در خارج مرزهای جغرافیایی کشورمان، پیروی حزب الله لبنان از راهبرد تبعیت بلا شرط ازمقام ولایت در تمامی عرصه های سیاسی فرهنگی، اقتصادی در سطح خارجی باعث عقب نشینی جبهه کفرگردید و جبهه استکبار از وضعیت هجومي به وضعیت تدافعی تغییر موضع دهد.
این یک دستاورد بزرگ راهبردی در فراسوی مرزهای ایران برای جبهه مقاومت به رهبری جمهوری اسلامی است. و اما در جبهه داخلي پیروی دولت تدبیر و امید از راهبرد تبعیت مشروط از مقام ولایت در عرصه تصمیم گیری باعث شده در روابط خارجی الگوی گفتمان و سازش محور مذاکرات با جبهه غربی اصل قرارب گیرد و ثمره آن چیزی جز غلبه برد- برد یک طرفه یعنی ۲ هیچ به نفع جبهه استکباری نباشد.
واقعا کدام یک از دو تفکر لیاقت اعطای مدال و تندیس را دارند؟ دیپلماسی فعال حزب الله درصحنه مبارزات و مقاومت که موجب پیروزی جبهه اسلام شده است؟ یادیپلماسی سازش دولت تدبیر که موجب انزوای جبهه اسلام و مقاومت شده است؟ به راستی مشکل کار در کجاست؟
يك جواب ساده و سخت دارد: در نوع تبعیت از رهبری و مقام ولایت است، حزب الله لبنان موفقیت جبهه مقاومت را در تبعیت بدون شرط از مقام ولایت می داند اما دولت تدبیر موفقیت را در تبعیت مشروط از مقام ولایت جستجو می کند، اما در صحنه میدانی محصول این دو نحوه گزینش راهبرد چه بوده است.
جبهه مقاومت بازی باخته را به اقرار دوست و دشمن، تبدیل به یک پیروزی شیرین کرده است و اما جناح تدبیر یا به قول بهتر منشعبین از جبهه مقاومت، بازی برده را تبدیل به یک بازی باخت کرده اند، تاریخ بهترین قضاوت را خواهد کرد
"الیس الصبح بقریب"