به گزارش پایگاه 598 به نقل از روزنامه شرق، رابطه پنهانی زن متأهل با دوست شوهرش نهتنها باعث قتل شوهر شد بلکه جوان دیگری را نیز در آستانه قصاص قرار داد.
به
گزارش خبرنگار ما، مأموران پلیس دو سال قبل در جریان یک درگیری در خانهای
قرار گرفتند و مطلع شدند چند مرد بعد از ورود به این منزل با مرد صاحبخانه
درگیر شده و او را زخمی کردهاند. ساعاتی بعد از اعلام این درگیری و تشکیل
پرونده از بیمارستان به پلیس خبر دادند که مرد زخمی جانش را از دست داده
است. وقتی تحقیقات مأموران درباره قتل آغاز شد، دریافتند آنچه اتفاق
افتاده به دلیل رابطه پنهانی همسر مقتول با یکی از طرفین درگیری بوده است.
پلیس متوجه شد بعد از اینکه مقتول به رابطه همسرش با مرد جوانی به نام
سجاد مشکوک شد، منتظر سجاد ماند و در فرصتی مناسب او را که وارد خانهاش
شده بود، در خانه نگه داشت و همین هم باعث درگیری و قتل شد.
مأموران
برای مشخصشدن ماجرا از همسر مقتول بازجویی کردند. او گفت: وقتی سجاد وارد
خانه شد شوهرم او را غافلگیر و در خانه حبس کرد، نمیدانم چه اتفاقی افتاد
و دوستان سجاد چطور متوجه شدند اما آنها وارد خانه شده و با شوهرم درگیر
شدند و یکی از آنها شوهرم را با چاقو زد؛ البته من نمیدانم کدامشان این
کار را کرد. مأموران دو مردی را که در این درگیری شرکت داشتند بازداشت
کردند و یکی از آنها به نام مرتضی مسئولیت قتل را قبول کرد. او گفت: من در
حمایت از دوستم مرتکب این قتل شدم و قصدم هم کشتن شوهر زن جوان نبود؛ من
فقط میخواستم به دوستم کمک کنم.
پرونده
با صدور کیفرخواست برای رسیدگی به شعبه ١٠ دادگاه کیفری استان تهران ارسال
شد. روز گذشته بعد از اینکه کیفرخواست خوانده شد و اولیای دم شکایت خود را
مطرح کردند، مرد متهم به قتل در جایگاه قرار گرفت؛ او گفت: من اصلا از
رابطه سجاد با زن جوان خبر نداشتم، دوستم سجاد به من پیامک داد که توسط
فردی گروگان گرفته شده است، من هم برای اینکه بتوانم کمکش کنم با دوستم
عباس به آنجا رفتم. فکر کردم میخواهند از او باج بگیرند بههمیندلیل هم
به آنجا رفتم. وقتی به خانه آن مرد رفتم او در را باز کرد و با هم درگیر
شدیم. من یک ضربه به دستش زدم و اصلا به جای دیگری از بدنش ضربهای نزدم.
متهم گفت: شاید دوستان و همسایههای خود مقتول این کار را کرده باشند.
آنها هم در این درگیری بودند و عده زیادی به سمت من آمدند و ما را زدند؛ من
هم نمیدانستم باید چه کنم البته منکر این نمیشوم که درگیر شدم اما قتل
کار من نیست. در این هنگام قاضی به متهم گفت: همسایههای مقتول در حمایت از
او وارد درگیری شده بودند، بنابراین دلیلی نداشت که او را به قتل
برسانند.
متهم گفت: من هم مرتکب قتل نشدم و هرچه گفتهام بر اثر فشاری بود که در اداره آگاهی تحمل کردم.
هیأت قضات بعد از گفتههای متهم و دفاعیات وکیلمدافعش برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.