همچنین علیرضا رحیمی نماینده اصلاحطلب لیست امید مجلس در اقدامی تاملبرانگیز ضمن تلاش برای حمایت و تطهیر مجرمان امنیتی دو تابعیتی، دستگیری این جاسوسان را تسویه حساب سیاسی خواند و گفت: «موضوع آزادی خانم زاغری به قوه قضائیه مربوط میشود که دستیابی به این نتیجه در این مذاکرات قابل پیشبینی نیست... موضوع دو تابعیتی یک حق بینالمللی است و چنین نیست که فردی بهصرف این مسئله در مظان اتهام جاسوسی، ارتباط با بیگانه یا نفوذ قرار گیرد. متأسفانه بخش قابلتوجهی از این مسئله در داخل سیاسی شده است، بدین معنا که قسمتی از تسویهحسابهای سیاسی به بهانه دو تابعیتیها انجام میگیرد تا به واسطه آن مدیران ارشد دولتی بهنوعی مورد تردید افکار عمومی قرار گیرند».
این نماینده اصلاحطلب لیست امید مجلس که
پیشتر نیز در ماجرای سلفی حقارتآمیز نمایندگان مجلس با موگرینی حاشیهساز
شده بود در حالی به دلسوزی برای جاسوسهای ملکه انگلیس میپردازد و دستگیری
خائنان و وطنفروشان مزدور سازمانهای جاسوسی غربی را به تسویه حسابهای
سیاسی برای ایجاد تردید در افکار عمومی نسبت به مسئولان دو تابعیتی تقلیل
میدهد که پیشتر دوتابعیتیهایی نظیر جاسوسان هستهای در تیم مذاکرات از
جمله دری اصفهانی، محمود خاوری و همچنین جاسوس - خبرنگارنماهایی همچون
جیسیون رضائیان با فروش اطلاعات و اسرار کشور به سرویسهای جاسوسی بیگانه
چه خسارتها و لطمات جبرانناپذیری به منافع ملی کشور وارد نکردند. آقای
رحیمی باید به افکار عمومی پاسخ دهد نماینده ملت است یا ملکه انگلیس؟!
فصل هفتم و فریبکاری بزککنندگان برجام!
با وجود عیان شدن خسارت محض برجام و تبدیل شدن آن به ابزار و اهرم دشمنان برای افزایش فشار و ادامه سیاستهای خصمانه علیه ایران، بزک و دستاوردسازی برای این توافق یکطرفه همچنان باب میل حامیان دولت است!
روزنامه ایران دیروز در مطلبی نوشت: «ایران در حالی ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد قرار گرفت که انگیزههای سیاسی بسیار قویتر از توجیهات فنی و حقوقی بود. همین موضوع یعنی وجود انگیزههای سیاسی قوی میتوانست خروج ما از ذیل این فصل بدون توسل طرفهای مقابل به جنگ و درگیری نظامی را تقویت کند. اینجاست که میتوان شاهکار تیم هستهای در خروج کشورمان از ذیل بند هفتم سازمان ملل متحد بواسطه برجام را بهتر از قبل درک کرد. در واقع بعد از ایران این عراق بود که بعد از گذشت 27 سال و تجربه کردن یک جنگ و اشغال طولانیمدت در رتبه دوم سرعت خروج از ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد قرار گرفت؛ سرعتی که خود معادل سپری شدن 27 سال و تحولاتی بسیار زیاد و بزرگ در طول آن است.»
در ادامه این یادداشت آمده است: «ایران در واقع با خروج از ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل از لیست کشورهای تهدیدکننده امنیت جهانی خارج شد و در زمره کشورهایی قرار گرفت که نظم بینالمللی را به رسمیت میشناسند و این گونه خود را از یک استثنا به سمت یک وضعیت معمولی سوق داد.»
ادعای خروج ایران از ذیل فصل هفتم منشور
سازمان ملل پس از برجام در حالی است که بند ۴۲ این فصل میتواند به اقدام
نظامی علیه یک کشور منجر شود و ایران هیچ گاه ذیل این بند یا «کلیت» فصل
هفتم قرار نداشته است. در نهایت و با فشار آمریکا قطعنامههای صادر شده
علیه ایران صرفا ذیل بند 41 فصل هفتم بوده که مشخصه آن «الزام آور» بودن
اقدامات خواسته شده علیه ایران بوده است.
تطهیر استعمار پیر به سبک زنجیرهایها
روزنامه آفتاب یزد در مطلبی نوشت: «دلواپسان سعی میکنند در اقدامی نخنما شده و داستانی تکراری، بار دیگر موضوع استعمار پیر را وسط بکشند و دست دوستی جانسون به ظریف را نماد خباثت بریتانیای کبیر تعبیر کنند».
