به گزارش پایگاه
598 به نقل از مشرق،ترکیب چهره های راه یافته به بهارستان نشان می دهد مردم تهران در انتخاب اول خود به چهره هایی رای دادند که بیش از سیاست ورزی به اخلاق مداری شناخته می شوند.
دکتر غلامعلی حدادعادل که در دوره هشتم و نهم مجلس اعتماد اول تهرانی ها را به دست آورده، در نگاه مردم همواره به مرد اخلاق، فروتنی،متانت، سعه صدر و انصاف شناخته می شود. استاد دانشگاهی که هم در سابقه فرهنگی و آموزشی اش وی اوراق زرینی از پرورش دانش آموزان و دانشجویان متعهد و نخبه به چشم می خورد، و هم در دنیای سیاست و در اوج رقابت های سیاسی هیچگاه از مرز سجایای اخلاقی حتی در مواجهه با رقیبان عبور نکرده است.
دکتر مرندی در حالی نفر دوم تهران شد که خوش باورترین سیاست پیشگان هم پیش بینی دوم شدن او را نمی کردند و نظر سنجی های متعدد مراکز نظر سنجی از دوم شدن چهره هایی چون مطهری و باهنر خبر می دادند اما این تهرانی ها بودند که فردی خوشنام و خوش مرام را برگزیدند که اخلاق محوری در همه کارها و مشاغل وی اعم از وزارت، سیاست ، طبابت و مواجهه با مردم حرف اول را می زند.
حجت الاسلام ابوترابی، مرد سوم انتخاب تهرانی ها بود. امام جماعت مجلس شورای اسلامی و مسجد امام حسین(ع) که چهره ای شناخته شده در محیط های حوزوی و دانشگاهی است. همگان ابوترابی را به اخلاق نیک، سعه صدر، مدارا، ساده زیستی و مردمداری می شناسند و فراز و نشیب های سیاسی نتوانسته اند کمترین تأثیری در تخلق وی به سجایای اخلاقی بگذارند.
حجت الاسلام آقاتهرانی چه در دوره گذشته که بر جایگاه دوم تهران تکیه زد و چه این دوره که بر رتبه چهارم تهران نشست هنوز در نگاه مردم قبای اخلاق بر تن او زیبنده تر از ردای سیاست است. مردم سال هاست با طعم موعظه های شیرین اخلاقی او سحرهای معنوی خود را به اذان ملکوتی رمضان پیوند می دهند. آقاتهرانی در باور صادق مردم که در برخی محافل او را به نام استاد اخلاق دولت هم می شناسند، یک چهره لطیف اخلاقی با صدای گرم و تأثیرگذار و مواعظ تکان دهنده معنوی است که به نظر می رسد نمی خواهند آن را با سیاست ورزی عوض کنند.
همچنین نباید از نام میرکاظمی هم به سادگی عبور کرد. مدیری متعهد، متخصص و اخلاق مدار که در پاکدستی و وصداقت نمره قابل قبولی در کارنامه دارد. او چه زمانی که در دولت دکتر احمدی نژاد بود و چه آن هنگام که به عنوان اخراجی دولت از دستگاه اجرایی بیرون آمد، هیچ گاه از مدار اخلاق و انصاف خارج نشد و در انتخابات نهم مجلس هم توانست اعتماد مردم و گروه های سیاسی را به خود جلب نماید.
البته آنچه گفته شد به معنای آن نیست که خدای ناکرده کاندیداهای راه یافته به دور دوم، فاقد کمالات اخلاقی اند که اگر چنین بود هرگز از صافی های هیئت اجرایی و نظارت عبور نمی کردند. چه کسی می تواند از نام های نیک و مردان پرآوازه ای چون کوثری و زارعی و زاکانی و نجابت و نادران و حمیدزاده و فدایی و توکلی و دهها نام دیگری که توانسته اند آرای لازم را برای دور دوم رقابت کسب نمایند به سادگی عبور کند؟
سخن این است که مردم تهران بر اساس یک تصویر ماندگار ذهنی به چهره هایی رأی دادند که بیش از آنکه به سیاست ورزی شهره باشند به اخلاق مداری شناخته می شوند و این نگاه، در هر دوره از انتخابات مجلس در حال پررنگ تر شدن است. اگر زمانی در صدر آرای مردم تهران یک استاد اخلاق بود امروز این تعداد بیشتر و یبشتر شده و این حکایت از آن دارد که در نگاه مردم تهران، اخلاق مداری شرط اول ورود به عالم سیاست است.
مردم تهران نشان دادند در این شهر بزرگ باید به مردم نگاهی دیگر داشت. در زیر پوست این شهر پرهیاهو، هنوز اخلاق حرف اول را می زند.