از ایران تا لبنان، صدای همدلی و کمکرسانی
نوشتاری از سعدالله زارعی؛
آمریكایی‌ها در فضای كنونی بین‌المللی به‌شدت متهم به ناكارآمدی و ناكامی هستند و به همین جهت كشورهای دوست خودشان را یكی پس از دیگری از دست می‌دهند. لذا نیاز دارند كه با یك برنامه‌ی تبلیغاتی مبتنی بر موفقیت در برابر ایران، روند انعزال از آمریكا را در سطح بین‌المللی و منطقه‌ای مهار كنند.
به گزارش 598، پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای نوشت: واكنش و اظهار نظر پیرامون بخشی از سخنان رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری كه ناظر بر ارزیابی ایشان از مواضع اخیر رئیس‌جمهور آمریكا درباره‌ی دوری گزیدن از جنگ و تشدید فشارهای اقتصادی بود، نشان‌دهنده‌ی وضعیت ویژه‌ای است كه آمریكایی‌ها در این شرایط خاص با آن مواجه‌اند. در واقع آمریكایی‌ها طی 30 سال گذشته و خصوصاً پنج شش سال اخیر تلاش وسیعی كرده‌اند تا به گونه‌ای مسئله‌ی پیچیده‌ی ایران را در فضای سیاست خارجی خود حل كنند و خود را از این مخمصه‌ی طاقت‌فرسا برهانند.
آمریكایی‌ها كه انواعی از برنامه‌های امنیتی، اقتصادی، فرهنگی، رسانه‌ای، حقوقی، دیپلماتیك و اجتماعی را علیه ایران تجربه كرده‌اند و در برخی مقاطع زمانی از مجموعه‌ی این‌ها به صورت یك بسته برای مهار ایران به كار گرفته‌اند، اینك احساس می‌كنند كه مسئله‌ی ایران نه‌تنها در سیستم سیاست خارجی آمریكا حل و فصل نشده، بلكه چهارچوب‌های سیاست خارجی آمریكا را به هم ریخته و به نقطه‌ی كانونی ناكامی در سیاست‌های منطقه‌ای و بین‌المللی آمریكا تبدیل شده است. از این رو آنان چندین ماه است كه در انتظار یك علامت مثبت رهبری ایران هستند. آنها گمان می‌كنند یك علامت مثبت مبتنی بر كنار آمدن ایران با اهداف سیاست خارجی آمریكا می‌تواند گره مشكلات لاینحل سیاست خارجی آمریكا را باز كند.
در مسائلی كه از سال 1381 حول محور برنامه‌ی هسته‌ای ایران شاهد بوده‌ایم، این ایران بوده كه برنامه‌ی هسته‌ای خودش را در چهارچوب‌های برنامه‌ریزی فنی و سیاسی و همین‌طور دیپلماتیك تنظیم كرده و با یك شیب مناسب این برنامه را مدیریت كرده و بدون اعتنا به آمریكایی‌ها سیاست‌های خود را به نتیجه رسانده است.
از طرف دیگر آمریكایی‌ها در فضای كنونی بین‌المللی به‌شدت متهم به ناكارآمدی و ناكامی هستند و به همین جهت كشورهای دوست خودشان را یكی پس از دیگری از دست می‌دهند. لذا نیاز دارند كه با یك برنامه‌ی تبلیغاتی مبتنی بر موفقیت در برابر ایران، روند انعزال از آمریكا را در سطح بین‌المللی و منطقه‌ای مهار كنند. به همین جهت پس از سخنان اخیر رهبر معظم انقلاب اسلامی، بسیاری از رسانه‌های عمده‌ی غربی با طرح یك سناریوی تبلیغاتی مدعی شدند كه نشانه‌هایی مبتنی بر تفاهم ایران با آمریكا در پی سخنان رهبر انقلاب بروز كرده است. مثلاً سی‌ان‌ان با ادبیاتی محتاط و از قول مقامات آمریكایی گفت كه سخنان رهبر انقلاب جذاب بوده، اما از این سخنان پیام دیپلماتیكی دریافت نشده است، یونایتدپرس نوشت كه این مسئله می‌تواند فتح بابی در روابط ایران و آمریكا باشد، اما كریستین‌ساینس‌مانیتور هم در این میان سخنان آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای را تجلیل ایران از شیطان بزرگ خواند.
