به گزارش پایگاه 598 به نقل از وطن امروز، اعلام اسامی نامزدهای
بخشهای مختلف سودای سیمرغ سیوپنجمین جشنواره فیلم فجر در شرایطی اعلام شد
که موجب بهت و تعجب بسیاری از منتقدان، مخاطبان و اهالی رسانه شد.
انتخابهایی خارج از عرف و ساختار
جشنواره که با گافهای عجیب و غریب همراه شده است، هیات داوران جشنواره سی و
پنجم فیلم فجر را کانون انتقادات فراوان گروههای مختلف سینمایی کرده است.
با خلاقیتی که هیات داوران جشنواره فیلم
فجر از خود نشان داده است، بایکوت فیلمهایی چون «ویلاییها» و «بیست و یک
روز بعد» آنقدر نباید عجیب به نظر برسد، وقتی فیلمی که «موسیقی متن»
ندارد، کاندیدای سیمرغ میشود. موارد عجیب و گافهای فراوان هیات داوران
این دوره جشنواره فیلم فجر به حدی است که مسعود فراستی از آن به «مورد عجیب
بنجامین باتن» تعبیر کرده است.
فراستی در هفت گفت: این جشنواره بسیار
عجیب است و این عجیبی از شروع جشنواره است. واقعا در 15 سال اخیر جشنواره
چنین بدی را بهخاطر نمیآورم. جشنواره بد بدین معنا که فیلمهایی آنقدر بد
دارد. در این جشنواره تعداد فیلمهای بد، توهین آمیز، نابلد و مبتذل
رکورددار است.
سینمای ایران کجای کار است؟ واقعا در
چنین وضعیت استیصال و اضمحلالی قرار دارد؟ منتقدی که همواره مخالف من بود،
نیز میگفت جشنواره قابل تحمل نیست. به اکران نیز فکر کنید که غیرقابل فروش
هستند. 2 فیلم قابل اعتنای «ویلاییها» و «ماجرای نیمروز» محصول این
جشنواره و این سیاستگذاری و اوضاع نیستند. هرکسی که من این روزها دیدم بر
سر «ویلاییها»، «ماجرای نیمروز» و یکی، دو فیلم دیگر با همه اختلاف نظر
داشتیم که در بخش کارگردانی و بهترین فیلم غیرقابل چشمپوشی هستند اما
اینجا یکی هست یکی نیست.
چرا از «ماجرای نیمروز» تنفر دارند؟
بهروز افخمی هم در برنامه هفت درباره این داوریها گفته است: داوری ضعیف،
خیلی ضعیفتر از آنچه پیشبینی میشد، اتفاق افتاده است. بهنظرم این
جشنواره اساسا خلاف جریان است. احساس جدی وجود دارد که بلایی که سال گذشته
بر سر «سیانور» آمد و به شکل کلی کنار گذاشته شد، امسال نیز بر سر برخی
فیلمها خواهد آمد. چرا از ماجرای نیمروز تنفر دارند. داوران اشتباه بزرگی
کردند؛ اعمال نظرها کاملا سیاسی بود.
همچنین سعید قطبیزاده با تاسفبار
خواندن داوریهای این دوره از جشنواره میگوید: من اصلا باور نمیکنم این
نتایج را. گویا هیات داوران بخشی از فیلمها را ندیده است. من هرچقدر هم
برخی فیلمها را نپسندم نمیتوانم تواناییها و نقاط مثبت فیلم در برخی
حوزهها را نادیده گرفت. در 70 درصد موارد نامزدها مرا شوکه کرد. مساله مهم
در داوری این است که معیار چیست؟ چرا نباید کارگردانی حمید نعمتالله در
«رگ خواب» دیده شود؟
سیمرغ کیلویی چند
این انتقادات به برنامه هفت البته محدود نشده است و تعدادی از کارگردانان و
منتقدان سینمایی هم با اظهارنظرهایی به این داوریها واکنش نشان دادهاند.
محمدحسین مهدویان، کارگردان اثر تحسین شده «ماجرای نیمروز» در واکنشی به
این داوریها با اعتراض به دیده نشدن طراحی چهرهپردازی، فیلمبرداری و
تدوین فیلمنامه این کار با آوردن نقل قولی از جلال آلاحمد که گفته بود:
«حرفات اگه حرف باشه روی دیوار طویله اورازان هم که بنویسی فرداش تا ته
بندرعباس میره و همه میشنون و روشون اثر هم میذاره.»
نوشته است: «سیمرغ کیلویی چند؟».
کارگردان ایستاده در غبار در صفحه شخصیاش مینویسد: «دوستان عزیزم هادی
بهروز (مدیر فیلمبرداری)، سجاد پهلوانزاده (تدوینگر)، ابراهیم
امینی(نویسنده)، محسن دارسنج (طراح گریم)، حبیب خزاییفر (آهنگساز)، احمد
مهرانفر (بازیگر)، مهرشاد ملکوتی (صداگذار) و هادی ساعدمحکم (صدابردار)،
زحمات شما رو اصحاب رسانه، منتقدان، هنرمندان و مهمتر از همه مردم عزیز و
عاشقان سینما دیدند. سیمرغ کیلویی چند؟ همه جا حرف شماست.»
در شرایطی که به اذعان بسیاری از منتقدان، اهالی رسانه و مخاطبان در
سینماهای مردمی «ماجرای نیمروز» یکی از بهترین فیلمهای جشنواره است اما در
بخشهای قابل توجهی از جمله بهترین فیلمنامه، بهترین تدوین و همچنین
بهترین چهرهپردازی – با توجه به گریمهای سخت مربوط به دهه 60 - از قلم
هیات داوران افتاده است. تعجب برانگیزتر آنکه فیلمهایی در این بخشها و
بخشهای دیگر کاندیدا شدهاند که کیلومترها با حداقلهای سینمایی در
جشنواره فیلم فجر فاصله دارند.
