واقعیت این است که ایالات متحده چند هفته قبل با تمدید قانون داماتو که به قانون ایسا (ISA) نیز مشهور است، برخلاف متن صریح برجام، تحریمهایی را تمدید کرد که بنا بود تمدید نشود. تهران این مصوبه کنگره که حتی با وتوی رئیسجمهور حامی برجام در آمریکا همراه نشد را نقض توافق هستهای میداند، حال آنکه آمریکاییها به صراحت گفتهاند تمدید این قانون برخلاف برجام نیست.
روشن است که افکارعمومی انتظار دارد دولت حسن روحانی مانع از آن شود که برجام بهعنوان یک توافق بینالمللی با بدعهدی یکی از کشورهای طرف مذاکره، به توافقی بیخاصیت تبدیل شود. افکارعمومی از دولت میخواهد براساس وعدهای که داده، مواهب برجام را به زندگی روزمره مردم منتقل کرده و بنابراین در مقابل کشورهای ناقض برجام بایستد.
شاید برای همین است که چندی قبل وزیر امور خارجه کشورمان در نامهای به هماهنگکننده سیاست خارجی اتحادیه اروپا، درخواست تشکیل جلسه کمیسیون مشترک ایران و 1+5 برای رسیدگی به بدعهدی آمریکا را داد. درخواستی که حالا به برگزاری نشستی در وین انجامیده و باید دید این نشست میتواند تاثیری بر رای کنگره آمریکا درباره قانون داماتو بگذارد؟ کنگرهای که افزون بر تمدید تحریمها، اعلام کرده، بهدنبال تحریمهای جدید ایران است.
بدعهدیهای آمریکا تنها محدود به قانون ایسا نیست. پیش از این هم واشنگتن با مانعتراشی در برابر تبادلات بانکی تهران، مانع از آن شده بود که ایران از دستاوردهای توافق هستهای به خوبی استفاده کند. بسیاری از تجار ایرانی هنوز هم از این واقعیت گلایه دارند که بانکهای بزرگ بینالمللی از ترس واشنگتن حاضر به معامله با ایران نیستند چراکه بیم آن دارند دولت آمریکا در آینده آنها را به سبب کار با کشورمان تحت فشار قرار دهد. این ترس بهویژه پس از پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات هشتم نوامبر بیشتر شد. رئیسجمهوری که در کمپین تبلیغاتی خود گفته بود برجام را پاره خواهد کرد.
در برابر این بدعهدی هم ایران به کشورهای طرف مذاکره شکایت کرد اما این شکایت در عمل راه به جایی نبرد. با وجود اینکه دولتهای غربی اذعان دارند برجام از سوی واشنگتن تهدید میشود اما هیچیک گامی جدی برای جلوگیری از این تکروی برنداشتهاند. همین سابقه، نشان میدهد که در مورد اخیر نیز بعید است اروپاییها رأیی به سود ایران و به زیان آمریکا دهند چراکه در این صورت منافع خود را از سوی واشنگتن در معرض تهدید میبینند.
چنین وضعیتی نشان از آن دارد که از ابتدا در برجام سازوکار موثری برای پیگیری شکایت از بدعهدیها پیشبینی نشده است. کمیسیون مشترک، بهدلیل ترکیب اعضای آن که پیش از این اشاره شد، کارکرد لازم برای دفاع از حقوق کشورمان را ندارد، هرچند بهطور عکس میتواند ضامن حفظ حقوق کشورهای 1+5 باشد.
حسن روحانی در آخرین نطق تلویزیونی خود بار دیگر بر اهمیت برجام و دستاوردهای آن تاکید کرد. با این وجود مردم میپرسند که سهم آنها از این دستاوردها چیست؟ آیا قرار نیست برجام به رونق اقتصاد غیرنفتی بینجامد و با خروج از رکود، بازار اشتغال توسعه یابد؟ آیا قرار نیست برجام به افزایش ارزش پول ملی و در نتیجه ارزانی ارز منتهی شود؟ آیا بنابر این نیست که برجام به اعتبار پاسورت ایرانی کمک کند و یا معاملات بینالمللی تجار ایرانی را تسهیل کند؟
حسن روحانی و وزیر خارجه دولت او، پیش از این فهرست بلندبالایی از مزایای برجام ارائه کرده بودند و حالا مردم میخواهند شاهد تحقق همه این وعدهها باشند. در صورتی که این وعدهها عمل نشود، یا باید با نگاهی بدبینانه بگوییم که وعدههای داده شده از اساس درست نبوده و یا اینکه باید بپذیریم تیم سیاست خارجی دولت در عمل به این وعدهها و دفاع از حق ایران که براساس برجام به رسمیت شناخته شده، کوتاهی کرده است.
