کد خبر: ۴۴۶۳۳۷
زمان انتشار: ۱۲:۵۸     ۲۰ شهريور ۱۳۹۷
امام حسین(ع) ضمن سفارشات خویش به حضرت بستگانشان فرمود: ای خواهرم امّ کلثوم! و ای زینب و ای فاطمه(رقیّه) و ای رباب؛ متوجّه باشید، هر گاه کشته شدم، به خاطر عزای من گریبانتان را چاک نزنید.
حسینیه‌ی 598/ کاروانیان امام حسین(ع) هر اندازه به کربلا نزدیک‌تر می‌شدند، از یک سو بر شوق لقای پروردگارشان افزوده می‌شد و از دیگر سو نگران بودند توانایی خروج از این آزمون دشوار الهی را نداشته باشند؛ از این جهت مدام احساسات خویش را بر امامشان عرضه می‌کردند تا نسبت به عاقبت خود و بر حق بودن مسیرشان اطمینان حاصل کنند. به عنوان نمونه حضرت علی اکبر(ع) در یکی از صحنه‌ها وقتی از زبان امام(ع) شنید مسیرشان به شهادت ختم می‌شود، پرسید: در آن زمان آیا بر حق نیستیم؛ او لَسنا عَلَی الحَق» که حضرت در پاسخ فرمود: بله، به خدا سوگند که بازگشت بندگان به سوی اوست، برحقیم. علی اکبر(ع) گفت پس ما در چنین حالی باک نداریم از اینکه بر حق بمیریم. 

کاروان اباعبدالله آخرین منزلگاه خود را طی کرد؛ گاهی لشکر حرّ از حرکت آن حضرت جلوگیری می‏‌کردند و گاهی آنها جلو و خود پشت سر، حرکت می‏‌کردند، تا در روز دوم محرّم به کربلا رسیدند، امام حسین(ع) پرسید: «نام این زمین چیست؟» گفته شد: کربلا فرمود: 

«اللّهم انّی اعوذُ بکَ مِنَ الکَربِ و البَلاءِ؛ خدایا من پناه می‏‌برم به تو از اندوه و بلا». سپس فرمود: «اینجا محل اندوه و بلا است، فرود آیید.» در همین جا فرود آیید، سوگند به خدا همین جا جای پیاده شدن ما و محل ریختن خون ما و محل قبرهای ما است. سوگند به خدا در همین جا اهل‌بیت من به اسیری برده شوند. جدّم رسول خدا به من چنین خبر داده است؛ انزِلِوا هاهُنا و اللَّه مَحَطّ رِحالُنا و مَسفکُ دِمائِنا، هاهُنا و اللَّه مَخطّ قبورُنا و هاهُنا و اللَّه سبی حَریمنا بِهذا حَدّثنی جدّی‏». 

همه همراهان امام حسین(ع) در همان جا فرود آمدند، حرّ و لشکرش در ناحیه‌‏ای از آن سرزمین توقف کردند. امام حسین(ع) در گوشه‌‏ای نشست به اصلاح شمشیرش پرداخت و در این وقت این اشعار را خواند: 

«ای روزگار! اُف بر دوستی تو، چقدر در شب و روز، دوستان و هواخواهان را کشتی و بین دوستان جدایی انداختی و در عین حال روزگار به افراد جایگزین آنها قناعت نکند، به هر حال امور به سوی خدای بزرگ بازگردد و هر زنده سرانجام این راه را می‏‌پیماید، زمان کوچیدن از دنیا چقدر نزدیک شده که به سوی بهشت و یا به سوی غیر بهشت است.»

حضرت زینب علیهما السّلام وقتی که این اشعار را از برادر شنید، عرض کرد:

«برادرم! این کلام کسی است که یقین به کشته شدن دارد.» امام حسین(ع) فرمود: «آری ای خواهرم!» زینب(س) فرمود: «ای وای بر من که برادرم حسین(ع) کشتن خود را به من خبر دهد!» گریه سایر بانوان حرم بلند شد ... حضرت ام کلثوم فریاد می‏‌زد: وا محمّداه! وا علیّاه! وا امّاه! وا فاطمتاه! وا حسناه! وا حسیناه! وا ضَیّعتاه بعدک یا ابا عبد اللّه؛ ای وای ای رسول خدا! ای وای ای علی! ای وای ای مادر جان! ای فاطمه! ای وای ای حسن، ای وای ای حسین! چه قدر مصیبت شما بعد از تو ای حسین، ضایعه جانسوز و جبران ناپذیر است.» امام حسین(ع) او را تسلیت داد و فرمود:

«ای خواهرم خاطرات را به تسلیت الهی، تسلّی بده، چرا که ساکنان آسمانها و زمین همه می‏‌میرند، همه خلایق نابود می‌‏شوند و کسی باقی نمی‌‏ماند.» سپس فرمود: «ای خواهرم امّ کلثوم! و ای زینب و ای رقیّه و ای فاطمه و ای رباب! متوجّه باشید، هر گاه کشته شدم، به خاطر عزای من گریبانتان را چاک نزنید و صورت خود را نخراشید و گفتار بیهوده به زبان نیاورید؛ لَهَا یَا اُخْتَاهْ تَعَزَّیْ بِعَزَاءِ اللَّهِ فَاِنَّ سُکَّانَ السَّمَاوَاتِ یَفْنُونَ وَ اَهْلَ الْاَرْضِ کُلَّهُمْ یَمُوتُونَ وَ جَمِیعَ الْبَرِّیَّهِ یَهْلِکُونَ ثُمَّ قَالَ یَا اُخْتَاهْ یَا اُمَّ کُلْثُومٍ وَ اَنْتِ یَا زَیْنَبُ وَ اَنْتِ یَا فَاطِمَهُ وَ اَنْتِ یَا رَبَابُ انْظُرْنَ اِذَا اَنَا قُتِلْتُ فَلَا تَشْقُقْنَ عَلَیَّ جَیْباً وَ لَا تَخْمِشْنَ عَلَیَّ وَجْهاً وَ لَا تَقُلْنَ هُجْراً.»

 

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها