کد خبر: ۳۹۸۳۷
زمان انتشار: ۱۴:۲۷     ۲۳ بهمن ۱۳۹۰

اذهان عمومی غرب با اخبار و گزارشاتی عجیب از کشتار مردم بی‌گناه بحرین و چرخشی شگرف در سیاست‌های رسانه‌ای خبرگزاری‌ها و شبکه‌های تلویزیونی خود مواجه شدند.

 سايت Iranpn   طي یادداشتي نوشت: دیروز (21 بهمن) اغلب رسانه‌های بین‌المللی و صهیونیستی، مانند VOA  ، VOX  ، BBC   و ...، به ویژه در برنامه‌های فارسی زبان خود به طرزی عجیب چرخشی نشان داده و به صورتی بسیار شتابزده، متوجه و دلسوز مسلمانان بحرین و به ویژه شیعیان مظلوم و انقلابی این جزیره شدند!

در اغلب این شبکه‌های تلویزیونی عکس‌ها و فیلم‌هایی از ضرب و شتم،‌ شکنجه و حتی قتل عام مردم بحرین توسط نظامیان سعودی و عمال آل خلیفه به نمایش درآمد و حتی صحنه‌هایی از بدن‌های تکه‌تکه شده و سرهای بریده که هیچ بیننده‌ای تاب تحمل دیدن آنها را نداشت به تصویر درآمد.

گزارش و تحلیل‌های متن، مبنی بر جنایات آل خلیفه، دروغ‌گویی نسبت به دخالت ایران و به همین بهانه استمداد از ارتش سعودی برای سرکوب و قتل عام مردم، آن هم پس مدت‌ها سکوت محض و بی‌تفاوتی، بر تعجب مخاطبان افزود.

این چرخش و تغییر مواضع سریع و شتابزده و تا بدین حدّ، جای تأمل دارد. بی‌تردید نه محافل بین‌المللی،‌ نه سران غرب، نه مجامع حقوق بشری و نه رسانه‌ها هیچ یک از آن چه بر سر این مردم به ویژه در یک سال گذشته آمده است بی‌اطلاع نبودند و این عکس‌ها، فیلم‌ها و گزاراشات مصور نیز یک شبه تهیه نشده و در آرشیو همه‌ی شبکه‌های خبری، تلویزیونی و اینترنتی موجود بود. لذا با توجه به روح دد‌منشانه‌، جنایتکار و خونریز استکبار جهانی و صهیونیسم‌الملل، باید نسبت به اهداف، نگرانی‌ها و ضرورت‌های این تغییر مواضع تأمل نمود.

نگرانی‌ها و ضرورت‌ها:

الف – بی‌تردید بیانات حضرت امام خامنه‌ای در خطبه‌ نماز جمعه (14/11/1390) که موجب تغییر لحن و رفتار سریع امریکا، انگلیس، فرانسه و اسرائیل در مواضع تهاجمی‌شان علیه جمهوری اسلامی ایران گردید، مهم‌ترین عامل این چرخش و شکستن سکوت و اتخاذ مواضع مخالف با آل خلیفه و دفاع نمایشی از شیعیان بحرین قلمداد می‌گردد.

ایشان با صلابت،‌ قدرت و صراحت تمام بیان نمودند: «حكام بحرين ادعا كردند كه ايران در قضاياى بحرين دخالت می‌كند. اين دروغ است. نه، ما دخالت نمی‌كنيم. ما آنجائى كه دخالت كنيم، صريح می‌گوئيم. ما در قضاياى ضديت با اسرائيل دخالت كرديم؛ نتيجه‌اش هم پيروزى جنگ سى و سه روزه و پيروزى جنگ بيست و دو روزه بود. بعد از اين هم هر جا هر ملتى، هر گروهى با رژيم صهيونيستى 

 مبارزه كند، مقابله كند، ما پشت سرش هستيم و كمكش می‌كنيم و هيچ ابائى هم از گفتن اين حرف نداريم. اين حقيقت و واقعيت است. اما اينكه حالا حاكم جزيره‌ى بحرين بيايد بگويد ايران در قضاياى بحرين دخالت می‌كند، نه، اين حرف درستى نيست؛ حرف خلاف واقعى است. ما اگر در بحرين دخالت می‌كرديم، اوضاع در بحرين جور ديگرى می‌شد !  ».

معنا، مفهوم و پیام این بیان، نزد سیاستمداران غربی، کارشناسان و رسانه‌های جهان صهیونیست به مراتب روشن‌تر از اذهان عمومی توده‌های مردمی بود. لذا چاره‌ای جز آن نداشتند که به منظور ممانعت از نقش‌آفرینی بیشتر جمهوری اسلامی ایران در جهت‌گیری، الگوپذیری و امیدورای بیداری اسلامی از یک سو و نیز محکومیت بیشتر خود در اذهان عمومی جهانیان، سریعاً تغییر موضع داده و انتشار شتابزده‌ی اخبار و گزارشاتی که تا کنون سانسور می‌شد را در اولویت سیاست‌ها و برنامه‌ها قرار دهند.

ب – مقاومت و ایستادگی مسلمانان بحرینی که از اکثریت شیعی برخوردار می‌باشند، به رغم همه ‌جنایات عمال آل خلیفه و نظامیان سعودی و هم چنین سکوت همه‌ی دولت‌های غربی و عربی، محافل، مجامع و سازمان‌های بین‌المللی و نیز رسانه‌ها، پیروزی زودرس را نوید می‌دهد. فتحی که نه تنها هیج یک در آن نقشی نداشتند، بلکه همه‌ی تلاش خود را برای سرکوب آن به کار بستند. لذا حضور سریع و شتابزده ضروری گردید.

