برهان، اولویتهای «مجلس نهم» در قانونگذاری فرهنگی چیست؟ برای «جهانی سازی فرهنگ» در فرآیند قانونگذاری چه تدابیری اندیشیده شده است؟ برای رسیدن به نتیجهی مطلوب قانونگذاران مجلس چه «فرآیند فکری و نرمافزاری» را باید طی کنند؟ در خصوص بررسی و تحلیل سؤالهای موجود با دو نفر از فعالین سیاسی به گفتوگو پرداختیم که در ادامه میخوانید.
دکتر «ابراهیم فیاض»؛ دکترای «فرهنگ و ارتباطات» از دانشگاه امام صادق (علیه السلام) و عضو هیأت علمی گروه «انسان شناسی» دانشگاه تهران و کارشناس «جامعهشناسی و مردمشناسی»؛
با توجه به شکلگیری و شروع به کار مجلس نهم، جنابعالی به عنوان یک چهرهی دانشگاهی، اولویتهای قانونگذاری مجلس نهم در حوزهی فرهنگ را چه میدانید؟
مهمترین مسأله در عرصهی فرهنگ، این مسأله است که ما باید فرهنگ خودمان را جهانی کنیم و گرنه ما را جهانی خواهند کرد و فرهنگ ما در فرهنگ غربی مستحیل خواهد شد. شما نگاه کنید که مثلاً آمریکا با تعیین شاخصهایی نظیر «اسکار» یا مقالات «ISI» به فرهنگ و هنر و یا حتی تولید علم جهانی جهت میدهد. از طرفی هم با تولیدات ماهوارهای، فرهنگ عمومی در معرض آسیب و خدشه قرار گرفته است. اینها همه زنگ خطری برای فرهنگ ایرانی-اسلامی ماست که اگر خود را جهانی نکنیم، در فرهنگ غالب جهانی غرق خواهیم شد.
فکر میکنید که این جهانی سازی فرهنگ در فرآیند قانونگذاری قابل اصلاح است؟
ما ابتدا باید ببینیم که چه طور میتوانیم فرهنگ ایران را جهانی کنیم بدون آن که خودمان آمریکایی شویم. این مهم در دو سطح قابل پیگیری است که این دو سطح در طول یکدیگر قرار میگیرند. مقدمات این کار میبایست در حوزه و دانشگاه شکل بگیرد و بعد فرآیند اجرایی آن در مجلس پیگیری شود. به عبارت دیگر تا اندیشهی تحولخواهی در این زمینه در حوزهی نرم افزاری ایجاد نگردد، مجلس هرگز قادر نخواهد بود که در این زمینه تصمیمهای صائبی اتخاذ کند. آسیبی که در عرصهی قانونگذاری فرهنگی در دورههای پیشین مجلس به سبب این که تحرکی در حوزه و دانشگاه در این خصوص رخ نداده بود یا این که مجلس خود را در استفاده از آرا و نظرهای اهل فن مستغنی میدید، بارها اتفاق افتاده و بسیاری از مصوبههای فرهنگی مجلس در حین اجرا با بن بست مواجه شدهاند.
این تعامل میان قانونگذاری و تخصص یا نظریه پردازی که مدنظر شماست به چه صورت شکل میگیرد؟ به وسیلهی ورود اهل نظر به عنوان نماینده داخل مجلس یا از راه یک ارتباط همیشگی میان اهل نظر و اندیشه با نهاد قانونگذاری؟
این که یک اندیشمند به عنوان یک نماینده در مجلس حضور داشته باشد، فی نفسه مطلوب نیست. این ارتباط باید در شکل دوم آن برقرار شود یعنی این مجلس است که میبایست دست نیاز خود را به سوی حوزه و دانشگاه دراز کند. غیر از این رخ دهد نشان از به بیراهه رفتن ما دارد. این که یک مجلسی در حین قانونگذاری بی توجه به نظرهای صاحبنظران آن حوزه اقدام کند، یقین بدانید که آن قانون، قانون جامع، کامل و ناظر به حل مشکل نخواهد بود. مسایل حقوقی و قانونگذاری باید از دل دانشگاه و حوزه بیرون بیاید.
