علی پروین که به هنگام پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی کاپیتان تیم ملی در مسابقات فوتبال جام جهانی 1978 بود از داستان، حوادث و جریانات انقلاب چنین میگوید:
جذابترین صحنه انقلاب از دید شما کدام صحنه بود؟
صحنه
حضور مردم در خیابانها. مردم دیگر به خودشان فکر نمیکردند، همه یکی شده
بودند و برای رسیدن به هدف خودشان، از جان مایه میگذاشتند.
یکی از عکسهای علی پروین هم در تظاهرات مردمی دیده میشود. شما هم اهل راهپیمایی بودید؟
به هرحال ما هم باید به نوبه خودمان برای آزادی مردم از ظلم شاه تلاش میکردیم.
واقعیت این که شما اهل نزدیک شدن به دربار طاغوت نبودید، نه عکس و نه خبری از این قضیه وجود ندارد، داستان چیست؟
برای چه باید این کار را میکردم؟ من خلاصهاش میگویم که در زندگی آدم باید فقط دست پدر و مادر خودش را ببوسد و بس.
به جز راهپیمایی، برای پیروزی انقلاب چه کارهایی کردید؟
کارهایی که ما کردیم در مقایسه کارهای خیلیها ارزشی نداشت.
کلا هدف شما چه بود؟
آزادی
و آسایش مردم. مردم نمیخواستند شاه باشد، ما هم نمیخواستیم. در مملکت
مسلمان بعضی از اتفاقاتی که رخ میداد شایسته نبود، ما مملکتی میخواستیم
که در آن از دیدن روی زن و فرزند و خواهر خودمان خجالت نکشیم.
ارزشهای اخلاقی و مذهبی شما بعد از انقلاب چقدر تغییر کرد؟
خیلی
کم، ببینید من هیچ وقت مشروب نخوردهام، چه قبل و چه بعد از انقلاب. شاید
از این لحاظ به من ربطی نداشته باشد اما بههرحال من دوست نداشتم در
اردوی تیم ملی یا میهمانیهای ورزشی روی میز غذا، مشروبات الکلی باشد و نفس
کسی که کنار تو نشسته نجس باشد. خدا را شکر که حالا میتوانیم با خیال
راحت روی میز غذا بخوریم.
بعد از انقلاب علی پروین قیافهاش چقدر تغییر کرد؟
ما مثل بعضیها نه شکلمان عوض شد و نه اسممان. از اول اسم ما علی بود، قبل از انقلاب هم محاسن داشتیم.