اهداف:

اگر چه شدت و سرعت موج بیداری اسلامی در منطقه به مراتب بیش از این ترفندهای تکراری، سوخت‌شده و ناکار‌آمد است، اما در عین حال سببی برای دست روی دست گذاشتن امریکا و عدم تلاش برای مدیریت بحران نمی‌گردد، هر چند در نهایت موفق نخواهد بود.

ضرورت‌ها و اهداف امریکا، اروپا و صهیونیسم بین‌الملل را می‌توان در محورهای ذیل جستجو نمود:

الف – ضرورت مصادره‌ی انقلاب‌هایی که پیروزی نزدیک آنها مشهود است.

ب – پیاده‌سازی الگوی لیبی [حمایت از دیکتاتور تا آخرین فرصت و امکان، اتخاذ جبهه‌ی خصمانه علیه او پس از انقضای تاریخ مصرف و وضوح پیروزی مردم] به منظور مصادره‌ی انقلاب مردمی.

ج – حضور و اشغال نظامی بحرین، به بهانه‌ی دفاع از مردم و به قصد حفظ و افزایش پایگاه‌ها و نیروهای نظامی برای تهدید نظامی جمهوری اسلامی ایران و نزدیکی نظامی به تمامی کشورهای حوزه‌ی بیداری اسلامی.

د- ضرورت اجتناب ناپذیر امریکا در حمله نظامی به سوریه [برای نجات اسرائیل و تحقق اهداف در منطقه] و تقسیم آن کشور به سه ایالت مستقل و بالتبع ضرورت برخورداری از پایگاه‌های قوی نیروی هوایی و دریایی در بحرین برای حمله به سوریه و ممانعت از انفعال یا کمک‌رسانی کشورهایی چون ایران، روسیه و چین به سوریه.

ھ – تجدید قوا در حضور نظامی تضعیف شده و متزلزل در حاشیه خلیج فارس.

و – ممانعت جدی از اقبال مردم بحرین (که اغلب شیعه و از نژاد ایرانی هستند) به جمهوری اسلامی ایران. به ویژه با توجه به این که جزیره بحرین متعلق به ایران بود و در زمان محمدرضا پهلوی به ظاهر مستقل گردید.

 ز – مساعد نمودن زمینه و امکان برای حضور نظامی گسترده‌تر در عربستان سعودی (در‌‌ آینده).

توضیح: نه تنها تاریخ انقضای تمامی سران و شیوخ عرب به اتمام رسیده است، بلکه اساساً وجود آنها (به رغم نوکری بدون چون و چرا برای امریکا، انگلیس، اسرائیل و در یک جمله «فراماسون و صهیونیسم») مزاحم اهداف امریکا در تحقق آن چه آن را خاورمیانه جدید می‌نامد، قلمداد می‌گردد. اما امریکا نه قدرت کنار زدن این شیوخ را داشته و دارد و نه تا کنون به تشنج کشیدن کشورهای اسلامی منطقه را به صلاح می‌دید. اما اکنون که مردم به پا خاستند، مترصد است تا با انقلاب‌های نشأت گرفته از بیداری اسلامی، این سلاطین، خلفا و شیوخ فرسوده و کپک‌زده ساقط شوند، اما سریعاً انقلاب آنها را مصادره نموده و نظام و سیاست دلخواه نوین خود را جایگزین نماید.

قیام مردم تونس (به عنوان سرآغاز) و فرار بن علی یک شوک بود، اما بعد از آن، دفاع از حسنی مبارک تا آخرین امکان از یک سو و دستور به ارتش مصر برای عدم دخالت نظامی در سرکوب مردم و در دست گرفتن حکومت مصر پس از سرنگونی مبارک از سوی دیگر و بازگردندان مبارک و نیز عدم مخالفت با محاکمه وی و طبعاً میل باطنی به اعدام او – دفاع مصرانه از قذافی، فراهم نمودن زمینه برای کشتار بیشتر، اعلام بی‌طرفی و در نهایت حمله‌ی نظامی نیروهای امریکایی به نام ناتو به لیبی و مصادره‌ی انقلاب با حضور پر رنگ اروپای متحد – بازگرداندن علی عبدالله صالح به کشور، پس از هر بار فرار او، به منظور وادارنمودن او به کشتار بیشتر و طراحی برای حضور نظامی به بهانه‌ی دفاع از مردم یمن و کشتن علی عبدالله صالح توسط نیروی نظامی امریکا (تا در نهایت امریکا به رغم تمامی جنایات، منجی نشان داده شود) ... و فرازهای دیگر این سناریوی تکراری – که نسبت به شاه، صدام و بن لادن نیز عیناً به اجرا درآمد -  همه دال بر مدعا می‌باشد.

پیروزی زودرس مردم بحرین بر امریکا مسجل است و خطرات استقلال این کشور و اقبال ملت مسلمان با اکثریت شیعی از جمهوری اسلامی ایران نیز بر همگان مشهود است و موقعیت جغرافیایی و جغرافیای سیاسی بحرین در حاشیه خلیج فارس و حدفاصل ایران و عربستان سعودی و برخورداری از منابع نفت و گازش نیز قابل اغماض نیست. لذا امریکا متوجه عدم موفقیت در حمایت از آل خلیفه و سرکوب مردم و نیز نتیجه‌ی معکوس حمایت و سکوتش در قبال جنایات هولناک در این کشور شده است و چرخشی ناگهانی را اجتناب ناپذیر قلمداد کرده است.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:۱
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
ارسال نظرات
محمد
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۰۰:۰۸ - ۲۴ بهمن ۱۳۹۰
۰
۰
پیرمرد بوشهری و رادیو فردا!
http://ostannews.com/showpage.aspx?id=6047&title=
پاسخ
جدیدترین اخبار پربازدید ها