به گزارش پایگاه 598 به نقل از فارس، «دليران تنگستان» نام سريالي ايراني است كه بر اساس مبارزات رئيسعلي دلواري در مقابل انگليسيها ساخته شده است.
داستان مبارزات تنگستانيها در برابر استعمار انگليس
اين اثر درباره تاريخ مبارزان تنگستان، دشتي، دشتستان و بوشهر در جنوب ايران در مقابل امپراتوري بريتانياست كه در ۱۴ قسمت و در طول دو سال از ۱۳۵۲-۱۳۵۰ به كارگرداني «همايون شهنواز» و تهيهكنندگي «ملكساسان ويسي» ساخته شد.
اين اثر تلويزيوني كه به صورت 16 ميلميتري و سياه و سفيد فيلمبرداري شده، نخستين بار در اسفندماه ۱۳۵۳ از تلويزيون ملي ايران به نمايش درآمد و پخش آن، تا بهار ۱۳۵۴ ادامه داشت.
مجموعه «دليران تنگستان» اين روزها در حال پخش از شبكه آي فيلم است و همين بهانه اي شد تا مروري بر روند ساخت اين اثر و البته گفت وگويي با «منوچهر آذر» از بازيگران اصلي سريال داشته باشيم.
كدام بازيگر چه نقشي را ايفا كرده است؟
محمود جوهري در اين اثر تلويزيوني نقش «رئيسعلي دلواري» را ايفا مي كند و شهروز رامتين در نقش «خالوحسين دشتي»، زنده ياد اسماعيل داورفر در نقش «حاج محمدرضا كازروني»، عنايتالله شفيعي در نقش «زائرمحمد»، مرحوم نعمتالله گرجي در نقش «حاكم بوشهر»، منوچهر آذر در نقش «واسموس» آلماني،مستانه جزايري در نقش «زن رئيسعلي»، ولي اله شيراندامي در نقش «دريابيگي» و حسين محجوب در نقش «سيدمحمد دكتر» در اين سريال نقش آفريني كردهاند.
نويسنده و كارگردان «دليران تنگستان» همايون شهنواز است و
دستياران كارگردان: سامي تحصني و احمد سليماني، فيلمبرداران: مهرداد فخيمي، وانوش وارطانيان و فريدون قوانلو، دستيار فيلم بردار: نقشينه، تدوين: داود يوسفيان و منوچهر اوليائي، موسيقي متن: احمد پژمان و علي رهبري، طراح گريم: فرهنگ معيري و صداگذار: مصطفي مصطفوي است.
قصهاي مبتي بر روايتهاي يك كتاب
منوچهر آذر درباره شرايط توليد «دليران تنگستان» گفت: من آن زمان دانشجوي سال چهارم دانشكده هنرهاي دراماتيك بودم و با اقاي محمود جوهري همكلاس بودم. يك روز ما را به شبكه دعوت كردند و آنجا همايون شهنواز كه به نظر امده بود به دانشكده هنرهاي دارماتيك و كار ما را ديده بود، ما را دعوت كرد و گفت به ما دستور ساخت چنين سريالي را داده اند. شما چه كاري مي توانيد انجام دهيد؟
البته من آن زمان مشغول نوشتن پايان نامه بودم. آن زمان گفتند كه كتاب دليران تنگستاني نوشته محمدحسين ركنزاده آدميت را خوانده ايد؟ اين كتاب خيلي مهم است. ما هم گفتيم كتاب جاي خود را دارد ولي ما فيلمنامه را مي خواهيم و بايد بدانيم كه بار دراماتيك داستان به چه سمتي است. در نهايت خلاصه اي از فيلمنامه را به ما دادند و خوانديم.
ايفاي نقش واسموس لورنس آلماني
من قرار شد نقش واسموس را ايفا كنم و براي ايفاي اين نقش مطالعات بسياري را انجام دادم. كتابي هم با نام واسموس لورنس آلماني نوشته كريستوفر سايكس موجود بود كه آن هم خواندم. ديدم شخصيت بسيار عجيب و غريب و خوبي است. او فردي است كه ابتدا براي جاسوسي به ايران مي آيد ولي در ادامه شيفته اخلاقيات ايراني ها مي شود و هم رنگ و هم لباس انها مي شود و سعي مي كند زبان و حتي لهجه تنگستاني را خوب خوب عين آنها صحبت كند. حافظه بسيار قوي داشت و به نظر من گريمور بسيار خوبي هم بود چون به مرد هزارچهره معروف شده بود. انگليسي ها براي سر رئيسعلي 2 هزار پوندجايزه گذاشته بودند ولي براي سر واسموس 5 هزار ژوند جايزه گذاشتند چون فتنه عجيبي براي انگليسي ها بود. در دل ايراني ها هم جا پيدا كرده بود و حتي اموزش هاي جنگي هم را هم به ايراني ها ياد مي دهد.