بسیاری از فیلمهایی که در بخشهای
مختلف سودای سیمرغ کاندیدا شدهاند در حد و اندازههای جشنواره هم ظاهر
نشدهاند. نگاهی به کاندیداهای 3 بخش اصلی از جمله بهترین فیلم، بهترین
کارگردانی و بهترین فیلمنامه هم انتقادات فراوانی را برانگیخته است. «رگ
خواب» حمید نعمتالله، «ماجرای نیمروز» محمدحسین مهدویان و «بیست و یک روز
بعد» محمدرضا خردمندان در حالی در بخش فیلمنامه نادیده گرفته شدهاند که
حضور برخی فیلمهای دیگر به عنوان کاندیدا در این بخش سوالبرانگیز است.
کاندیداتوری عجیب «زیرسقف دودی»
نام «زیرسقف دودی» و «نگار» در لیست کاندیداهای بهترین کارگردانی دیده
میشود و این در شرایطی است که نام کارگردانان فیلمهایی چون «رگ خواب»،
«ویلاییها»، «سد معبر» و «خفهگی» نادیده گرفته شده است. در بخش بهترین
فیلم هم نام «زیرسقف دودی» دیده میشود، در حالی که «ویلاییها» که با
اقبال جدی مخاطبان و منتقدان مواجه شده است، در این بخش نادیده گرفته شده
است.
نگاهی کلی به انتخابهای هیات داوران
جشنواره سی و پنجم نشان میدهد روابطی خارج از «محتوا» و «سینما» بر بعضی
انتخابها حاکم است. کاندیداتوری «تابستان داغ» ابراهیم ایرجزاد در 12
رشته، کاندیداتوری فیلم ضعیف پوران درخشنده در 6 رشته و کاندیداتوری
غیرقابل توجیه فیلمهایی چون «یک روز بخصوص» و «سارا و آیدا» در چند رشته
نشان میدهد برخی رویکردها از سوی هیات داوران یا مدیران جشنواره از حذف
سیستماتیک و مهندسی برخی فیلمهای پرمخاطب و قوی در برخی بخشهای مهم حکایت
دارد. از سوی دیگر کاندیداتوری «زیر سقف دودی» که نتوانسته بود حداقل
انتظار اهالی رسانه، منتقدان و مردم را در اکرانهای جشنواره برآورده کند،
در 6 رشته اصلی جشنواره از جمله بهترین بازیگر نقش اول زن، بهترین
کارگردانی، بهترین فیلم، بهترین چهرهپردازی و بهترین صدابرداری از یک
مهندسی عجیب و غریب در هیات داوران حکایت میکند.
کانال سینما در مطلبی با عنوان «وقتی
داوران به فیلمهای خودشان جایزه میدهند و فرزندانشان را نامزد میکنند»
به موارد عجیب دیگری در داوریهای امسال اشاره کرده است. در این مطلب آمده
است: همه چیز از داوری بخش مواد تبلیغی جشنواره سی و پنجم آغاز شد. جایی که
داوران در تعجب همگان به مواد تبلیغی فیلمهای خودشان جایزه دادند! همچنین
در بخش پوستر کسی جایزه گرفت که در دبیرخانه جشنواره و کاتالوگ و کتاب
جشنواره در حال فعالیت بود. این روند تا جایزه عکس هم ادامه پیدا کرد و یکی
از اعضای هیات داوران دخترش را نامزد دریافت جایزه کرده.
با اینکه این عکاس، هنرمند بسیار معتبر و
قابلی است اما در هیچ جای دنیا این اتفاق نمیافتد و مسؤولیت این اشتباهات
برعهده دبیر جشنواره به علت بیتدبیری در انتخاب داوران است این مطلب با
اشاره به این موضوع که «2 نامزد جلوههای بصری و میدانی اصلا چنین بخشی در
فیلمشان ندارند!» تاکید میکند: اگر از مسائل صنفی و برخی اعتراضات که
نسبت به نامزدهای بخش جلوههای بصری صورت گرفته بگذریم، 2 فیلم نامزد در
بخش جلوههای بصری و میدانی اصلا چنین چیزی را در تیتراژ و فیلمشان
ندارند.
نامزدی موسیقی برای فیلمی بدون موسیقی
فیلم سینمایی «یک روز بخصوص» همایون اسعدیان جلوههای ویژه میدانی ندارد و
نامزد شده و فیلم «گشت۲» سعید سهیلی هم در حالی که جلوههای ویژه بصری
ندارد در این بخش نامزد دریافت جایزه شده است.
مورد عجیبی که از شب اعلام اسامی
نامزدهای جشنواره موجی از انتقاد و البته کنایههای لطیفهوار به هیات
داوران را به همراه داشته نامزدی موسیقی برای فیلمی بدون موسیقی است: فیلم
«بدون تاریخ بدون امضا» در حالی نامزد دریافت جایزه موسیقی شده که اصلا
موسیقی متن ندارد! اتفاقی که تعجب کارگردان فیلم را هم به همراه داشته. آیا
هیات داوران موسیقی تیتراژ این فیلم را نامزد کردهاند یا هنگام اکران
فیلم موسیقیای شنیدهاند که بقیه تماشاگران موفق به شنیدنش نشدهاند؟!