به گزارش پایگاه 598 به نقل از تسنیم، واپسین روزهای بهار 96، شمارش آرای مردمی انتخابات شورای شهر تهران، برتری
گروه اصلاح طلبان را نشان داد و بدین ترتیب، گوی سبقت را از رقبا ربودند و
بر تخت پارلمان شهری پایتخت تکیه زدند. سومین دهه مرداد ماه 96، دوازدهمین
شهردار تهران معرفی شد و محمد علی نجفی در نخستین روزهای شهریور،
سوگندنامه را قرائت کرد و قدم در ساختمان بهشت گذاشت. اما مشکلات ساختاری
مدیریت شهری جدید پس از مدتی هویدا شد. شهردار تهران 7 ماه و 21 روز بعد از
قرائت سوگند نامه از سمت خود استعفا داد! درحالی که عمر کوتاهمدت
مسئولیتش اجازه نداد تا اقداماتی را که برای برچیدن بساط فساد در شهرداری
آغاز کردهبود به سرانجام برساند.
نجفی استعفا داد در حالی که در کنار تصویب لایحههای ضد فساد، ابهاماتی را
هم در اذهان مردم باقی گذاشت. شهردار دوازدهم بیماری خود را علت قرار داد و
رفت، در حالی که مردم هنوز هم نمیدانند دلیل خاموشی گزیدنش در روز وقوع
زلزله تهران و حرفهای ضد و نقیضی که برای توجیه سکوتش آورد چه بود؟
به هر حال شهردار جدید، جایگزین شد و چندماهی است کار خود را آغاز کرده؛
اما زمزمهها بازهم حاکی از آن است که دیری نمیپاید که افشانی هم باید رخت
بربندد و بدلیل تغییر اصلاح ماده واحده منع اشتغال بازنشستگان، سکوی
شهرداری را به دیگری بسپارد که امیدواریم راه گریزی باشد تا تغییر سه
شهردار در کارنامه پنجمین شورای شهر پایتخت ثبت نشود.
نقد از مسئولان قبلی، بازی تکراری شورای شهر
شورای شهر پنجم نقدهای متعددی به دورههای قبلی شهرداری تهران داشت و از
ضعفهای بنیادین و فساد ساختاری این نهاد سخن به میان آورد. اقداماتی را هم
برای مبارزه با این فساد آغاز کرد. البته این پاسکاری مشکلات نهادها به
دورههای قبل، مسئله جدیدی نبوده و شورای شهر نبوغ آنچنانی به خرج نداد!
چرا که بارها در نهادها و ارگانهای گوناگون شاهد مسئولانی بودیم که شانه
از پذیرش مسئولیت خطاها و معضلات خالی کردند و آن را به رؤسای دورههای قبل
محوّل کردند. اما آیا هنگام پذیرش این مسئولیتها، از وجود چالشها و
مشکلات بی اطلاع بودهاند؟ مگر نه این است که مسئول منصوب وارد عرصه میشود
تا مشکلات را حل کند و نهاد خود را به سوی پیشرفت همه جانبه ببرد؟ پس
بهانه تراشی برای ارجاع مشکلات به رؤسای پیشین برای چیست؟ مهم تر از مسبّب
رشد مشکلات، کسی است که پاشنه همت ور میکشد و قدم در عرصه اصلاح و درمان
مشکلات هر سازمان می گذارد.
نیاز مبرم به وجود این روحیه رشد دهندگی در سازمانی مانند شهرداری بیشتر
احساس میشود. شهرداری یک نهاد مدیریت شهری است که باید فراجناحی عمل کند.
دغدغه شهرداری نباید گروه بندیهای سیاسی باشد؛ متخصصان امور شهری اصول گرا
و اصلاح طلب و اعتدال گرا باید در کنار هم در شهرداری به فعالیت بپردازند
تا اوضاع پایتخت سامان بیشتری یابد. اما متاسفانه هنوز شاهد این یکدستگی
نیستیم! وضعیت شهر هنوز نابسامان است. از بدهیهای چند هزار میلیاردی
شهرداری که هنوز اقدام قابل توجهی – بجز حذف هشت کارتل اقتصادی و مواجهه
مستقیم طلبکاران با شهرداری انجام نشده؛ برای ساماندهی پسماندها هنوز اقدام
اساسی صورت نگرفته، هزینه استفاده از خدمات شهری افزایش روز افزون دارد؛
هیچ برنامه و طرح ریزی برای مقابله با ریزگردها و قطع بی رویه درختان در
سطح پایتخت انجام نمیشود و به نظر میرسد شورای شهر مبتلا به همان معضلاتی
شده که در عملکرد شورای شهر چهارم آن را مورد نقد قرار میداد.