قرارداد نجومي كه صداي مطبوعات را درآورد
آن زمان 2 قرارداد 125 هزارتوماني براي اين كار بسته شد كه يكي براي آقاي محمود جوهري بود و ديگري هم با من كه آن زمان روزنامه ها بسيار سر و صدا كردند. چون دستمزدمان خيلي بالا بود. هزينه هم بسيار بالا بود ولي آن زمان آقايي به نام جعفريان كه معاون قطبي بود گفته بود كه اين سريل بودجه نامحدودي دارد و تلويزيون مساله اي براي هزينه كردن ندارد.
افكتور پدرخوانده در سريال دليران تنگستان
ساخت سريال بسيار بسيار محتاطانه تر و منطقي تر از امروز بود. براي اينكه آن زمان ما براي افكت سريال آمانوئل را آورده بوديم كه افكتور پدرخوانده هم بود. من چندين سريال جنگي بازي كرده ام ولي هيچكدام مثل سريال دليران تنگستان نبود. الان افكتور هرجا كه دلش مي خواهد وسائل را مي چيند و بازيگر درحالي كه احساس مطلق دارد بايد متوجه اين موضوع هم باشد.در حالي كه او آن زمان داده بود زمين را كنده بودند و ظرف هاي مخروطي شكلي را كه رويشان بوته بود در زمين قرار مي داد. بعد كه مواد منفجره را مي چيد رويش خاك رسي را مي ريخت كه چندين بار آن را الك كرده بود. حساسيت بسيار زيادي داشتند و ما هيچ نوع اتفاقي براي بازيگرانمان روي نداد.
500 تاول نتيجه حضور در يك سريال جنگي
در حالي كه الان اصلا اين حساسيت ها وجود ندارد. در يكي از همين سريال ها خود من به يكي از افكتورها گفتم كه رگباري كه پشت پاي من در حال عبور از كانال ميزني نزديك تر بگير منتها كيسه هايي پر از سنگريزه آنجا گذاشته بودند و تمام آنها به بدن من اصابت كرده بود و وقتي من جلوي آينه رفتم ديدم كه حدود 500 تا 600 تاول خوني پشت بدن من ايجاد شده بود. آن زمان همه چيز علامت گذاري ميشد و همه چيز ايمن تر از حالا بود.
فيلمنامه از ابتدا كامل بود. البته من آن زمان اعتراضاتي به كارگردان داشتم چون احساس ميكردم نقش واسموس را كمرنگ كرده اند كه البته آن هم به دليل اين بود كه مي خواستند چهره رئيسعلي را به عنوان يك ايراني پررنگ تر كنند. نكته قابل توجه براي من اين بود كه وقتي به آن محله رفتيم خانواده هاي بسياري بودند كه فاميلي آنها واسموس زاده بود و اين به دليل علاقه آنها به اين شخصيت بوده است.
بازسازي كوچههاي تنگستان در سولقان
تقريبا 11 ماه در بوشهر كار كرديم و تمام اسب هاي گردان هاي سواره ارتش در خدمت سريال بودند و حدود 2 الي 3 هزار سرباز هم در كنار ما بودند كه به عنوان هنرور نقش سربازهاي هندي و انگليسي را ايفا مي كردند. ما 11 ماه دائم روي اسب بوديم و تا كارمان تمام ميشد به تعليمات سواركاري مي پرداختيم. بعد از آن هم يك ماه در شيراز بوديم و مقداري هم مانده بود كه در سولقان كار كرديم. آنجا برف بسيار زياد بود كه وسايلي براي ذوب كردن برفها آورده بودند تا سفيدك بزند و زمينش مانند تنگستان شود و نخل هم كاشته بودند و فضا را مانند همان جنوب كشور كرده بودند.
سرنوشت بازيگر نقش رئيسعلي
«محمود جوهري» بازيگر اصلي سريال دليران تنگستان و ايفاگر نقش «رئيسعلي دلواري» پس از پايان ساخت سريال، در حادثه تصادف اتومبيلش در نوروز ۱۳۵۵ كشته شد. وي كه با پيكان جوانان قرمز رنگش و به همراه همسر و كودك خردسالشان راهي مسافرتي نوروزي به جنوب كشور بودند، طي مسير دچار سانحه شده و در اين سانحه، به همراه همسرش جان به جانآفرين تسليم كرد و تنها فرزندش از اين مهلكه جان سالم به در برد.