او در برنامه «رودررو» گفت: "نهضت آزادی ایران یک گروه باسابقه اسلامی است. فکر نمیکنم نامه منسوب به امام درباره نهضت آزادی، واقعاً از امام باشد. نامه مربوط به آقای منتظری هم بعید میدانم از امام باشد". مطهری در توضیح ادعای خود در گفتوگوی دیگری گفت: "البته این نظر شخصی من است و باید دید دیگران چه نظری دارند".
او همچنین ساعاتی پیش در توضیح این صحبتها در صفحه اینستاگرام خود نوشت: "این پاسخ من موجب اظهارنظرهایی شد. اکنون اضافه میکنم که تردیدم درباره نامه مربوط به نهضت آزادی از آن جهت است که بعید است امام(ره) یک گروه اجتماعی سیاسی با سابقه طولانی اسلامی را که اقدام مسلحانه نیز نکرده است از حقوق اجتماعی خود محروم کرده و بهراحتی قانون اساسی را زیر پا گذاشته باشند. اما تردیدم درباره نامه 68/1/6 درباره آیتالله منتظری از آن جهت است که اولاً در آن ایام امام در حال بیماری بودند. ثانیاً اساساً نیازی به چنین نامهای نبود، زیرا آیتالله منتظری هر لحظه آماده استعفا دادن بود و از آن استقبال میکرد. و ثالثاً لحن نامه با سیره و شخصیت امام(ره) سازگار نیست. البته از سوی دیگر به مسئولان مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام اعتماد دارم، لذا مسئله برای شخص من لاینحل باقی مانده است".
** محکومیت ابراهیم یزدی بهدلیل نشر اکاذیب در خصوص نامه امام
اولین بار نهضت آزادی و بیت منتظری مطرح کردند که این نامهها توسط سید احمد خمینی و نه امام نوشته شده است. پس از انتشار متن نامه و تصویر دستخط امامخمینی(ره) در رابطه با نهضت آزادی در دی ماه 1368 (پس از رحلت امامخمینی(ره))، نهضت آزادی بلافاصله مدعی شد که این نامه جعلی است و تلویحاً سید احمد خمینی را متهم به جعل نامه و به قوه قضائیه دراینباره شکایت کردند.
هرچند طبق قانون مصوب مجلس، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) مرجع صلاحیت و اعلام نظر کارشناسی در خصوص انتساب مطالب به امام بود، یادگار امام پیگیر قضیه شد و اصل دستخط نامه امام در خصوص نهضت آزادی را در اختیار قوه قضائیه قرار داد تا چند کارشناس خبره خطشناس دادگستری مأمور بررسی و اعلام نظر کارشناسی شوند. پیش از آنکه دادگاه رأی نهایی خود را اعلام کند، سید احمد خمینی و مهندس بازرگان فوت کردند؛ لذا پرونده مختومه اعلام شد.
اما بعدها نهضت آزادی و دبیرکل آن یعنی ابراهیم یزدی، این ادعا را دوباره مطرح کردند و برای بررسی این موضوع، دادگاه دیگری تشکیل شد که در پی برگزاری جلسات کارشناسی، دادگاه ادعای نهضت آزادی را رد کرد و اصل دستخط امام خمینی(ره) مورد تأیید دستگاه قضایی قرار گرفت.
همچنین قوه قضائیه در سال 75 ابراهیم یزدی را بهدلیل نشر اکاذیب و توهین به شلاق محکوم کرد. اعتراض یزدی به رأی دادگاه نیز نتیجهای دربرنداشت و دادگاه تجدیدنظر حکم دادگاه بدوی را تأیید کرد که با گذشت مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام، یزدی به جزای نقدی محکوم شد.
ابراهیم یزدی و مهدی بازرگان
مجید انصاری از اعضای مجمع روحانیون مبارز در این باره گفته است: "مرحوم حاج احمد آقا در جهت عمل به وصیتنامه حضرت امام (رحمة الله علیه) از دادگستری درخواست کارشناسی خط و امضای مبارک حضرت امام را نمودند و کارشناسان خبره دادگستری با استفاده از ابزار مخصوص و پس از چند روز کار تخصصی بر روی نامه مزبور، بهاتفاق بر اصالت نامه و صحت صدور آن از طرف حضرت امام (رحمة الله علیه) رأی دادند".