این روزنامه زنجیرهای در ادامه نوشت: «توصیه به سیاستمداران این است که نگذاریم آقای جانسون از کشور ما بیانگیزه برگردد که در آن صورت حتی افکار عمومی هم علیه ما خواهد شد...اگر جانسون از کشور ما با دست پر به کشورش بازگشت، یک فضای مناسب در اروپا برای سرمایهگذاری کردن به وجود میآید...دلواپسان به دنبال بازکردن زخمهای کهنه و پیداکردن اختلافات قدیمی دو کشور برای برهم زدن تعامل و اتهامپراکنی هستند؛ غافل از آنکه در عرصه سیاست جهانی و روابط کشورها با یکدیگر، هر امروزی با فردایش فرق دارد».
اظهار عجز و ناتوانی در مقابل کشورهای
سلطهگر و تحقیر ظرفیت و توان داخلی و بیتوجهی به منافع ملی، به جزو
لاینفک رفتار مدعیان اصلاحات تبدیل شده است.
جانسون که کشور متبوعش سالهاست به پناهگاهی برای فعالیت رسانهای عناصر ضد
انقلاب علیه ایران تبدیل شده و مهمترین پروژههای مقابله با انقلاب
اسلامی از سوی مدیران با سابقه بنگاههای خبرپراکنی انگلیس و در داخل این
کشور طراحی شده، در دیدار با مقامات کشورمان در تلاش است تا جای مدعی و
متهم را عوض کند و مداخلهگری خود در امور داخلی ایران -که جاسوسهای
دوتابعیتی دستگیر شده از مصادیق آن است- را به موضوعات حقوق بشری تبدیل
کند.
بوریس جانسون در سفر به تهران از اهمیت بالای برجام برای انگلیس سخن گفت و بر تعهد کشور متبوعش بر اجرای کامل برجام تأکید کرد. این در حالی است که رسانههای انگلیس بارها از قول فعالان اقتصادی این کشور گزارش دادهاند که دولت با وجود تمایل بنگاهها و بانکهای انگلیسی به همکاری با ایران، تمهیدات لازم را فراهم نمیکند. محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان 20 ماه پس از اجرای برجام، در نشست با وزرای خارجه 1+5 به صراحت از دولت انگلیس انتقاد کرد و گفت «هنوز نمیتوانیم در انگلیس یک حساب بانکی باز کنیم».
اکنون تجربه پرهزینه برجام پیش روی ماست، با
این وجود دو گروه سهلاندیش و مأموریتدار بدون توجه به ظرفیتهای عظیم
داخلی، همچنان به نقطههای خیالی چشم دوخته و دیگران را نیز به این
سهلاندیشی ترغیب و تشویق میکنند.
ابراز نگرانی دیرهنگام مدعیان اصلاحات از معطلماندن مطالبات
در حالی که مطالبات مردم و وعدههای انتخاباتی دولت یازدهم در طول دوره مسئولیت این دولت محقق نشده و آن مطالبات و وعدههای جدید نیز در دوره کنونی به لیست برنامهها افزوده شده است مدعیان اصلاحات از نگرانی خود سخن میگویند و از معطل ماندن مطالبات گلایه میکنند!
روزنامه زنجیرهای شرق دیروز در گزارشی با عنوان «ابراز نگرانی اصلاحطلبان از معطلماندن مطالبات؛ مردم از امید عبور خواهند کرد؟» به نقل از محمدرضا خاتمی که در مراسم روز دانشجو در دانشگاه شریف سخن گفته بود نوشت: «امروز اجماع عموم مردم و عموم حاکمان اعم از چپ، اصلاحطلب یا اصولگرا، تندرو یا کندرو، بر این است که اوضاع کشور خوب نیست».
وی درباره مبارزه با فساد نیز گفته است: «باید بررسی شود دنیا با فساد چطور مقابله کرده است. مگر میشود در پشت درِ بسته بنشینیم و مسائل را حل کنیم. باید شفافیت و پاسخگویی وجود داشته باشد و افراد به نسبت اختیارات خود، باید پاسخگو باشند، هرکسی بیشترین مسئولیت و اختیار را دارد، باید بیشترین پاسخگویی را داشته باشد».
شرق در ادامه گزارش خود به اظهارات یکی از
اعضای فراکسیون امید که در این مراسم حضور داشت نیز پرداخت، این عضو
فراکسیون امید گفته است: «روزی تحکیم وحدت از خاتمی عبور کرد و اگر این
فراکسیون نیز نتواند مردم را نمایندگی کند، مردم از آن عبور خواهند کرد».
اولویتها و خواستههای مردم دغدغه ما نیست!
