به گزارش پایگاه 598 به نقل از جوان آنلاین: به
گزارش خبرنگار ما، ساعت۸ صبح سیزدهم مهرماه سال قبل بود که مأموران پلیس
از آتشسوزی ساختمان مسکونی در حوالی مجیدیه شمالی با خبر و راهی محل شدند.
مأموران در محل حادثه که طبقه دوم ساختمان هفت طبقهای بود دریافتند
دقایقی قبل این آتشسوزی به عوامل آتشنشانی گزارش شده و آتشنشانان هم پس
از خاموش کردن آتش پیکر نیمهجان صاحبخانه را که مرد ۶۳سالهای به نام
فریبرز است، کشف و برای درمان به مرکز درمانی منتقل کردهاند.
در حالی
که تحقیقات درباره این حادثه ادامه داشت به مأموران خبر رسید فریبرز بر اثر
استنشاق شدید دود ناشی از آتشسوزی خانهاش به کام مرگ رفته است. از سوی
دیگر آتشنشانان علت حادثه را ریختن مواد آتشزا روی پتویی داخل خانه اعلام
کردند. پس از این مأموران به دستور بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی
تهران این حادثه را از زوایای مختلف مورد بررسی قرار دادند. بررسیهای
مأموران نشان داد فریبرز قبل از فوت هفتبار ازدواج کردهاست و هر بار هم
به دلایلی همسرانش را طلاق دادهاست تا اینکه چند ماه قبل سکته میکند و
قسمتی از بدنش فلج میشود و به همین سبب یکی از برادرانش به نام شهروز
نگهداری از وی را برعهد میگیرد. همچنین در تحقیقات بعدی مشخص شد مرد فوت
شده یک دختر هم دارد که در خارج از کشور زندگی میکند، اما برادرش پس از
حادثه جسد فریبرز را بدون هماهنگی دخترش و دعوت از او برای مراسم خاکسپاری
تحویل گرفته و دفن کرده است و پس از آن هم مبلغ۱۲۰میلیون تومان به صورت
غیرقانونی از حساب فریبرز برداشت کرده و متواری شده است.
بدین ترتیب
مأموران که احتمال میدادند فریبرز بر اثر آتشسوزی عمد به قتل رسیدهاست،
برادر وی را به عنوان مظنون این حادثه تحت تعقیب قرار دادند تا اینکه در
نهایت مأموران چند روز قبل متهم را دستگیر کردند. وی پس از انتقال به
دادسرای امور جنایی تهران جرم خود را انکار کرد و مدعی شد که ۱۲۰میلیون
تومان را چند روز قبل از حادثه فریبرز این پول را از حسابش برداشت و به وی
تحویل داده است، این در حالی است که تحقیقات حکایت از این دارد پول برداشت
شده از حساب فریبرز چند روز بعد از حادثه بودهاست. بنابراین متهم برای
ادامه تحقیقات و روشن شدن زوایایی پنهان حادثه به دستور قاضی غلامی، بازپرس
ویژه قتل دادسرا در اختیار کارآگاهان ادارهدهم پلیسآگاهی قرار گرفت.
گفتگو با متهمان
خودت را معرفی کن؟
شهروز هستم ۵۳ ساله.
با برادرت مشکل داشتی؟
نه، اگر مشکلی داشتم که همراه زن و فرزندم برای نگهداری او از شهرستان به تهران نمیآمدم.
چرا از او نگهداری میکردی؟
برادرم
هفتبار ازدواج کرد و همه آنها را هم طلاق داد به جز زن هفتمش که خودش
جدا شد. البته از زن دومش یک دختر هم دارد، اما او در کشور آلمان زندگی
میکند و مدرس زبان انگلیسی است. مدتی قبل برادرم سکته کرد و همسر هفتمش به
همین خاطر از او جدا شد که برادرم از من خواست به تهران بیایم و از او
نگهداری کنم. پس از این همراه همسر و فرزندم به تهران آمدیم، اما ۱۰روز
مانده به مهرماه به خاطر شروع سال تحصیلی همسرم با فرزندم به شهرستان
برگشتند و من و برادرم تنها شدیم.
الان شما آتشسوزی عمدی را قبول ندارید؟
نه
روز حادثه کجا بودی؟
ما یک
مسافرخانه در حوالی میدان راه آهن داریم که ارثیه پدریمان است. من معمولاً
دو روز یکبار به مسافرخانه میرفتم و از درآمد آنجا سهمم را برای خرجیام
میگرفتم. آن روز با مترو به مسافرخانه رفتم که همسر هفتم برادرم با من
تماس گرفت و گفت همسایهها به او زنگ زدند و گفتند خانه برادرم آتش گرفته
است. بلافاصله با موتور سیکلت به خانه برادرم آمدم که دیدم آتش خاموش شده و
عوامل اورژانس در حال دادن تنفس مصنوعی به برادرم هستند و بعد هم او را که
به بیمارستان منتقل کردند، فوت کرد.
فکر میکنی چرا خانه برادرت آتش گرفته بود؟
برادرم
از ۱۳سالگی معتاد به مواد مخدر بود و این اواخر هم شیشه مصرف میکرد، اما
نمیدانم که علت آتشسوزی مربوط به اعتیادش باشد یا نه.
چرا وقتی برادرت فوت کرد از حسابش پول برداشت کردی؟
برادرم
۶۰میلیون تومان به من بدهکار بود و به چند نفر دیگر هم بدهی داشت به همین
خاطر وقتی سهامش را فروخت این پول را به من داد تا بدهیاش را بدهم. من هم
بدهیاش را پرداخت کردم و باقیمانده آن را پس از حادثه خرج کفن و دفنش
کردم.
اما شما بعد از فوت برداشت کردی؟
(سکوت میکند) دقیق نمیدانم.
چرا به دخترش خبر ندادید؟
ما
از دخترش بیخبر بودیم تا اینکه مدتی قبل خواهرم با من تماس گرفت و گفت
نشانی دختر فریبرز را در آلمان پیدا کرده و با او حرف زده است. خواهرم به
دختر برادرم گفتهبود که ۱۲۰میلیون تومان از حساب پدرش من برداشت کردهام.
قرار شد وقتی به ایران آمد با هم حساب کتاب کنیم.
حرف آخر؟
من بیگناهم و در آتشسوزی دستی نداشتم.