تصویر نامه امام خمینی(ره) به محتشمیپور در خصوص نهضت آزادی
محتشمیپور همچنین در سال 74 عنوان کرد: "آن نامههایی که امام احتمال میدادند بعد از فوتشان یک مسئلهای ممکن است پیدا شود و حرفی و تفسیر و بحثی شود عنایت میکردند و با خط خودشان مینوشتند و این نامه {نامه امام در مورد نهضت آزادی} یکی از آنهاست که بهخط امام از اول تا آخر نوشته شده است". (ماهنامه جام، شماره 40، آبان و آذر 74، صفحه 56)
محمد نوریزاد، نیز در سال 91 به تکرار این ادعا پرداخت که دستمایه گزارشهای خبری شبکههای ضدانقلاب شد و در پی آن مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) در اطلاعیهای عنوان کرد که "اصالت نامه امام خمینی(ره) درباره نهضت آزادی خدشهناپذیر است".
گرچه دادگاه رأی قطعی به اصل بودن دستخط امام خمینی(ره) داد؛ اما نهضت آزادیها پس از آن هم دست از شبههافکنی برنداشتند. سیداحمد خمینی در نامه به آیتالله پسندیده (عموی خود) نوشته است: «اینان اعلامیهای را که امام (قدس سره) با خط مبارکشان خطاب به آقای محتشمی نوشتهاند، مجعول دانسته و در عین اینکه نسبت جعل را مستقیماً به من ندادهاند ولی با قراردادن خط من بالای نامه امام به آقای محتشمی، جعل را از من دانستهاند و خطی از امام که شعر: "من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم" است را آوردهاند و ادعا کردند که خط امام این است، در صورتی که حضرت امام (قدس سره) در موقع قدم زدن شعر میگفتند و خط مذکور، خط امام در موقع راه رفتن و یا ایستاده است. از این گذشته اینقدر خط امام روشن است که احتیاج به این حرفها ندارد. من یک صفحه از وصیتنامه امام و نامه مورد بحث را میفرستم، خود قضاوت فرمایید آیا من اینقدر بیدین و بیعقل هستم که چیزی، آن هم چنین مسئله مهمی را به امام نسبت دهم و از آتش قهر خدا در دنیا و آخرت نترسم. اگر من بناست بدین خاطر جهنمی شوم چرا چیزی را که بهنفع خودم است به امام نسبت ندهم؟ ... من معتقدم که حق با امام راحلمان است آن مرد بزرگی که با هوش و استعداد سرشار خود عمق ماهیتهای کثیف ضدانقلاب را بسیار عالی تشخیص میداد.
نامهای را نهضت آزادی برای فرار از تنبیه ملت شریف ایران به اینجانب نسبت داده است و فکر میکرده بعد از وفات امام، من دست به چنین خیانتی زدهام، در زمان حیات امام و با دستور ایشان برای آقایان خامنهای، هاشمی، موسوی اردبیلی، موسوی نخستوزیر، ریشهری وزیر اطلاعات وقت فرستاده شد، فقط اجازه ندادند که در همان موقع منتشر کنیم، فرمودند "این برای بعد از مرگ من است تا اگر آنها خواستند ایران را بهسوی غرب بخصوص آمریکا سوق دهند، منتشر کنید". من این نامه را برایتان فرستادم تا معلومتان گردد اینها از چه قماشی هستند و برای رسیدن به دنیا حاضرند به هرکسی هر تهمتی بزنند و از خدا باکی نداشته باشند... اینها دل امام راحلمان را خون کردند و آدمهای بیدینی هستند که در قالب دین به اسلام و مسلمین ضربه میزنند».
** تشکیک در نامه مورد تأیید مرحوم هاشمی
بیت آیتالله منتظری و هوادارانش در برهههای مختلف اقدام به تشکیک در نامه امام خمینی(ره) به منتظری بهتاریخ 68/1/6 کردند.
احمد منتظری در چهارمین سالگرد درگذشت پدرش گفت: "خطشناسان همه تأیید میکنند که این خط امام(ره) نیست و در زمان حیات ایشان هم از صدا و سیما پخش نشده؛ بنابراین نمیشود گفت که منتسب به ایشان است". موسوی تبریزی هم در سال 93 ادعا کرد که نامه امام درباره نهضت آزادی و عزل منتظری را امام ننوشته بود.
هاشمی رفسنجانی که در زمان انتشار نامه امام خمینی(ره)، رئیس مجلس شورای اسلامی و از سران سه قوه بود، در مورد ماجرای آن نامه و عزل منتظری، سال 76 در نماز جمعه تهران گفت: «...رهبری {آیتالله خامنهای} هم که در مشهد بودند همان روز (6 فروردین 68) آمدند. مستقیم از مشهد آمدند دفتر من در مجلس و همان موقع هم نامهای از امام به من رسید. نامهای سر به مهر امام برای من فرستادند به دفتر من که وقتی نامه رسید، رهبری هم رسیده بودند. ما با هم این نامه را باز کردیم و امام اجازه داده بودند که نامه را بخوانیم. همین نامهای است که چاپ شد، یعنی نامه دومی که در روزنامهها چاپ شد این همین است. حاج احمدآقا تلفن کرد و گفت "بهنظر میرسد اگر بخواهیم که فتنهای پیش نیاید شما و آقای خامنهای با هم بروید قم و شما نامه را ابلاغ کنید. آنجا هم صحبت کنید و فتنهای هم پیش نیاید".
