به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری فارس ، نویسنده وبلاگ خبرچین در آخرین پستش نوشت: سی سال است دستهایشان یا مشتکرده بر سر و صورت دشمنان فرود میآید یا اینکه با همان دست، یک سیلی به خود میزنند تا صورتشان را سرخ نگه دارند و دم بر نیاورند که مشکلی هم دارند.
جنگ شروع شد؛ فشار و تحریم از همه سمت بر سر مردم بارید اما خم به ابرو نیاوردند و هرجا که لازم بود از جان که هیچ، از مال خود هم که برای خیلیها بالاتر از جانشان بود گذشتند تا در جنگ مقابل ابرقدرتها کم نیاورند و در این راه امیدشان خدا بود و خدا بود و خدا.
هر وقت هم که لازم بود تو انواع و اقسام انتخابات و مشارکت سیاسی شرکت میکردند تا به دنیا بفهمانند که علیرغم همه مشکلات پای اعتقاداتشان ایستادهاند.
انقلاب هنوز نوپا بود، بسیاری از مردم از ابتداییترین امکانات رفاهی و اجتماعی محروم بودند اما یکی از اولویتهایشان کمک به جبهههای جنگ بود و به محض اینکه ندای کمکخواهی مسئولان بلند میشد، هنوز زبان به کام گوینده برنگشته بود که کاروانهای کمکهای مردمی به راه افتاده بود به سمت جبهه.
آن روزها وضعیت اقتصاد خرد و کلان مملکت به شدت ملتهب بود اما مردم کاری به این حرفها نداشتند و هرچه داشتند با هم سهیم بودند و امیدشان به روزهای خوش بعد از جنگ بود که مسئولان قرار است زحمات و فداکاریهای آنها را پاسخ دهند.
جنگ تمام شد؛ نوبت سازندگی شد، اما مردم هیچوقت این سازندگی در کدام بخش انجام شد که در معیشت مردم تأثیر نداشت و روزبهروز غنی و فقیر از هم دورتر میشدند.
قرار شد اصلاحات گسترده انجام شود تا مردم طعم واقعی انقلاب را بچشند اما ۸ سال طول کشید که این اصلاحات چیزی جز تیشه به ریشه انقلاب نبود.
تیرماه داغ ۸۴ مردم به مردی رأی دادند که قرار بود قطار نظام را که در مسیر انقلاب از جاده منحرف شده بود را به راه برگرداند؛ از عدالت و خدمتگذاری گفت تا دولتهای قبل که هیچ خدمتی به مردم نکرده بودند، از اینکه مسئله آن روز جامعه نه مو و مد لباس دختران و پسران بلکه وضعیت بد اقتصاد و معیشت مردم بود و خواست جراحی اقتصادی کند.
۵ سال طول کشید تا جراحی اقتصادی شروع شد؛ کاری که قرار بود چند دهه قبل آغاز شود. قرار بود قاصله فقیر و غنی کم شود اما یک سال از انجام هدفمندی یارانهها گذشته است و هنوز نشانهای از این کار به چشم نیامده و این مردمی هستند که با آهی از جان منتظر هستند؛ کاش که این فاصله را کم کنند.
این دولت خدمتگزار هم آمد و خواهد رفت و مردم بازهم منتظر کسی میمانند تا شاید باری از دوششان بردارد نه اینکه هم و غمشان را افزایش دهد.
سالهاست تحریم میشویم و مردم هرجا که لازم بود با وجود فشارهای روی دوششان، فقط به عشق رهبر عزیزشان در تمام صحنهها حاضر میشوند و کاری به خیانتها و جفایی که سازندگان و اصلاحگران و خدمتگذاران در این سالها در حقشان کردند ندارند و نشان دادند که مزد خود را از خدایشان میخواهند نه مدیران و مسئولان.
۲۲ بهمن و ۱۲ اسفند نشان دادند که گوش به فرمان رهبر خود هستند و همچنان مانند ۳۰ سال قبل، علیرغم همه فشارها جان بر کف از نظام خود دفاع خواهند کرد.
اما نامزدهای مجلس شورای اسلامی؛ با هزار وعده و وعید آمدند. از اینکه دردآشنای مردم هستند، با مردم زندگی کردند و میدانند درد بیکاری، مشکل معیشتی و مسکن چیست. از اینکه باید جلوی ناحقیها را بگیرند و خواهند گرفت و با همین حرفها مردم با کورسوی امیدشان ۳۰۰ نفر از بهترینهایشان را به مجلس میفرستند.
نمایندهای که پیروز شده سریع بیانیه میدهد و از حضور پرشور مردم در انتخابات تشکر میکند و اینکه قول میدهد در برطرف کردن مشکلات مردم اهتمام داشته باشد.
ولی امان از فردای انتخابات و ورود به مجلس؛ دیگر آقا و خانم نماینده را حول و حوش حوزه انتخابیه نمیتوانی ببینی؛ آقای نماینده وارد مجلس شده و تازه فهمیده که حل مشکل مسکن و بیکاری و معیشت به همین سادگی نیست و فراموش میکند قولهایی که به مردم چشم انتظار داده است.
تازه میفهمد که باید در مقابل خیلی ناعدالتیها چشم ببند و حرفی از اینکه چطور میشود در مقابل چشم ۳۰۰ نماینده مجلس، ۳ هزار میلیارد تومان از حقوق مردم توسط یک نفر چپاول شود نزند؛ حرفی نزند که پای کدام مسئول دولتی و نماینده مجلس در اختلاس و اختلاسها در میان است؛ که چه شد دلاری که ۹۰۰ تومان هم نمیارزد ناگهان بیش از ۲ هزار تومان معامله میشود و در این وانفسا، دولت با اعوان و انصار اقتصادیاش به حیاطخلوت آمریکا میرود و بزم برپا میکند.
دولت هشتم، مجلس هشتم؛ اصولگرایانی بودند که قرار بود دست در دست هم رونق را به گلستان ایران بازگردانند ولی طعم شیرینی هدفمندی یارانهها را در کام مردم تلخ کردند و در مقابل قصور هم هیچ کدام اعتراضی نکردند.
مردم هردو را از خود میدانستند و اینکه وقتی خودیها خطایی میکنند، باید با او با شدت بیشتری برخورد شود تا حساب کار دست نامحرمان بیاید که اینها در وسط میدان هستند تا به مملکتشان آسیبی نرسد اما دولت اشتباهاتی کرد که مجلسه با مصلحتاندیشیها یا مصلحت عدهای، از مواضع خود عقب نشست تا دولت به خبط و خطاهای خود ادامه دهد.
اما بازهم نمایندگان مردم را ناامید کردند و خود را مشغول طرح و لوایحی کردند که بیشتر شبیه رفع تکلیف بود تا رفع مشکلات مردم.
به هرحال مردم پای صندوقهای رأی آمدند و پیشبینی ۲ سال و نیم رهبر معظم انقلاب درباره حضور گسسترده در انتخابات را به واقعیت تبدیل کردند و نقشههای دشمنان را نقش بر آب.
ولی واقعیت این است که مسئولان در تمام این سالها نشان دادهاند که به هیچوجه قادر نبودهاند که حتی بخش کوچکی از دریای ایثار و گذشت مردم را جبران کنند و اگر عشق به نظام و رهبر نظام نبود، شاید نتیجه انتخابات و میزان مشارکت در آن، در روز جمعه چیز دیگری بود.
نکته مهم: درج مطالب وبلاگها و سایتها لزوماً به معنای تأیید محتوای آنها از سوی خبرگزاری فارس نیست.