در ادامه این مراسم عبدالله رمضانزاده سخنگوی دولت اصلاحات گفت: «بنده جزء موافقان حضور بانوان در ورزشگاهها هستم اما واقعیت آن است که حکومت و دولت فقط به خواستههای ما روشنفکران جواب نمیدهد و اولویتهای دیگر جامعه را در نظر میگیرد که یکی از مهمترین آنها رفع بیکاری است... بنده از منتقدان دولت روحانی هستم اما معتقدم اولویتبندیهای درستی را در پیش گرفته است».
وی همچنین گفته است: «اگر از هزار خانواده اولویتهایش را بپرسیم، قطعا بین رفع حصر و رفع بیکاری به رفع مشکل بیکاری تأکید میکند».
درباره گزارش شرق از مراسم روز دانشجو در دانشگاه شریف گفتنیهایی است که به اختصار به آن میپردازیم، نخست این که مطالبات بر زمین مانده از دولت و وعدههای بی سرانجام حرف و سخن جدیدی نیست، در دوره انتخابات و حتی چهار سال گذشته روزنامهها و رسانههای منتقد بارها این مطالبات را در گزارشهای متعدد مطرح و از دولت برای عملی شدن آن وعدهها سوال پرسیده بودند ولی رئیسجمهور محترم در ایام تبلیغات انتخاباتی یک یک این وعدهها را تکذیب و در برابر وعدههای جدید دیگری را مطرح ساخت، روزنامههای زنجیرهای و مدعیان اصلاحات نیز در این میانه از تکذیبهای روحانی و عمل نکردنهای وی به وعدههایش حمایت کردند و حال با عبور از گردنه انتخابات سخن از وعدهها و مطالبات بر زمین مانده میگویند!
نکته دوم آن که ضرورت شفافیت و مبارزه با فساد نیز از خواستههای منتقدین در نزدیک 5 سال گذشته بوده است ولی دولت محترم وقعی به مطالبات به حق رسانهها درباره شفافیت نداشته است، اکثر قراردادهای بینالمللی در خفا و به صورت محرمانه بسته شدهاند و جز بیگانگان و دشمنان این ملت، رسانهها و مردم هیچ اطلاعی از محتوای آن قراردادها ندارند، با وجود اینکه مدعیان اصلاحات از این عملکرد در دوره گذشته حمایت کرده بودند سخن گفتن آنان از لزوم شفافیت امروز چه معنایی دارد؟
و نکته پایانی آنکه سخنگوی دولت اصلاحات به
درستی اعتراف میکند که مطالبات و خواستههای مردم هیچ ارتباطی با
اولویتهای مد نظر اصلاحطلبان ندارد، روزنامههای زنجیرهای و مدعیان
اصلاحات از لزوم حضور زنان در ورزشگاهها سخن میگویند و بر ضرورت رفع حصر
تاکید میکنند در حالی که مردم دچار مشکلات معیشتی و بیکاری بوده و کاری به
حضور زنان و حتی مردان در ورزشگاهها و یا آزادی این و یا آن مجرم و متهم
ندارند.
همصدا با جانسون!
ارگان رسانهای دولت، دیروز تلاش کرد با هدف
مداخلهگرانه و زیادهخواهانه جانسون از سفر به تهران همراهی کند و تلویحا
با مالهکشی روی جرم قطعی محکومان امنیتی، مذاکره را راه حل مسئله اعلام
کند!
روزنامه ایران نوشت: «یکی از گرههایی که هر از گاهی در روابط ایران و
انگلیس پیش میآید از مسائل مستحدثهای است که یک طرف ممکن است از ابتدا
نقش مستقیمی در آن نداشته باشد اما بر اثر دخالتهای دیگران این اتفاقات
پیش بیاید. چنین مسائلی را باید با درایت حل کرد به نحوی که از یک سو، این
دسته از مشکلات عامل منفی برای توسعه مناسبات دو کشور نشود و دوم اجازه
دهند این گونه مسائل از مجاری ذیربط و قانونی خود جلو رود، چه آنکه اگر هر
دو کشور از مجاری قانونی مذاکره کنند راه حل منصفانهای برای آن پیدا
خواهند کرد.»
به اعتراف رسانههای انگلیسی و تصریح تحلیلگران و همچنین بر اساس تحرکات اخیر جانسون، هدف اصلی سفر وزیر خارجه انگلیس به تهران رایزنی و فشار بر ایران برای آزادی نازنین زاغری، محکوم سیاسی امنیتی بود که به جرم فعالیت علیه نظام و مشارکت در براندازی نرم در بازداشت به سر میبرد. اکنون دم زدن از مذاکره در این موضوع، آشکارا همصدایی و همگامی با انگلیس به حساب میآید و از عزم مدعیان اصلاحات برای بزک روباه پیر حکایت دارد.