آمریكا از توهم اقتصادی هم خارج خواهد شد
این در حالی است كه سخنان رهبر انقلاب هیچ اشاره و نشانه‌ای به علاقه‌ی ایران به مذاكره یا تجلیل از سیاست آمریكا نداشت. البته این نكته قابل توجه است كه سیاست ایران همیشه استقبال از اظهار نظرها و مواضع مثبت بوده و این یك اصل بنیادین اسلامی است كه از نشانه‌های مثبت استقبال شود. در گذشته هم ما شاهد این مسئله بوده‌ایم؛ زمانی كه آقای اوباما طی پیامی شفاهی بر عدم علاقه‌ی آمریكا بر ایجاد تنش امنیتی بین نیروهای آمریكایی مستقر در منطقه با ایران خبر داد و بر این مسئله تأكید كرد، به طور طبیعی واكنش ایران هم واكنشی توأم با مسئولیت‌پذیری در بهبود فضای امنیتی منطقه بود. پیش از این هم در برابر اقدامات یا اظهارات مثبت آمریكایی‌ها، دستگاه جمهوری اسلامی صریحاً یا به طور تلویحی از این اقدامات استقبال كرد؛ البته بدون آن كه هیجان‌زده باشد و یك نشانه‌ی مثبت را به مثابه حل و فصل جامع و حتی حل و فصل مهم‌ترین مسائل فی‌مابین ایران و آمریكا ارزیابی كند.
رهبر معظم انقلاب در سخنانشان از خروج آمریكایی‌ها از توهم استقبال كردند، زیرا فرد متوهم می‌تواند به خودش و دیگران آسیب بزند؛ هر چند كه شكست فرد متوهم قطعی است، چرا كه در فضای واقعیت سیر نمی‌كند. در عین حال تحریم هم با توجه به تجربه‌ی سه دهه‌ی آمریكایی‌ها یك توهم است و تأثیرپذیری مردم ایران از این تحریم‌ها توهم بزرگ‌تر. اگر قرار بود تحریم‌ها ملت ما را به زانو درآورد، این اتفاق باید در شرایط سخت می‌افتاد كه نیفتاد. امروز ایران در شرایط قدرت با تحریم‌های غرب مواجه است و بنابراین به طور قطع از این فضا عبور می‌كند. سخنان رهبر معظم انقلاب یك تحلیل موشكافانه و روانشناسانه از موضع اخیر آقای باراك اوباما بود و به‌خوبی نشان داد كه رهبری كار و روند سیاست خارجی آمریكا و غرب را باظرافت تعقیب می‌كنند و در مواقع مختلف به نكات اساسی در این محور اشاره دارند.
آمریكایی‌ها در فضای كنونی بین‌المللی به‌شدت متهم به ناكارآمدی و ناكامی هستند و به همین جهت كشورهای دوست خودشان را یكی پس از دیگری از دست می‌دهند. لذا نیاز دارند كه با یك برنامه‌ی تبلیغاتی مبتنی بر موفقیت در برابر ایران، روند انعزال از آمریكا را در سطح بین‌المللی و منطقه‌ای مهار كنند.
البته واكنش مقامات آمریكایی و رسانه‌های مهم غربی نشان‌دهنده‌ی این نكته نیز هست كه رهبری در این سخنان به قلب واقعیت اشاره كرده‌اند و نقطه‌ی كانونی تصمیم‌گیری سیاست خارجی آمریكا را مورد اشاره قرار داده‌اند. ایشان در واقع به یك مرحله‌ی مهم اشاره كرده‌اند؛ این كه آمریكایی‌ها از توهم امنیتی خارج شدند و این یك پیروزی بزرگ برای ایران است. ایران از ابتدا معتقد بود كه این یك توهم بیش نیست و آمریكایی‌ها قادر نیستند كه تهدیدات امنیتی خود را محقق كنند و از طریق تهدیدات امنیتی به خواسته‌های خودشان برسند. در واقع رهبر معظم انقلاب پیروزی بزرگ ملت ایران را در این مواجهه‌ی سیاسی-امنیتی اعلام و تبیین كردند و در عین حال وعده دادند كه دشمن به‌زودی از توهم اقتصادی هم خارج می‌شود و ناچار است كه حربه‌ی آزموده‌شده‌ی فشارها و تحریم‌های اقتصادی را نیز كنار بگذارد.
