد چون آسیبپذیرها را برای واکنش سریع و
اعتراضهای خیابانی تحریک میکند. با این حال زیاد میبینیم که «شوک
درمانی» را با «شوک اقتصادی» خلط میکنند.
«شوک
اقتصادی» هم البته میتواند برنامهریزی شده باشد و مثلا به هدف تخلیه
انرژی و از کار انداختن نقشه خارجی برای بحران آینده به کار برود، اما این
طراحی لاجرم امنیتی است، یعنی نمیتواند نسبت به اجتماع و اقتصاد خاصیت
درمانی داشته باشد. حتی در الگوی بازار آزاد هم اگر چنین اقداماتی
پیشبرنده باشند خاصیتشان چکشی است نه درمانی.