تغییر و شفافیت، متناقض عملکردها
شورای شهر، « تغییر و شفافیت» را سرلوحه کار خود قرار داد؛ مجید فراهانی،
عضو شورای شهر در مصاحبه تابستانی خود در روزهای اخیر از «حذف ورود ژنهای
خوب به شهرداری و ممنوعیت استخدام و جذب افرادی که با مدیران شهرداری نسبت
سببی و نسبی دارند »سخن به میان میآورد. اما این مسئله تا چه حد اجرایی
شده؟ آیا اگر جوانی برای استخدام به شهرداری برود و در چرخه انتصابات
خانوادگی نباشد و شایستگیهای علمی و روحیه جهادی برای کار در شهرداری
داشته باشد، استخدام خواهد شد؟! مقابله با مدیریت قبیلهای در شهرداری
تهران با وجود کارمندانی که هنوز هم بخاطر انتصابات خانوادگی با مدیران رده
بالا مشغول به کار در پارلمان شهری تهران هستند، در تعارض نیست؟!
عملکرد شهرداری در فرآیند جذب و استخدام نیرو از شفافیت لازم برخوردار
نبوده است. نامه محرمانه شهرداری در واپسین روزهای سال 96 مبنی بر تعدیل
نیروهای قراردادی، موجی از اعتراضات کارمندان این نهاد را برانگیخت؛ تا
جایی که شاهد موجی از تحصنهای متعدد در مقابل ساختمانهای شهرداری بودیم.
خبرها حاکی از استخدام نیروهای رده پایین است. به کارگیری نیروهای غیرمتخصص
در شهرداری منطقه 7 باعث بالا گرفتن تب اعتراضات مردم و کارمندان شهرداری
شد. آقا زادهها پشت سر یکدیگر برای کار وارد شهرداری میشوند و بر
کرسیهای ریاست مینشینند؛ بدون آن که مراحل قانونی جذب نیرو طی شود! این
در حالی است که یک پاکبان ساده برای کار در شهرداری باید هفت خوان رستم را
رد کند! آیا استخدام بدون ضابطه ژنهای خوب، تقابلی با شعار «تغییر و
شفافیت» ندارد؟!
صدای افشانی هم در آمد!
این جذب غیرقانونی کارمندان بر اساس روابط خویشی و قومی تا آنجا پیش رفت که
افشانی، شهردار تازه نفس تهران را برانگیخت تا در سخنان خود بگوید:« همه
استخدام ها باید ضابطه مند باشد و همه مطیع قوانین و ضوابط باشند.» اما
هنوز این سخن به مرحله عمل نرسیدهاست. داماد معاون شهردار بر صندلی معاونت
تکیه میزند، پای پسر مسئولی دیگر در شهرداری به موسسات کلیدی این نهاد
باز میشود و همچنان سخن از منع ورود ژنهای خوب به شهرداری به قوت خود
باقیست.
این تعارضات، سلب اعتماد مردم از نمایندگان منتخب خود را به دنبال دارد.
مردم از سیاه نماییهای شورای شهر به ستوه آمدهاند و بهبود و رشدی را در
یک سالی که از آغاز به کار شورای شهر گذشته احساس نکرده اند. مشکلات شهری
به قوت خود باقیست در حالی که مسئولان سرگرم بازی قدرت و سیاست و خویشاوند
گرایی هستند! با سابقه ترین دستگاه بروکراتیک شهری، دچار ضعف ساختاری روز
افزون است که اگر درمان نشود، مشکلات ریشهای گریبان گیر شهر خواهد شد؛ اما
هنوز کسی نیست که با روحیه جهادی و انقلابیگری همچون مدیریت گذشته، قدم
در عرصه اصلاح حقیقی اشتباهات بگذارد.