به گزارش پایگاه 598، روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله روز گذشته خود علمایی را که سخنان اخیر
حسن روحانی درباره نقد معصومین را مورد انتقاد قرار دادهاند، طرف خطاب
قرار داده و به آنها توصیه کرده که نباید بدون بررسی و تحقیق درباره سخنی
که برای آنها نقل میشود موضعگیری کنند! عزتالله ضرغامی در پاسخ به این
مطلب متنی را خطاب به مسیح مهاجری، مدیرمسوول این روزنامه نوشته است که در
ادامه میخوانید.
برادر گرامی جناب حجتالاسلام والمسلمین آقای مسیح مهاجری
با سلام و تجدید دوستی و ارادت
احتراما، درباره سرمقاله امروز (شنبه 30 دی)تحت عنوان «سخنی با بزرگان و
روحانیت» و مواضع روزهای اخیر روزنامه جمهوری اسلامی درباره سخنان
رئیسجمهور، لازم دانستم از باب ادب و احترام به جنابعالی، موارد زیر را به
استحضارتان برسانم.
۱- قبل از هر چیز، از اقدام انقلابی شما در چاپ یادداشت تفصیلی من در
اردیبهشت 78 در دفاع از شهید مطهری(ره) تحت عنوان «خویش را تأویل کن نی ذکر
را» سپاسگزاری میکنم. متأسفانه آن روزنامه دوره اصلاحات که متن مشروح
آقای اکبر گنجی تحت عنوان «دینستیزی و دینگریزی» را در تحریف آرا و افکار
شهید مطهری منتشر کرده بود، حاضر نشد پاسخ علمی و مستند تهیه شده با حدود
50 ارجاع دقیق را چاپ کند. حرکت آن روز شما در دفاع از اندیشه ناب روحانیت و
شهید مطهری ستودنی است.
۲- نمیدانم نویسنده سرمقاله امروز خود شما هستید یا همکار محترم دیگر اما
هر چه هست قاعدتا این متن مورد تأیید جنابعالی است. شما علما و روحانیت را
متهم میکنید که بدون تحقیق و مطالعه، سخنان رئیسجمهور را نقد کردهاند؛
آیا همین اشکال درباره خود شما صادق نیست؟ شما چگونه این نسبت را به بزرگان
میدهید، در حالی که عین ویدئوی سخنان رئیسجمهور در دسترس همه قرار گرفته
و آن عزیزان مثل دیگران، مشروح محتوای آن را به صورت کامل رؤیت کردهاند.
۳- اگر این نوار صدبار هم دیده شود، نتیجه همان است. هم از صراحت
رئیسجمهور محترم در جملات و هم از روح حاکم بر بحث کاملاً مشخص است که
منظور چیست. حال اگر دفتر ریاست جمهوری، پس از این اعتراضات، با انتشار
بیانیه اعلام میکنند منظور ایشان چیز دیگری بوده است، سلمنا. میپذیریم.
تقریباً مثل دهها موضع دیگر آقای رئیسجمهور!
۴- سخنان مراجع عالیقدر و علمای برجسته کشور هم همین است که چه لزومی
دارد رئیسجمهور محترم به جای پرداختن به اشتغالات مهم اجرایی کشور وارد
این مباحث حساس شوند و نتوانند بدرستی از آن خارج شوند!
البته فرصتی شد تا برخی گفتارها و مقالات دقیق، عالمانه و روشنگرانه هم در
همین موضوع منتشر شود که به نوبه خود بسیار لازم و سازنده بود.
۵- پیشتر هم آقای رئیسجمهور با استناد به حوادث صدر اسلام، نتیجهگیری
کرده بود مواضع معصومین(علیهمالسلام) به نوعی مؤید مذاکره با دشمن است و
قاعدتاً هم تأییدی بر مواضع انقلابی آن روزشان در مذاکره با آمریکا! رهبری
معظم انقلاب در تاریخ 15/7/94 در این باره فرمودند:
«وقتی صحبت مذاکره میشود، میگویند آقا شما چرا با مذاکره با آمریکا
مخالفت میکنید؟ خب! امیرالمؤمنین هم مذاکره کرد با فلانکس، امام حسین هم
مذاکره [کرد]. خب! اینها نشاندهنده سهلاندیشی است، نشاندهنده نرسیدن
به عمق مسأله است. اینجور نمیشود مسائل کشور را تحلیل کرد؛ با این نگاه
عامیانه و سادهاندیشانه نمیشود به مصالح کشور رسید. اولا امیرالمؤمنین که
با زبیر یا امام حسین که با ابنسعد حرف میزند، او را نصیحت میکند؛ بحث
مذاکره به معنای امروزی نیست؛ مذاکره امروزی یعنی معامله، یعنی یک چیزی
بده، یک چیزی بگیر. امیرالمؤمنین با زبیر معامله میکرد که یک چیزی بده، یک
چیزی بگیر؟ امام حسین با ابنسعد معامله میکرد که یک چیزی بده یا یک چیزی
بگیر؟ [هدف] این بود؟ تاریخ را اینجور میفهمید؟ زندگی ائمه را اینجور
تحلیل میکنید؟ امام حسین رفت نهیب زد، نصیحت کرد، گفت از خدا بترس؛
امیرالمؤمنین زبیر را نصیحت کرد، خاطره زمان پیغمبر را یادش آورد و گفت از
خدا بترس؛ اتفاقاً اثر هم کرد، زبیر خودش را از جنگ کنار کشید. امروز
مذاکره به این معنا نیست؛ برای اینکه ما با آمریکا که شیطان بزرگ است، باید
مذاکره کنیم یک عدهای واقعاً با نگاه سهلاندیشانه و عوامانه و بدون فهم
حقیقت حال مثال میآورند و در روزنامه مینویسند، در سایت مینویسند و در
سخنرانی میگویند که چرا امیرالمؤمنین با زبیر مذاکره کرد، شما با آمریکا
مذاکره نمیکنید؟ یعنی اینقدر اشتباه در فهم مسأله [وجود دارد]. اینکه حالا
به این معنا مذاکره نبود». به نظر میرسد آن نگرانی درست بوده است و
رئیسجمهور محترم کماکان به همان رویه ادامه میدهند. در حالی که برای
اثبات ضرورت نقد در جامعه لازم به این همه آسمان، ریسمان کردن نیست. کافی
است خودمان به «نقد» پایبند باشیم.
