ابدا نمیخواهم تلخ سخن گفته باشم یا دایره خودیهای انقلاب را تنگ کنم، بگذارید اما بپرسم که چرا ما باید حالا 6 سال پس از آغاز توفانی دولت آقای روحانی با سرود «آنچنان رونقی» و «چرخش سانتریفیوژ و چرخ زندگی مردم» هنوز در نقطه شروع ایستاده باشیم؟ چرا باید آقای روحانی و محمدجواد ظریف جسارت داشته باشند همچنان رویکردهای فاجعهبار خود در سیاست خارجی و اقتصاد را باز هم با ادبیاتی غلوآمیز تبلیغ و به ملت تحمیل کنند؟ 21 تیرماه 95 سفیر کرهجنوبی در تهران گفت: «تاسفآور است که سفارت کرهجنوبی با وجود سپری شدن ۶ ماه از اجرایی شدن توافق برجام هنوز پول سفارت خود را از طریق قاچاق به ایران میآورد!» حالا هم سفیر همان کرهجنوبی در تهران مجددا میگوید: «سیستم پرداخت بر اساس واحد «وون» به این ترتیب است که پول نفت در حسابهای کره میماند و پول کالاهای کرهای که ایران میخرد، از این حساب پرداخت میشود. این پول امکان تبدیل به ارز دیگری را ندارد و مستقیم به ایران پرداخت نمیشود».
به دیگر سخن، آقای یو جانگهیان به ما میگوید: «پول نفت ایران را در حسابهایمان نگه میداریم و ایرانیها بهازای آن مجبورند از ما کالا بخرند». حسن روحانی و محمدجواد ظریف اما نه آن زمان که دوره اوبامای قشنگشان بود به چشمهای از حدقه درآمده ملت پاسخ دادند و نه حالا پاسخی به مردم خواهند داد. در عوض، با جدیت هر چه تمامتر مشغول تبلیغ و بزرگنمایی سازوکار مالی اتحادیه اروپایی هستند که آن هم چیزی جز برنامه نفت در برابر کالا نیست! تازه اگر عمرمان قد بدهد و عملیاتی شدنش را ببینیم! دژ آهنینی که به این اقدامات مملکت برانداز و اشتباه آقایان در زمینه اقتصاد و سیاست خارجی مشروعیت میدهد اما چیست؟ چیزی جز همین رسانههای سمی اصلاحطلب که مکرر جامعه را در برابر فجایع نو به نو خلقشده به وسیله سیاستهای دولت، سِر و بیحس میکنند؟!
مگر همشیره ابوی بنده بود که همزمان با رونمایی از دلار جهانگیری، تمثال جهانگیری را در لباس سوپرمن با تیترهای «بازگشت اسحاق» و چندین تیتر روی اعصاب دیگر چاپ کرد؟! طنز ماجرا اینکه این جماعت مثلا رسانهای که باید به جامعه آگاهیبخشی کنند، عجیب توانایی دوگانهسوزی چندبعدی دارند. اینها همانگونه که نان جمهوری اسلامی را میخورند، آش سعودی را هم ناخنک میزنند و همانگونه که همین الان روزانه چندین مقاله پفکی در دفاع از سیاستهای مخرب دولت چاپ میکنند، مدعی انتقاد از دولت و ربط نداشتن دولت به اصلاحطلبان هم هستند! جالب اینکه در میدان طنز هم سعی میکنند بیشتر از هر کسی روحانی و تیمش را مسخره کنند! روشن است که با وجود چنین جماعتی ما نیاز به دشمن نخواهیم داشت و درست گفته آن صهیونیست که: «اصلاحطلبان بزرگترین سرمایه اسرائیل در ایران هستند».
ما به لطف وارونهنمایی این جماعت از واقعیات، چنانکه در ابتدا گفتم، هنوز پس از گذشت 6 سال از دولت کلید، در ابتدای راه هستیم. روحانی و ظریف نشان دادهاند با همان روحیه و توانمندی و حتی به مراتب بیش از سال 92، انگیزه و انرژی تکرار اشتباهات خانمانبرانداز خود را دارند. جامعه در فهم مسائل اصلی خود دچار اشتباه است و بیشترین تقصیر در این زمینه، ابتدا متوجه اصلاحطلبان و سپس حسن روحانی و دولت است. راستش را بخواهید، اگر من رئیس صداوسیما بودم، در جهت افزایش امید و منع یأسپراکنی، اول از همه، دستور منع پخش سخنان حسن روحانی و محمدجواد ظریف را صادر میکردم. نمیشود دیروز به مردم گفت «برخی میگویند تحریمها را دور میزنیم، ولی نمیگویند از جیب چه کسی؟ از جیب مردم؟» ولی حالا بگوییم: «ما با افتخار تحریمها را دور میزنیم!» مردم نه عقبمانده ذهنی هستند نه آلزایمر دارند که این سخنان را فراموش کنند.
مسأله اصلی کشور اکنون این نیست که اروپا کی مهلت چندهفتهای آقای روحانی را برای جبران خروج کدخدا از برجام، تمامشده تلقی خواهد کرد، SPV چی هست یا اینکه وضعیت فشارهای ایمیلی به کجا رسید. مسأله این است که ما تا کی باید در پوشش حمایت رسانهای سرمایههای اسرائیل، به این روند فاجعهبار ادامه دهیم؟ مسأله این است که چرا جماعت زبان دنیا بلد اینقدر افتضاح بالا آوردهاند ولی باز هم از رو نمیروند؟ خروجی و تداوم چنین روندی همین میشود که دیوانهبازیهای جدیدی چون خوشحالی از رأیآوری دموکراتها در کنگره سخن روز شود و جامعه باز هم حساسیت لازم را در برابر طی مسیر اشتباه دولت نخواهد داشت. اینکه تصور کنیم هیلاری کلینتون برخورد ملایمتری با ما میداشت حتما ناشی از حماقت است.
تصور این است که برجام در صورت رأیآوری کلینتون هم هر روز زخم جدیدی برمیداشت و اگر ترامپ راهش را بلد نیست، او حتما در ازای هیچ و همزمان با چندپاره کردن برجام، باجهای بسیار سنگینتری از دولت روحانی و درواقع از جیب ملت ایران(!) میگرفت. پایگاه آمریکایی نشنالاینترست که از قضا از منتقدان سیاستهای دونالد ترامپ است، پیش از برگزاری انتخابات ریاستجمهوری اخیر آمریکا در زمینه مقایسه همین دو مینویسد: «خطمشی سیاسی هیلاری کلینتون در سیاست خارجه خطرناکتر از شعارها و بیانیههای تند دونالد ترامپ، نامزد حزب جمهوریخواه است!» اساسا با این دستفرمان، فعال شدن همان SPV هم به چندین باج دیگر مشروط خواهد شد. روسیاهی این سالها بر چهره سلبریتیهای جورشده و رسانههای غربگرا تا ابد خواهد ماند!