به دنبال ایران دویدند
به عبارت دیگر، رهبر معظم انقلاب از پیروزی سیاست‌های ایران در برابر سیاست‌های آمریكا سخن گفته‌اند. در این سخنان این نكته كاملاً پیدا است كه آمریكایی‌ها به دنبال سیاست‌هایی راه افتادند كه به طور بنیادی اقتدار جمهوری اسلامی را به ثبت می‌رساند و به اقتدار آمریكا در سطح بین‌المللی و حتی داخلی بیش از پیش آسیب می‌زند. در مسائلی كه از سال 1381 حول محور برنامه‌ی هسته‌ای ایران شاهد بوده‌ایم، این ایران بوده كه برنامه‌ی هسته‌ای خودش را با یك برنامه‌ی منظم پیش برده و در چهارچوب‌های برنامه‌ریزی فنی و سیاسی و همین‌طور دیپلماتیك، خود را تنظیم كرده و با یك شیب مناسب این برنامه را مدیریت كرده است. در این برنامه آمریكایی‌ها به‌طور مستمر به دنبال چهارچوب‌های فنی و سیاسی ایران دویدند و ایران بدون اعتنا به آن‌چه كه آمریكایی‌ها دنبال می‌كردند، سیاست‌های خود را پیگیری كرده و به نتیجه رسانده است.
این واقعیت نشان می‌دهد كه چه كسی در موضع استراتژیك و آفندی قرار داشته و برنامه‌های خودش را با یك منطق مشخص و با یك اعصاب آرام دنبال كرده و در مقابل، چه كسی دنباله‌رو سیاست دیگران و درصدد كنترل برنامه‌ی دیگران است. موضع رهبری یك موضع كاملاً برتر و استراتژیك است و ایشان از یك موضع قوی، مسائل را مدیریت می‌كنند. رهبری در این سخنان، هیچ علامت مثبتی مبنی بر تمایل ایران به مذاكره با آمریكا نشان نداده‌اند. به نظر بنده سخنان رهبر انقلاب این پیام را برای آمریكایی‌ها داشته كه ما سیاست امنیتی آمریكا را با شكست مواجه كرده‌ایم و حالا نوبت به شكست سیاست‌های اقتصادی آمریكا علیه ایران است.
آمریكایی‌ها كه انواعی از برنامه‌های امنیتی، اقتصادی، فرهنگی، رسانه‌ای، حقوقی، دیپلماتیك و اجتماعی را علیه ایران تجربه كرده‌اند و در برخی مقاطع زمانی از مجموعه‌ی این‌ها به صورت یك بسته برای مهار ایران به كار گرفته‌اند، اینك احساس می‌كنند كه مسئله‌ی ایران نه‌تنها در سیستم سیاست خارجی آمریكا حل و فصل نشده، بلكه چهارچوب‌های سیاست خارجی آمریكا را به هم ریخته و به نقطه‌ی كانونی ناكامی در سیاست‌های منطقه‌ای و بین‌المللی آمریكا تبدیل شده است. از این رو آنان چندین ماه است كه در انتظار یك علامت مثبت رهبری ایران هستند. آنها گمان می‌كنند یك علامت مثبت مبتنی بر كنار آمدن ایران با اهداف سیاست خارجی آمریكا می‌تواند گره مشكلات لاینحل سیاست خارجی آمریكا را باز كند.
در مسائلی كه از سال 1381 حول محور برنامه‌ی هسته‌ای ایران شاهد بوده‌ایم، این ایران بوده كه برنامه‌ی هسته‌ای خودش را در چهارچوب‌های برنامه‌ریزی فنی و سیاسی و همین‌طور دیپلماتیك تنظیم كرده و با یك شیب مناسب این برنامه را مدیریت كرده و بدون اعتنا به آمریكایی‌ها سیاست‌های خود را به نتیجه رسانده است.