۶- جنابعالی علما را متهم کردهاید که بر اساس یادداشت کوتاه من، این
مواضع را اتخاذ کردهاند و با عباراتی چون «غیرروحانی»، «بیاطلاع از مبانی
عقیدتی»، «جناحی» و «جویای نام»، بنده را مورد لطف قرار دادهاید.
ظاهراً رفتار آقای رئیسجمهور در برخورد با منتقدان و استفاده از کلماتی
چون «افراطی»، «بزدل»، «بیسواد»، «عصرحجری»، «بیکار»، «متوهم»،
«دروغپراکنی»، «کارشکنی»، «عقبمانده»، «بروند به جهنم» و «بیشناسنامه»
الگوی مواضع شما قرار گرفته است. آقای روحانی، صفات برجسته و ممدوحی هم
دارند که پیشنهاد میکنم آنها را الگوی خود قرار دهید، نه نحوه مواجهه
ایشان با منتقدان!
۷- به جنابعالی پیشنهاد میکنم از رئیسجمهور محترم بخواهید در فرصت
مقتضی، موضع قاطع امام خمینی(ره) در صدور حکم اعدام سلمان رشدی مرتد را هم
در یکی از نشستهایشان تبیین کنند تا علاقهمندان به ایشان، تحت تأثیر
تحلیلهای قبلی، سلمان رشدی را صرفاً یک منتقد تلقی نکنند! و آن حکم تاریخی
را زیر سؤال نبرند.
۸- شهید مطهری در بیان لغزشگاههای اندیشه، از عامل «شخصیتگرایی» در کنار
سایر عوامل نام میبرد. آیا اگر این سخنرانی، توسط رئیسجمهور قبلی ایراد
شده بود، بازهم شما همین مواضع را داشتید! پاسخ را به وجدان خودتان واگذار
میکنم.
۹- شهید مطهری در تفسیر آیه پنجم از سوره مبارکه «قیامه» میگوید: منظور
قرآن از جمله «بَلْ یُرِیدُ الْإِنْسَانُ لِیَفْجُرَ أَمَامَهُ» این است که
انکار منکرین معاد، ریشه فکری و اعتقادی ندارد، بلکه آنان چون میخواهند
گناه و فجور مرتکب شوند، برای آن نظریهپردازی و مکتبسازی میکنند! و این
کار را هم از انکار مسلمات آغاز میکنند. لزومی ندارد که برای اثبات یک
رویه خاص رفتاری، حتما حوزههای قطعی دیگر زیر سؤال رود. باید از مواضع
تهمت دوری کرد.
۱۰- شهید مطهری در تفسیر آیه چهارم از سوره مبارکه مطففین هم در تبیین
آیات ابتدایی سوره درباره کمفروشان، که بالاخره روزی خواهد آمد که
اعمالشان توزین میشود، میگوید آیه «أَلَا یَظُنُّ أُولَئِکَ انهم
مَبْعُوثُونَ» درباره قیامت به واژه «ظن و گمان» اشاره میکند نه «یقین».
یعنی لازم نیست حقیقت بسیار مهمی مثل معاد و روز قیامت، مورد یقین آدمها
قرار گیرد، وقتی محتمل بزرگ است حتی اگر احتمال هم کم باشد، عقل سلیم حکم
میکند جانب احتیاط و آیندهنگری مراعات شود.
جناب آقای مهاجری عزیز! وقتی نصایح دلسوزانه بزرگان مؤثر واقع نمیشود، جز
نگرانی از احتمال موج انتقاد و اعتراض به اینگونه مواضع، چه چیزی میتواند
بازدارنده باشد؟
مقاله «فرار از متن چرا؟»ی خود شما در هفته قبل مؤید همین حقیقت است.
۱۱- سخن آخر اینکه بعد از این گفتوگوها، خوب است به یک نتیجه مشترک مورد
قبول «برد- برد» برسیم که معتقدم باید هدف نهایی همه ما باشد و آن اینکه
آقای رئیسجمهور محترم، بیشتر به وظایف اصلی و اولویتهای امروز مردم
بپردازند تا طرح موضوعات حاشیهساز و منحرفکننده که باعث دلسردی مردم از
کارآمدی مسؤولان میشود.
شخصاً شما را عالمی انقلابی و شجاع با سوابق ارزشمند دوران مبارزه میدانم و به دوستی و مراودات گذشتهام با شما افتخار میکنم.
درخواستی از جنابعالی برای چاپ این یادداشت، در پاسخ به سرمقاله امروز ندارم.
اصل مقاله و پاسخ را در کانال تلگرامیام میگذارم و از اینکه انگیزه نوشتن این یادداشت را به من دادید سپاسگزارم.
ممکن است جوانی از بند رسته هم به شاه مصر بگوید که بردهای در زندان به نام یوسف «تعبیر خواب» میداند، این خیلی خوب است.
با احترام
سیدعزتالله ضرغامی