روند كلي برنامه ششم:
نهم تيرماه سال 1394سياستهاي كلي برنامه پنجساله ششم توسعه به رياست جمهور ابلاغ شد. دولت محترم لوايح دوگانه خود را تحت عنوان «لايحه تنظيم برخي از احكام برنامه هاي توسعه كشور» (معروف به لايحه احكام دائمي شامل 50 ماده) و «لايحه احكام مورد نياز اجراي برنامه ششم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران» (شامل 31 ماده) را تقديم مجلس كرد كه به ترتيب در تاريخ 5 آبان و 4 بهمن سال 94 اعلام وصول گرديد.
پس از بررسيهاي اوليه نمايندگان محترم، ايراداتي از جمله عدم ارائه لايحه برنامه و تنها ارائه احكام مورد نياز برنامه مورد طرح قرار گرفت. اما در اين سو دولت خود را موظف به ارائه لايحه برنامه نميدانست بنابراين مجلس خود مبادرت به تكميل هر دو لايحه كرده و مفاد لوايح تقديمي را مورد تغيير و تحول اساسي قرار داد كه در مورد لايحه احكام دائمي، اين امر با ايراد شوراي نگهبان مواجه شد چرا كه ماهيت لايحه تغيير پيدا كرده و تبديل به طرح شده بود. اين لايحه در حال حاضر در مجلس در حال بررسي و رفع نقص ميباشد.
لازم به ذكر است وصف دائمي بودن احكام با توجه به موقت بودن سياستهاي ابلاغي برنامه توسعه (براي 5سال ابلاغ ميشود) به لحاظ ماهيت حقوقي و قانوني محل سؤال و تأمل است. در واقع سياستهاي ابلاغي و قوانين مصوب مجلس هر كدام از جهت حقوقي جايگاه مشخصي داشته و نسبت آنها با يكديگر نيز واضح است به اين صورت كه قوانين مصوب بايد در چارچوب سياستهاي ابلاغي تعريف شوند.
با اين فرض تعريف احكام دائمي در چارچوب سياستهايي كه خود موقت تلقي ميشود چه نسبتي با سياستها و قانون اجرايي شدن سياستها دارد؟ در واقع ميتوان حالتي را در نظر گرفت كه برخي از اولويتهايي كه در قالب احكام دائمي مقرر شده است، در سياستهاي ابلاغي بعدي جزء اولويتهاي اساسي كشور به شمار نيايند كه در اين صورت، وجود آنها در قانون احكام دائمي بلاوجه ميباشد.
روند تهيه گزارش كارشناسي حاضر:
پژوهشكده راهبردي سازمان بسيج حقوقدانان از ابتداي تقديم لايحه احكام مورد نياز اجراي برنامه، مطالعه و بررسي روند برنامه و مفاد آن را در دستور كار خود قرار داد به نحوي كه اسفندماه 1394 راهبرد پژوهشي خود براي سال 1395را مطالعه الزامات تحقق سياستهاي ابلاغي برنامه ششم توسعه قرار داد.
اين پژوهشكده در 5 حوزه مطابق با 5سرفصل سياستهاي ابلاغي تعريف كار كرد. دفاتر تخصصي پژوهشكده عبارتند از: حقوق اقتصادي، حقوق و فرهنگ، حقوقي و قضايي، حقوق و امور اجتماعي، حقوق و امور علم، فناوري و نوآوري.
كار ويژههاي اين دفاتر 5گانه رصد آخرين اوضاع و احوال هر حوزه، شناخت مسائل اولويتدار حوزه مربوطه جهت ارائه به جامعه حقوقي كشور و پژوهش در رابطه با مهمترين مساله(مسائل) هر حوزه است.
لازم به ذكر است كارشناسان پژوهشكده راهبردي سازمان بسيج حقوقدانان داراي تخصصهاي حقوق عمومي، حقوق خصوصي، حقوق جزا، حقوق پزشكي، فلسفه حقوق و نيز اقتصاد هستند.
پژوهشكده در راستاي ايفاي نقش خود در ارتباط با برنامهريزي بهينهتر براي آينده كشور، اقدام به توليد گزارش حاضر كه شامل مطالعه تطبيقي لوايح تقديمي دولت، اسناد پشتيبان لوايح تقديمي(بخش اقدامات اساسي مدنظر دولت) و نظرات كميسيون تلفيق در مورد لايحه احكام مورد نياز اجراي برنامه با سياستهاي كلي ابلاغي برنامه ششم توسعه نمود.