از طرف دیگر آمریكایی‌ها در فضای كنونی بین‌المللی به‌شدت متهم به ناكارآمدی و ناكامی هستند و به همین جهت كشورهای دوست خودشان را یكی پس از دیگری از دست می‌دهند. لذا نیاز دارند كه با یك برنامه‌ی تبلیغاتی مبتنی بر موفقیت در برابر ایران، روند انعزال از آمریكا را در سطح بین‌المللی و منطقه‌ای مهار كنند. به همین جهت پس از سخنان اخیر رهبر معظم انقلاب اسلامی، بسیاری از رسانه‌های عمده‌ی غربی با طرح یك سناریوی تبلیغاتی مدعی شدند كه نشانه‌هایی مبتنی بر تفاهم ایران با آمریكا در پی سخنان رهبر انقلاب بروز كرده است. مثلاً سی‌ان‌ان با ادبیاتی محتاط و از قول مقامات آمریكایی گفت كه سخنان رهبر انقلاب جذاب بوده، اما از این سخنان پیام دیپلماتیكی دریافت نشده است، یونایتدپرس نوشت كه این مسئله می‌تواند فتح بابی در روابط ایران و آمریكا باشد، اما كریستین‌ساینس‌مانیتور هم در این میان سخنان آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای را تجلیل ایران از شیطان بزرگ خواند.
آمریكا از توهم اقتصادی هم خارج خواهد شد
این در حالی است كه سخنان رهبر انقلاب هیچ اشاره و نشانه‌ای به علاقه‌ی ایران به مذاكره یا تجلیل از سیاست آمریكا نداشت. البته این نكته قابل توجه است كه سیاست ایران همیشه استقبال از اظهار نظرها و مواضع مثبت بوده و این یك اصل بنیادین اسلامی است كه از نشانه‌های مثبت استقبال شود. در گذشته هم ما شاهد این مسئله بوده‌ایم؛ زمانی كه آقای اوباما طی پیامی شفاهی بر عدم علاقه‌ی آمریكا بر ایجاد تنش امنیتی بین نیروهای آمریكایی مستقر در منطقه با ایران خبر داد و بر این مسئله تأكید كرد، به طور طبیعی واكنش ایران هم واكنشی توأم با مسئولیت‌پذیری در بهبود فضای امنیتی منطقه بود. پیش از این هم در برابر اقدامات یا اظهارات مثبت آمریكایی‌ها، دستگاه جمهوری اسلامی صریحاً یا به طور تلویحی از این اقدامات استقبال كرد؛ البته بدون آن كه هیجان‌زده باشد و یك نشانه‌ی مثبت را به مثابه حل و فصل جامع و حتی حل و فصل مهم‌ترین مسائل فی‌مابین ایران و آمریكا ارزیابی كند.
رهبر معظم انقلاب در سخنانشان از خروج آمریكایی‌ها از توهم استقبال كردند، زیرا فرد متوهم می‌تواند به خودش و دیگران آسیب بزند؛ هر چند كه شكست فرد متوهم قطعی است، چرا كه در فضای واقعیت سیر نمی‌كند. در عین حال تحریم هم با توجه به تجربه‌ی سه دهه‌ی آمریكایی‌ها یك توهم است و تأثیرپذیری مردم ایران از این تحریم‌ها توهم بزرگ‌تر. اگر قرار بود تحریم‌ها ملت ما را به زانو درآورد، این اتفاق باید در شرایط سخت می‌افتاد كه نیفتاد. امروز ایران در شرایط قدرت با تحریم‌های غرب مواجه است و بنابراین به طور قطع از این فضا عبور می‌كند. سخنان رهبر معظم انقلاب یك تحلیل موشكافانه و روانشناسانه از موضع اخیر آقای باراك اوباما بود و به‌خوبی نشان داد كه رهبری كار و روند سیاست خارجی آمریكا و غرب را باظرافت تعقیب می‌كنند و در مواقع مختلف به نكات اساسی در این محور اشاره دارند.
