در تحليل عاطفيِ دقيق این جنگ، دو موج ارزش گرايي انسانيت و مقابله با ستمگري از دو سو، تاریخ را مورد تأثیر شدید قرار می دهد؛ که این به معناي استراتژيِ تكامل تاريخي است، نه معناي استراتژيِ تكامل اجتماعي و به دست گرفتن قدرت.
من از همين جا ميخواهم عرض كنم کسانی كه ميگويند حضرت آمده بود تا حكومت اسلامي تشکیل بدهد؛ در واقع معناي تكامل گرايي تاريخي را نفهمیدند.
تكامل گرايي تاريخي، خيلی عظيمتر از تكامل گرايي اجتماعی است. تكامل گرايي تاريخي باقي ميماند بدون اينكه شخص حضور داشته باشد و در همه جريانات تكاملي، موضوع رشد و تكامل قرار ميگيرد. لذا گرايشي را كه الان به حضرت ابا عبدالله در سراسر جهان وجود دارد، قطعاً در صده اول وجود نداشته.
تنها كسي ميتواند به زبان تاريخ صحبت كند كه ستيز و عاطفه را بتواند به عاليترين شكل تاريخياش تركيب كند. در قضيه عاشورا و جريانات بعد آن، كاملاً اين امر، واضح است. يك ذره آثار ذلت در اسرا ديده نميشود، يك ذره هم پايشان را از مقاومت در برابر دشمن پايين نميگذارند، حتی به يكديگر این توصیه را هم ندارند که ابراز عاطفه نكنيد، برعکس اتفاقا در ابراز عاطفه كردن هم خيلي شديد هستند. اين منش با هيچ نظام جنگياي كه بخواهد در وهلهْ ساختار بسازد، نميسازد. اصلاً شمشير علي بن ابيطالب و حضرت اباعبدالله ميزند براي اينكه ارزش بر تاريخ مسلط بشود؛ براي ارزش تاريخي، نه اینکه مثل انقلابهاي اجتماعي، ساختار در وهلهْ ايجاد بشود. اينکه وجود مبارك سيد الموحدين (عليه افضل صلوات المصلين) در جنگ وقتی با عمرو عاص مواجه می شود و او خودش را عریان ميكند و حضرت او را رها ميكنند؛ اين دقيقاً معناي انسان گرايي است. معناي اين است كه اين شخص، در حال ابراز ذلت است و انسان [امیرالمومنین(ع)] به آدمي كه ابراز ذلت ميكند، ابراز قدرت نميكند. آيين ما اين است كه فراري از جنگ را تعقيب نكنيد. هر چند يقين داشته باشيد او همين كه توانست فرار كند، دوباره نامردي و نامردمي خودش را به شديدترين وجه ابراز ميكند. اين دقيقاً يعني باز كردن مشت عمرو عاص، يعني آيين عمرو عاص را شكسته، نه شخصش را. آيين خود محوري را در برابر آيين ارزش محوري شكستن.
وقتی قضيه حضرت اباعبدالله را به این صورت که ایشان در ظلم ستیزی چگونه بودند ذکر کنید یعنی در واقع جوان را با این روحیه مواجه کردید اگرچه طبيعتاً مشكل است كه جوان حركت تاريخيِ به آن صورت داشته باشد. نه جوان، پيرش هم مشكل است، ولی الگوگيري ميتواند بكند.