از آنجا که در نظام جمهوری اسلامی اصل بر اعتماد به مسئولان است، تردید نباید داشت که مواهب وعده داده شده برجام از ریشه سراب نیست و براساس توافق هستهای، میتوان به این مواهب دست یافت. با این وجود، وضع فعلی روند اجرای برجام نشان میدهد که دولت حسن روحانی با همه تلاشی که برای به ثمر رسیدن این توافق داشت، اما در استفاده از مزیتهای این توافق خوب عمل نکرده و به همین خاطر در حال حاضر طرف آمریکایی به صراحت برجام را زیر پا میگذارد و تهران برای دفاع از حقوق مصرح خود در توافقنامه، درگیر هزارتوی کمیسیون مشترک و لابیگری با کشورهایی است که بهنظر میرسد بدشان نمیآید، از شکایتهای تهران، فرصتی تازه برای دور تازهای از مذاکرات بسازند.
انتظار افکارعمومی از دستگاه دیپلماسی کشورمان این است که بتواند از حقوق ایران براساس توافق هستهای دفاع کند. اگر توافقنامه بهگونهای نوشته نشده که این حقوق بهسادگی بهدست آید، از دیپلماتهای کارآزموده ایران انتظار میرود برای دستیابی به این حقوق بیشتر تلاش کنند.
با این همه شاید راهبردهای کلان سیاستخارجی دولت اجازه تلاش دیپلماتیک بیشتر برای اجرای برجام را نمیدهد. در این صورت بهنظر میرسد باید برای اصلاح این راهبردها بهویژه در حوزه میزان اعتماد به طرفهای غربی و شرقی تجدیدنظر کرد. در صورتی که دولت چه با اصلاح راهبرد و چه تغییر تاکتیک، نتواند وعدههای برجامی خود را عملیاتی کند، این بیعملی، با واکنش منفی مردم در انتخابات 96 روبرو خواهد شد؛ انتخاباتی که حسن روحانی در صورت کاندیداتوری، قطعا شرایط سختی در آن خواهد داشت. از همین باب است که حتی برخی از حامیان سال 92 روحانی، موضوع عبور از روحانی و طرح کاندیدای جایگزین وی را مطرح کرده اند و کمتر امیدی به رای آوری روحانی دارند.
جریان اصلاحات به دنبال آن است تا در آستانه انتخابات و در شرایطی که کمتر از 5 ماه تا انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم باقی مانده، از هر موقعیتی برای افزایش رای روحانی استفاده کند اما در عین حال از هم اینک، افرادی را به عنوان جایگزین حسن روحانی برگزیده اند که اگر در روزهای منتهی به انتخابات، ظرفیت رای روحانی به حد نصاب نرسید و افکار عمومی همچنان نگاه منفی به روحانی داشت، از گزینه های دیگر استفاده کنند. تاکتیک مهم اصلاح طلبان حامی دولت یازدهم، برای کسب رای مردم در انتخابات سال 96، «مقصرتراشی» است؛ به گونه ای که نه تنها بی خاصیت شدن برجام را تقصیر دیگران بدانند که علت سایر مشکلات کشور را نیز مربوط به اردوگاه رقیب می دانند. طرحی که آنان از هم اکنون برای انتخابات آماده کرده اند به نام «پازل برجام» به گونه ای طراحی شده که رفع همه مشکلات مردم را در گرو تحقق برجام معرفی کنند و سپس طوری وانمود خواهند کرد که گویی برجام در آستانه تحقق و در شرایطی که زحمات گسترده ای از سوی کابینه یازدهم برای چینش «پازل برجام» انجام شده بود، به دست عده ای در داخل تخریب شد.
این در شرایطی است که مردم این روزها واقعیات داخلی و خارجی را مشاهده می کنند؛ هم بدعهدی و فریب طرف خارجی را می بینند، هم تلاش عمومی و متحدانه داخلی (فارغ از گرایشات حزبی و جناحی) برای به نتیجه رسیدن برجام. مردم دیده اند و همچنان می بینند که دولت یازدهم با خوشبینی فراوان به برجام، به دنبال حل مشکلات داخل کشور، از طریق مذاکرات با برخی دولت های غربی و خارجی بوده است.
مردمی که امروز به دنبال سهم گمشده شان از کیک برجام هستند، دیده اند و می بینند که همه افراد از طیف های مختلف سیاسی، در موضوع برجام از دولت حمایت کردند تا بهانه ای برای دولت یازدهم و جریانات حامی دولت، باقی نماند و بعدها مدعی نشوند که برخی در داخل اجازه تحقق برجام را ندادند. با این حال عجیب است که عده ای به دنبال اجرای پروژه «مقصرتراشی» هستند و سعی در فریب افکار عمومی دارند؛ عده ای که حتی به خود و افرادشان نیز رحم نمی کنند و دولت روحانی را «رحم اجاره ای» برای خود می پندارند که اگر در انتخابات دوازدهم ریاست جمهوری نیز قدرت باروری و رای آوری داشت، از وی حمایت کنند و اگر نه، همچون مهره ای سوخته از وی عبور می کنند و از «رحم اجاره ای» جدیدی رونمایی می کنند.