مسئله امام را هم که میدانید حالت برگشت ندارند، من گفتم "نه، ما حرف داریم، ما باید قبلاً امام را ببینیم"، ایشان گفت "نامه را دادند آقا به رادیو، رادیو ساعت دو میخواند". من گفتم "نخواند بالاخره ما مشاور امام هستیم، صبر کنید ما بحث خودمان را بکنیم تا بعد بفهمیم چه میشود، قضیه چه اتفاقی میافتد"...، از جلسههای بسیار تلخ روزگار ما بود. ایشان (امام خمینی(ره)) خیلی تند صحبت کردند و ما صبر کردیم، خلاصه بحث بر این شد که ایشان میگفتند، "چرا نگذاشتید نامه پخش شود؟"، و ما گفتیم که "مصلحت نمیدانیم و حالا هم تقاضا میکنیم که نامه پخش نشود"،... برای پخش نامه، ایشان مقاومت میفرمودند. ما اصرار میکردیم. آخرین قرار این شد که گفتند "امشب پخش نمیکنیم"، که آن شب را ایشان قبول کردند که پخش نشود تا فردا برسد».
نامه امام خمینی(ره) به آیتالله منتظری
"حمید انصاری"، قائممقام مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) مهرماه 89 صدور این نامه از جانب شخص امام را «قطعیالصدور و غیرقابل خدشه» عنوان کرد و گفت: "یادآور میشوم که نامه معروف 68/1/6 حضرت امام را، حجت الاسلام آقای محمدعلی انصاری، اخوی اینجانب و بنده در روز 68/1/6 به قم بردیم و تحویل قائممقام رهبری گردید. ناگفتههایی از این مأموریت و مسائل پس از تحویل نامه دارم که بیان آن فعلاً در فرصت این مقال نمیگنجد. به هر حال با ادعاهای واهی، نمیتوان حقایق تاریخی و واقعیتهای بدیهی را منکر شد. آنچه که مایه تأسف است اینکه این ادعا در لفافه حفظ حرمت امام و با جفایی نابخشودنی در حق یادگار امین امام که امانتداری او زبانزد خاص و عام بوده و امام بارها بهصراحت شهادت داده است که فرزندش علیرغم اجازهای که از امام داشته است حتی یک واو در نوشتههای امام بدون نظر ایشان تغییر نداده است و تأسفبارتر اینکه این اتهام ناروا در حالی بیان میشود که دست امام و یادگارش از این دنیا کوتاه است".
ضمن اینکه پس از صدور نامه از سوی امام خمینی(ره)، آیتالله منتظری در پاسخ به نامه امام نوشت: «مرقومه شریفه مورخ 1368/1/6 واصل شد...». امام هم اعلام نکردند که "نامه را من ننوشتهام".
آیتالله ریشهری، نیز در کتاب "سنجه انصاف" خود که به بررسی وقایع مربوط به برکناری آیتالله منتظری پرداخته است، در قسمتی از این کتاب به ماجرای قرائت نامه آیتالله منتظری خطاب به امام اشاره میکند و مینویسد که «سید حسن خمینی از نوادگان امام نقل کرده است موقعی که صدا و سیمای جمهوری اسلامی متن نامه را در اخبار ساعت 14 پخش کرد، سید حسن خمینی نزد امام بود و کسی نیز در منزل نبوده و زمانی که امام خبر را شنیدند سه بار فرمودند: "خدا لعنت کند مهدی هاشمی را"».
"حمید انصاری" قائممقام مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) در واکنش به سخنان مطهری گفت: "مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام بهعنوان تنها مرجع رسمی برای تعیین اصالت مطالب مربوط به امام که با دستور و صلاحدید شخص امام به این عنوان تعیین شده است، بار دیگر اعلام میدارد که در انتساب این نامهها به امام خمینی کوچکترین شبههای وجود ندارد و چنانکه تا کنون و در بیانیههای مفصل توضیح دادهایم، این دو مرقومه متعلق به بنیانگذار جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی(س) است و کمترین شبههای در این زمینه وجود ندارد".