به این نمودار زیر دقت بفرمایید. قبل از سال ۱۳۸۶، مصرف بنزین در ایران
سالانه ۵ تا ۶ میلیون لیتر در روز افزایش داشته است. پس از سال ۸۶ و آغاز
استفاده از کارت_سوخت، مصرف روزانه نسبت به سال ۸۵، هشت میلیون لیتر کاهش
مییابد.
از سال ۸۶ تا سال ۹۳، یعنی در دوره هشت ساله استفاده از کارت سوخت، مصرف
روزانه از ۶۵ میلیون لیتر در روز به ۶۹.۵ میلیون لیتر میرسد، یعنی در هشت
سال، کل افزایش مصرف بنزین ۳.۵ میلیون لیتر در روز بوده است.
از سال ۹۴ که کارت سوخت حذف میشود، تا سال ۹۷، یعنی طی چهار سال، مصرف روزانه ۲۰ میلیون لیتر افزایش مییابد.
گزارشهایی که در برخی مراکز دولتی تولید شده است، میگوید در سال ۹۷ روزانه ۲۰ میلیون لیتر قاچاق بنزین انجام شده است.
معادله کاملا روشن است. قبل و بعد از وارد شدن کارت سوخت به فرآیند مصرف،
بخشی از عددی که به عنوان مصرف ثبت میشد، در واقع قاچاق شده است. با آمدن
کارت سوخت جلوی قاجاق گرفته شده و با حذف سوخت، قاچاق با قدرت بیشتری
بازگشته است.
مقصر افزایش بی رویه مصرف بنزین در کشور، مردم نیستند. مردم طی سالهای ۸۶
تا ۹۴ نشان داده اند که افزایش مصرفشان، طبیعی است. آنچه باعث سر به فلک
کشیدن افزایش مصرف بنزین شده، حذف کارت سوخت توسط وزارت نفت دولت کنونی و
بازکردن راه قاچاق است.
حذف کارت سوخت فقط در سال ۹۷ خسارتی بالغ بر هفت هزار و سیصد میلیارد تومان به کشور وارد کرده است.
آیا نباید عوامل این خسارت عظیم پاسخگو باشند؟ چرا باید این جماعت، در کمال
وقاحت، طلبکاری کنند و افزایش مصرف را به گردن ارزانی بنزین بیندازند تا
با افزایش قیمت، کسری بودجه خود را تامین کنند؟ کسری بودجهای که به راحتی
از محل جلوگیری از فرار مالیاتی قابل تامین است.
توجه کنیم که کشش قیمتی تقاضای مصرف واقعی بنزین، بسیار پایین است. یعنی
مصرف واقعی که ناشی از یک نیاز واقعی است، با افزایش قیمت تغییر نخواهد
کرد. آنچه اتفاق خواهد افتاد، افزایش سایر قیمتها به تبع افزایش هزینه حمل
و نقل، و تحمیل یک موج تورمی جدید به مردم است.
راهبرد تحریم، فشار به مردم است. ما باید از همه ابزارهای خود برای مقابله
با این فشار استفاده کنیم. افزایش قیمت بنزین، با راهبرد مقابله با تحریم
در تضاد مطلق است.