یعنی یک فرآیند فکری و نرمافزاری باید طی شود تا در عرصهی قانونگذاری به یک نتیجهی مطلوب برسیم؟
دقیقاً؛ و این فرآیند از راه ایجاد این پیوند است که تکمیل میشود. در حال حاضر اگر شما به کنگرهی آمریکا هم نگاه بکنید، این قاعده رعایت میشود؛ یعنی روزی نیست که اساتید مطرحترین دانشگاههای آمریکا در مقام مشاوره به نمایندگان در کنگره حاضر نشوند.
پس اگر بخواهیم به یک جمعبندی برسیم باید بگوییم که اولویت اساسی در قانونگذاری فرهنگی از جانب نمایندگان مجلس استفاده از خرد جمعی اساتید و دانش آموختگان و متخصصان حوزه و دانشگاه است؟
بله؛ البته فکر میکنم این برای خود حوزه و دانشگاه نیز خوب باشد و در نزدیک شدن این دو به یکدیگر و همچنین نزدیک شدن هرچه بیشتر سیاستگذاری به دین، حائز اهمیت باشد.
دکتر «لاله افتخاری»؛ نماینده مردم تهران و دکترای «علوم قرآنی»؛
اولویتها و برنامههای اصولگراها در زمینهی «حفظ وحدت» چیست؟
الحمدالله با عنایت الهی و توجهات حضرت حجت (عج) و رهنمودهای مقام معظم رهبری مردم مشارکت و حضور حداکثری در انتخابات داشتند و این اتفاق مبارکی بود. اما اگر در این راه رقابت سالمی صورت نمیگرفت مردم در صحنه حاضر نمیشدند. و نامزدهای مورد علاقه خود را با سلایق مختلف و از گروههای مختلف انتخاب نمیکردند. خب، اکثریت نمایندگان مجلس نهم مشخص شدند؛ باید هرچه قدر که رقابت بود کنار گذاشته شود و به رفاقت تبدیل شود و همافزایی رفاقت اتفاق بیفتد. هر چند صاحبنظران کشور بسیار هستند اما مجلس یک محدودیتی دارد و کسانی به مجلس راه پیدا میکند و کسانی هم نه.
بنده ضمن اعلام آمادگی در استفاده از دیدگاه و نظریات کارشناسانهی دوستان، تقاضا میکنم گروهی که به مجلس راه پیدا کردند باید از آنهایی که به مجلس راه پیدا نکردند و مسلماً دارای دیدگاه، طرح و برنامههایی هستند؛ استفاده کنند. و آنها را به عنوان مشاورانتوانمند و صاحبنظر خود در نظر بگیرند. و همچنین آنهایی که موفق به راهیابی به مجلس نشدند پشتوانه، مشاور نمایندگان منتخب باشند. همانطور که در جنگ هم همین طور بود یک عدهای فرمانده بودند، عدهای سربازخطمقدم و عدهای تدارکات و کمکرسانی میکردند. ارزش این دو تا با همدیگر تفاوت ندارد هر دو به برای یک نظام دارند خدمت میکنند چه پشت جبهه، چه خط مقدم؛ اگر به یکدیگر کمک نکنند قطعاً نمیتوانند که موفقیتهایی خوبی داشته باشند و بنابراین باید با تعامل با هم فکری بسترهایی فراهم بشود زمینههایی فراهم بشود تا اینها بتوانند از توان یکدیگر استفاده کنند، رقابت را به رفاقت و همراهی را به همافزایی تبدیل کنند.
البته در حال حاضر یک سری برنامهها مشخص نیست؛ ولی باید اولویتها آنهایی که در یک لیست واحد حضور پیدا کردند مشخص شود؛ طبیعتاً برنامههایی هم از قبل دارند که هنوز خیلیهاشون برجا مانده و عملیاتی نشدهاند. در این میان اولویتهایی که مورد نظر «مقاممعظمرهبری» هست و در فرمایشات خود مرتباً تأکید دارند و به عنوان انتظارات خود مطرح میکنند؛ و نیز مطالباتی که مردم این مدت در حوزههای اصلاح مسایل اقتصادی، امور معیشتی، ازدواج جوانان، اشتغال، مسکن و رفاه از نمایندگان و قانوگذاران مطالبه داشتند، مد نظر داشته باشند و به خوبی روی آن برنامهریزی کنند و پیش ببرند. و یک بحث دیگر، «مسایل قرآنی» است که خب آن را تا جایگاه خوبی پیش آوردیم انشاالله باید این را تا آخر به نتیجه برسانیم.