گزارش حاضر حاصل تعمق دفاتر تخصصي پژوهشكده از اسفندماه 1394 تا به حال بوده و تلاش شده است در آن نگاه علمي چه در نتايج كمي چه در نتايج كيفي مبنا قرار داده شود.
همچنين كارشناسان دفاتر تخصصي به اساتيد در حوزههاي مختلف علمي و اجرايي و نيز در برخي حوزهها به كارشناسان معاونت برنامهريزي و نظارت راهبردي رياست جمهوري، مركز پژوهشهاي مجلس، مركز تحقيقات استراتژيك مجمع تشخيص و ديگر مراكز علمي و اجرايي مراجعه و با ايشان مصاحبه تخصصي نمودهاند.
در مورد آمار كلي ارائه شده در گزارش بايد خاطر نشان كرد در هر بخش با توجه به تعداد بندهايي از سياستها كه از سوي لوايح تقديمي دولت مورد پوشش قرار داده شدهاند اين آمار استخراج شده است. پر واضح است كميت ميزان پوشش مفاد سياستهاي ابلاغي ميتواند در سطحي ديگر با توجه به اهميت هر بند يا نياز كشور مورد محاسبه قرار گيرد كه خود نيازمند اولويتبندي هر يك از مفاد ابلاغي بوده و امري اختلافي محسوب ميشود.
بنابراين آن چه در ابتداي امر مي تواند قابل اتكا باشد، تعداد مفاد و بندهايي از سياستهاي ابلاغي است كه براي آن برنامهاي در نظر گرفته شده است.
مساله ديگر نحوه مواجهه با اسناد پشتيبان منتشر شده از سوي معاونت برنامهريزي و نظارت راهبردي رياست جمهوري است، كه از نقطه نظر حقوقي اين اسناد به دليل عدم ارائه به مجلس جهت تبديل به قانون، نه براي اين دولت و نه براي دولت آتي(دولت دوازدهم) الزامآور نبوده لذا به شمار آوردن آن تنها ميتواند از لحاظ سنجش ميزان اشراف دولت به اقدامات مورد نياز در حوزههاي مختلف كارآيي داشته باشد اما فايده حقوقي و قانوني ويژهاي بر آن مترتب نبوده و مبناي ارزيابي نهايي برنامه دولت قرار نگرفته هر چند در بخشهاي مختلف گزارش مورد اشاره واقع شده است.
نكته ديگر اينكه پژوهشكده تنها در حوزههايي كه در آن دفتر تخصصي و كارشناس دارد اظهار نظر نموده است لذا 3 حوزه دفاعي-امنيتي، سياست خارجه و فناوري اطلاعات و ارتباطات در اين گزارش مورد اشاره قرار نگرفته است.
مطلب آخر هم اينكه با توجه به:
1- ايراد شوراي نگهبان به مصوبه مجلس در رابطه با دائمي شدن برخي احكام به دليل تغييرات گسترده در آن؛
2- وجود خلاهاي جدي در لايحه تقديمي جديد دولت و اينكه اصلاح و تكميل اين لايحه مستلزم دخل و تصرف فراوان در آن است؛
نمايندگان در تكميل لايحه تقديمي، دچار محدوديتهاي جدي خواهند بود كه اين امر ميتواند منجر به باقي ماندن خلاهاي اساسي لايحه شود.
لذا بايد به راه حلهايي از جمله تشكيل كميتههاي تخصصي دولت و مجلس جهت شناسايي و تكميل نواقص و اعمال آن از سوي دولت در لايحه انديشيد كه در نتيجه نه فوت زمان اتفاق بيفتد و نه قانون برنامه داراي ايرادات اساسي باشد. در غير اين صورت و در صورتي كه همين لايحه با اصلاحات جزئي مورد تصويب قرار بگيرد، عدم تصويب قانون برنامه لااقل به عنوان لايحه (و نه طرح) ارجحيت دارد.
در آخر شايسته است مجددا تاكيد شود اين گزارش با هدف كمك به بهينهتر شدن روند حل مسائل كشور و برنامهريزي بهتر از سوي مجلس و دولت تنظيم شده است.
از خداوند عزيز و منان توفيق خدمتگزاران به كشور در مناصب گوناگون را خواستاريم.
متن گزارش را در فايل پيوست ميخوانيد