آمریكایی‌ها در فضای كنونی بین‌المللی به‌شدت متهم به ناكارآمدی و ناكامی هستند و به همین جهت كشورهای دوست خودشان را یكی پس از دیگری از دست می‌دهند. لذا نیاز دارند كه با یك برنامه‌ی تبلیغاتی مبتنی بر موفقیت در برابر ایران، روند انعزال از آمریكا را در سطح بین‌المللی و منطقه‌ای مهار كنند.
البته واكنش مقامات آمریكایی و رسانه‌های مهم غربی نشان‌دهنده‌ی این نكته نیز هست كه رهبری در این سخنان به قلب واقعیت اشاره كرده‌اند و نقطه‌ی كانونی تصمیم‌گیری سیاست خارجی آمریكا را مورد اشاره قرار داده‌اند. ایشان در واقع به یك مرحله‌ی مهم اشاره كرده‌اند؛ این كه آمریكایی‌ها از توهم امنیتی خارج شدند و این یك پیروزی بزرگ برای ایران است. ایران از ابتدا معتقد بود كه این یك توهم بیش نیست و آمریكایی‌ها قادر نیستند كه تهدیدات امنیتی خود را محقق كنند و از طریق تهدیدات امنیتی به خواسته‌های خودشان برسند. در واقع رهبر معظم انقلاب پیروزی بزرگ ملت ایران را در این مواجهه‌ی سیاسی-امنیتی اعلام و تبیین كردند و در عین حال وعده دادند كه دشمن به‌زودی از توهم اقتصادی هم خارج می‌شود و ناچار است كه حربه‌ی آزموده‌شده‌ی فشارها و تحریم‌های اقتصادی را نیز كنار بگذارد.
به دنبال ایران دویدند
به عبارت دیگر، رهبر معظم انقلاب از پیروزی سیاست‌های ایران در برابر سیاست‌های آمریكا سخن گفته‌اند. در این سخنان این نكته كاملاً پیدا است كه آمریكایی‌ها به دنبال سیاست‌هایی راه افتادند كه به طور بنیادی اقتدار جمهوری اسلامی را به ثبت می‌رساند و به اقتدار آمریكا در سطح بین‌المللی و حتی داخلی بیش از پیش آسیب می‌زند. در مسائلی كه از سال 1381 حول محور برنامه‌ی هسته‌ای ایران شاهد بوده‌ایم، این ایران بوده كه برنامه‌ی هسته‌ای خودش را با یك برنامه‌ی منظم پیش برده و در چهارچوب‌های برنامه‌ریزی فنی و سیاسی و همین‌طور دیپلماتیك، خود را تنظیم كرده و با یك شیب مناسب این برنامه را مدیریت كرده است. در این برنامه آمریكایی‌ها به‌طور مستمر به دنبال چهارچوب‌های فنی و سیاسی ایران دویدند و ایران بدون اعتنا به آن‌چه كه آمریكایی‌ها دنبال می‌كردند، سیاست‌های خود را پیگیری كرده و به نتیجه رسانده است.
این واقعیت نشان می‌دهد كه چه كسی در موضع استراتژیك و آفندی قرار داشته و برنامه‌های خودش را با یك منطق مشخص و با یك اعصاب آرام دنبال كرده و در مقابل، چه كسی دنباله‌رو سیاست دیگران و درصدد كنترل برنامه‌ی دیگران است. موضع رهبری یك موضع كاملاً برتر و استراتژیك است و ایشان از یك موضع قوی، مسائل را مدیریت می‌كنند. رهبری در این سخنان، هیچ علامت مثبتی مبنی بر تمایل ایران به مذاكره با آمریكا نشان نداده‌اند. به نظر بنده سخنان رهبر انقلاب این پیام را برای آمریكایی‌ها داشته كه ما سیاست امنیتی آمریكا را با شكست مواجه كرده‌ایم و حالا نوبت به شكست سیاست‌های اقتصادی آمریكا علیه ایران است.
اخبار ویژه
تحلیل استراتژیهای محور مقاومت و غرب در تنشهای منطقه‌ای؛
رهبر انقلاب در دیدار اعضای مجلس خبرگان:
نظرات بینندگان
فیلم و عکس
جدیدترین اخبار پربازدید ها
