به گزارش پایگاه 598 به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان: 26 مهرماه سال 1359 در تقویم سیاسی
کشورمان یادآور سخنرانی شهید محمدعلی رجایی، نخست وزیر وقت ایران در سازمان
ملل متحد است.
زمانی که ابوالحسن بنی صدر، رئیس جمهور وقت ایران
در بحبوحه جنگ، با رژیم بعث عراق دست در پنجه بود، رجایی در کسوت نماینده
ایران پس از اخذ مهر تایید از سوی امام خمینی (ره)، برای شرکت در مجمع
عمومی، راهی نیویورک میشود.
آنچه سخنرانی شهید
رجایی را تاریخی و در چارچوب مفاخر ایران نگاه داشت، اظهارات برنده و قاطع
او درباره جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و جنایات متجاوزان بعثی در مناطق
اشغالی، کشتار مردم شهرها و روستاهای کشور بود.
درجریان
این نشست رجایی، حمله سازماندهی شده عراق به خاک ایران، نقض حقوق انسانی و
کمکهای غرب به دولت عراق را با شفافیت هرچه تمامتر تشریح و اعلام کرد
"نمیتوان و نباید زیر چکمهها و رگبارهای دشمن، با آتش بس موافقت کرد".
گفته
میشود رجایی در این جلسه به طور نشسته و از جایگاه هیات ایرانی و نه از
تریبون پیش بینی شده، به سخنرانی پرداخت، نظام حاکم بر کشورهای جهان را به
باد انتقاد کشاند و درباره شرایط وقت که اوج جریانات جنگ سرد میان آمریکا و
شوروی را رقم میزد، اظهار نظر کرد.
بخشی از این سخنرانی بدین شرح است:
بسماللهالرحمنالرحیم
لا یحبالله الجهر بالسوء منالقول الا من ظلم
خداوند دوست ندارد کسی سخن درشت را فریاد بکشد مگر وقتیکه مورد ستم قرار گرفته باشد.
ما
در شرایطی به اینجا آمدهایم که کشورمان در میان آتش جنگ برافروخته از سوی
دولت بعث و نامردمی عراق میسوزد؛ و نیز در شرایطی هستیم که واقعه زلزله
الجزایر به نوبه خود مردم و امام ما را سخت اندوهگین ساخته و بسیار متأسفیم
که به علت شرایط جنگ نتوانستیم آنچنان که باید در جهت برآوردن نیازهای
مردم برادر و مسلمان آنجا اقدام نماییم.
من دیروز
مستقیما از جبهه جنگ عازم اینجا شدم. کشتهها و مجروحینی را که دیدن آنان
دل هر انسانی، هر چند کم احساس را به درد میآورد، به چشم خود نظاره کردم.
موشکهای ۹ متری زمین به زمین که به شهر دزفول پرتاب شده، قسمت اعظم شهر را
بر سر مردم شریف و قهرمان آن دیار خراب کرده است. در دزفول متجاوز از ۳۰
کودک مجروح کمتر از شش ماه را که هماکنون در بیمارستان این شهر بستری
هستند، دیدم. ارتش صدام حسین به بهانههای واهی که بهتر است حتی گفته شود
بدون بهانه، به خاک ما تجاوز کرده، مراکز تولیدی و اقتصادی و بخصوص مناطق
مسکونی ما از جمله بیمارستانها و مؤسسات آموزشی را منهدم مینماید و مردم
بیگناه ما را به قتل میرساند.
دنیا باید بداند که
ارتش فریبخورده صدام به هیچ چیز رحم نمیکند و خاطرات حمله هیتلر را
دوباره در یادها زنده کرده است. صدام برای ادامه چند روز بیشتر حکومت خود
با دوازده لشگر و با متجاوز از ۲۵۰۰ تانک و صدها هواپیمای جنگی و
جنگافزارهای فراوان دیگر به مردم کشور ما که دوران بازسازی جمهوری اسلامی
را شروع کردهاند، سبعانه حملهور شده است...
هرچند
که این فرصت شرایطی را فراهم ساخت که وی نسبت به مسائل دیگری همچون مسائل
مهم جهان، خصوصا اشغال فلسطین توسط صهیونیستهای نژادپرست، تجاوز ارتش سرخ
شوروی به افغانستان و توطئههای استعمارگران و مستکبران در سراسر جهان،
مطالبی را ایراد کند اما باید دانست که شهید رجایی به عنوان نخستین مقام
ایرانی بلند پایه توانست بعد از انقلاب اسلامی نه تنها برای شرکت در مجمع
عمومی بلکه برای حضور در جلسه شورای امنیت، به سازمان ملل و نیویورک راه
پیدا کند.
جالب است بدانید که این سفر و سخنرانی داغ و پرهیاهو
حاشیههای داغتری را در خاطرات همگان خلق کرد به طور مثال میتوان از
نمایش شکنجههای زمان شاه بر بدن شهید رجایی مقابل خبرنگاران، اشاره کرد.
نمیتوان
تاثیر عمیق سخنرانی رجایی در سازمان ملل متحد را نادیده گرفت چراکه این
مسئله به عنوان نقطه عطفی بر تارک تاریخ ایران ماندگار شده است ژرفای نفوذ
این سخنرانی به اندازهای بود که حتی نمایندگانی از سوی دولت آمریکا را
برانگیخت تا نسبت به دیدار و مذاکره با نخست وزیر ایران تمایلی ویژه از
خود نشان دهند به همین منظور پس از مطرح کردن درخواست خود به دلیل
سیاستهای سلطه جویانه و جنایات مرتکب شده در جهان، شهید رجایی به رد این
درخواست ترغیب میشود.