کد خبر: ۴۱۶۹۸۳
زمان انتشار: ۱۰:۱۵     ۰۶ فروردين ۱۳۹۶
یک حاشیه نگاری کوتاه از «مارچلو لیپی»؛ سرمربی ایتالیایی و گرانقیمت تیم ملی چین که این روزها مهمان تهران است.
به گزارش پایگاه 598 به نقل از "ورزش سه"، 1. «بِلا ایتالیا» (Bella Italia)، به ایتالیایی یعنی «ایتالیای زیبا». بعید می دانم دیگر ترکیبی دو کلمه ای در ادبیات جهان این چنین گویای یک مفهوم گسترده باشد. «ایتالیای زیبا» همان چیزی هست از ایتالیا سراغ داریم. از مهد مُد دنیا. از طبیعت بکر این کشور. از صنعت خودروسازی آن و «فراری» و «لامبورگینی». از غذاهای منحصر به فرد ایتالیایی. حتی از آن اسم و فامیلی های خوش آوا و شیک ایتالیایی که باید غلیظ تلفظشان کنیم تا بیشتر لذت ببریم! و در نهایت از فوتبال ایتالیا. مهم نیست اهل کجا باشید و طرفدار چه تیمی، مهم این است که حتی اگر فقط کمی هم فوتبالی باشید نمی توانید فوتبال ایتالیا را نادیده بگیرید. فوتبال ایتالیا کم فوتبالیست و مربی مطرحی به دنیای فوتبال معرفی نکرده. افرادی که خیلی سخت است آن ها را دوست نداشتن! حتی برای منِ هوادار فوتبال آلمان که دشمن ابدی ایتالیا در مستطیل سبز به شمار می آید هم، آنها جذاب هستند. ایتالیایی ها همیشه کابوس آلمان ها بودند. از همان جام جهانی 1970 که ایتالیا در یکی از جذاب ترین مسابقات همه ادوار جام های جهانی، توانست در وقت های تلف شده با نتیجه 4-3 «آلمان غربی» را شکست دهد، تا فینال جام جهانی 1982 که ایتالیا با حساب 3-1 آلمان را شکست داد و جام قهرمانی را بالای سر برد و پس از آن هم در جام جهانی 2006 که ایتالیا در وقت های تلف شده با حساب 2-صفر از سد آلمانِ میزبان گذشت و «اشک های کلینزمن» بعد از بازی، اشک خیلی ها را درآورد! تاریخ می گوید اگر طرفدار آلمان هستی باید از ایتالیا متنفر باشی! بقیه را نمی دانم، اما من یکی از عهده این کار بر نمی آیم! حتی نمی توانم از کسی که اشک های قهرمانِ آلمانی های نسل من، یعنی کلینزمن را درآورد نیز متنفر باشم، از «مارچلو لیپی»، سرمربی ایتالیا در جام جهانی 2006.


2. متولد 1948 در شهر «ویارجو» ایتالیا؛ «مارچلو» هرگز بازیکن مطرحی نبود. مهترین باشگاهی که در آن توپ زد «سمپدوریا» بود. تا سال 1982 پا به توپ بود تا اینکه بالاخره کفش هایش را آویخت. بدون هیچ افتخار دندان گیری. اما همین که تصمیم گرفت روی نیمکت بنشیند ورق برای او برگشت. گویی او زاده شده بود تا مربی باشد! در تیم هایی چون «سمپدوریا» و «ناپولی» و «آتالانتا» سرمربی گری کرد تا در سال 1994 به نیمکت «یوونتوس» برسد. او حالا در مسیر «لیپی» شدن گام گذاشته بود. پنج سال حضور در یوونتوس کافی بود تا همه افتخارات ممکن را درو کند. از قهرمانی لیگ ایتالیا و جام حذفی این کشور گرفته تا قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا و سوپرجام اروپا و قهرمانی جام باشگاه های جهان. او در فصل 1999-2000 به اینترمیلان رفت و یک سال بعد دوباره به یوونتوس بازگشت. او در بازگشت مجدد به این تیم بازهم توانست افتخارات گذشته را تکرار کند و حتی در لیگ قهرمانان اروپا به فینال هم رسید اما در ضربات پنالتی مغلوب آ.ث میلان شد. سال 2004 بود که فدراسیون فوتبال ایتالیا او را به عنوان سرمربی ایتالیا انتخاب کرد. او توانست «آتزوری ها» را به جام جهانی 2006 آلمان برساند و معجزه ای که هیچ کس انتظار نداشت را رقم بزند. او با ایتالیا در شرایطی قهرمان جهان شد که کمتر کسی چنین شانسی برای آن ها متصور بود. به دلیل اتفاقات داخلی فوتبال ایتالیا و افشای فساد بزرگ در فوتبال این کشور (آن هم تنها چند ماه پیش از برگزاری این مسابقات) و همچنین تغییرات گسترده در سطوح مدیریتی فوتبال ایتالیا و عدم همدلی بازیکنان با یکدیگر (که متاثر از همان رسوایی بود) بسیاری از صاحب نظران، حتی صعود ایتالیا به جمع 4 تیم نهایی آن تورنمنت را نیز غیرممکن می دانستند. اما لیپی با همدلی مثال زدنی که در تیم بوجود آورده بود و ارائه بازی های تماشایی، همه پیش بینی ها را نقش بر آب کرد. او با ایتالیا قهرمان جهان شد تا تنها مربی جهان باشد که هم جام قهرمانان اروپا را برده و هم جام جهانی را. از آن تورنمت، تصویر لیپی وقتی که سیگار برگ بر لب، کاپ قهرمانی جهان را بالای سر برد، برای همیشه ماندگار شد!


3. او در تهران است. در قامت سرمربی تیم ملی چین. حالا تنها مردی که توانسته جام جهانی و لیگ قهرمانان اروپا را فتح کند، در همین حوالی است و تا چند روز دیگر مهمان استادیوم آزادی خوهد بود. مارچلو لیپی همین چند ماه پیش بود که با دستمزد نجومی 5 میلیون دلار در سال به عنوان سرمربی تیم ملی چین انتخاب شد. وقتی که این تیم در چند مسابقه ابتدایی مرحله مقدماتی جام جهانی 2018 نتوانست نتایج قابل قبولی کسب کند و چینی ها سراغ پیرمرد ایتالیایی رفتند. او در همین مدت کوتاه هم توانست تغییرات بزرگی در این تیم ایجاد کند. بازی اخیر آنها مقابل کره جنوبی که با حساب 1-صفر به نفع چینی ها به پایان رسید نیز همین را نشان می دهد. چینی ها در آن بازی یک گل زدند و چند گل هم نزدند تا نشان دهند تغییر کرده اند. گویی لیپی هنوز همان مربی کاربلد یک دهه پیش است که این بار می خواهد در چین معجزه کند. حالا موعد «بازی بزرگ» فرارسیده. ایران و کیروش در یک طرف، چین و لیپی در سویی دیگر. شواهد نشان می دهد که سه شنبه مسابقه ای فراتر از استانداردهای آسیا از دو تیمی خواهیم دید که دو مربی صاحب سبک هدایت آن ها را بر عهده دارند. سه شنبه، قلب فوتبال آسیا در تهران می تپد!


نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها