کد خبر: ۳۸۸۴۵۵
زمان انتشار: ۱۰:۱۵     ۲۱ مرداد ۱۳۹۵
اگر فرزندتان زیاد سوال می‌کند اگر همه چیز را می‌خواهد تجربه کند، ‌این مطلب را حتما بخوانید.
به گزارش پایگاه 598 به نقل از چاردیواری، کودک به‌طور طبیعی کنجکاو است و ذهنی فعال دارد، او از همان بدو تولد درصدد کنجکاوی و شناخت اشیا و اشخاص می‌باشد و به طور پیوسته به اطرافش نگاه می‌کند و در صورت افراد بویژه پدر ومادرش خیره می‌شود؛ زیرا هرچه در این دنیا می‌بیند برایش جالب است.

بعد از مدتی، اشیا را با دستان کوچکش می‌گیرد، حرکت می‌دهد، لمس می‌کند، به طرف دهانش می‌برد، نسبت به صداها عکس‌العمل نشان می‌دهد و حرکت افراد را با چشمانش دنبال می‌کند. به این ترتیب، برای شناخت محیط اطرافش تلاش می‌کند.

بنابراین دیدن، شنیدن، بو کردن، مزه کردن و لمس کردن که تمامی آنها در سال اول تولد‌ رشد می‌کند، پایه‌های تجربه‌کردن برای کودک است. در این نوشتار با حد و حدود کنجکاوی در کودکان، تاثیر رشد کنجکاوی در پرورش خلاقیت کودکان و نقش و اهمیت خانواده در کنجکاوی آنها آشنا می‌شویم.

تعیین حد و حدود کنجکاوی در کودکان


باید از دو سالگی به بعد برای کنجکاوی کودکان قانون تعیین کنیم. برای مثال، قانون استفاده از وسایل خطرناک. موقع تمرین این قانون فرزندمان را به جایی ببریم که کمترین خطر را داشته باشد،‌مثلا در یک فضای باز چند چوب یا کاغذ را آتش بزند. با این روش کودک متوجه می‌شود حرارت آتش و شکل‌گیری‌اش چگونه است.

از طرفی استفاده از کبریت چه پیامدی می‌تواند داشته باشد یا اگر می‌خواهد دست به وسایل خطرناک بزند ما باید قانونش را برای او مشخص کنیم تا درک کند که می‌تواند کنجکاوی خود را طبق قانون و قالب خاصی برآورده کند. بنابراین وقتی ما اجرای قوانین مربوط به کنجکاوی را در هر زمینه‌ای برای فرزندمان توضیح بدهیم، او یاد می‌گیرد که می‌تواند انتخاب کند، اما فقط طبق قوانینی که والدین برایش در نظر گرفته‌اند.

چرا آن‌قدر سوال می‌کنی!


خانواده به عنوان اولین جامعه‌ای که کودک با آن تماس مستقیم پیدا می‌کند در شکوفایی احساس و ادراک او بسیار موثر است و نقش بسیار مهمی در تقویت و هدایت صحیح کنجکاوی کودک دارد؛ زیرا افراد خانواده بویژه پدر و مادر می‌توانند با بی‌حوصلگی، این حس را در فرزندشان سرکوب یا با صبر و بردباری تقویت کنند.

متاسفانه بعضی از والدین به‌جای این که خوشحال باشند فرزندشان مراحل رشد خود را به سلامت طی می‌کند، از سوالات او کلافه می‌شوند، در حالی که او با پرسش در حال یادگیری و شناخت دنیای اطراف خود است. به‌این‌ترتیب بچه‌ها از طریق کنجکاوی در حال آموختن هستند و تقویت کنجکاوی آنها اثرات سودمندی در موفقیت و سعادت‌شان خواهد داشت.

بنابراین سعی کنیم به پرسش‌های فرزندانمان درست و دقیق پاسخ بدهیم، زیرا آنها به‌طور طبیعی از سن دو، سه سالگی به بعد سوالات زیادی در ذهن‌شان بوجود می‌آید؛ زیرا عقل و هوش آنها رشد کرده و حرف زدن را یاد گرفته‌اند و همه چیز در این دنیا برایشان جذاب است. در واقع کودکان با این پرسیدن‌ها می‌خواهند از اطلاعات و تجربیات ما استفاده کنند تا دنیای اطرافشان را بهتر بشناسند؛ اما بعضی از والدین سوالات فرزندانشان را پرحرفی می‌شمارند و اهمیتی نمی‌دهند.

این قبیل پدران و مادران بزرگ‌ترین ضربه را به فرزندشان وارد کرده، رشد و پیشرفت عقلی او را متوقف و سرکوب می‌کنند. این نکته مهم است، کودکی که احساس کند به او بی‌توجهی شده ‌است، نمی‌تواند دنیای اطرافش را به درستی بشناسد. پس کمی صبور باشیم و به حس کنجکاوی کودکان اهمیت بدهیم و آن را تقویت کنیم؛ زیرا آنها اشتیاق زیادی برای کاوش و یادگیری دارند.

به این ترتیب، یک پدر و مادر مسئول به دقت به سوالات فرزندشان گوش و پاسخ‌های درست و قابل فهمی را به او می‌دهند و اگر جواب سوالی را نمی‌دانند خیلی راحت و صمیمی می‌گویند، نمی‌دانم. در واقع با این شیوه به فرزندشان یاد می‌دهند، در مواقعی که پاسخ سوالی را نمی‌داند از گفتن واژه «نمی‌دانم» خجالت نکشد.

تاثیر رشد کنجکاوی در پرورش خلاقیت کودکان


رشد کنجکاوی الزاما اتفاق بدی نیست، خیلی‌ها معتقدند زمینه‌ساز خلاقیت در کودکان همین جسارت و کنجکاوی است. همچنین باعث می‌شود فرزندمان بتواند کارهایی انجام دهد که یادگیری‌های بعدی‌اش هم راحت‌تر شکل بگیرد. پس برای رشد خلاقیت باید کنجکاوی کودکان را تقویت کنیم.

یعنی کاری کنیم که وقتی فرزندمان چیزی را می‌بیند، تفکر او فعال شود. برای مثال، وقتی فرزندمان را به پارک یا سفر می‌بریم،‌ گیاهان را نشانش بدهیم. سپس از او بپرسیم، چرا برگ گیاهان سبز است؟ آیا گیاهان هم غذا می‌خورند؟ و... یا وقتی او را به باغ‌وحش می‌بریم، از او سوال کنیم، خرگوش چه می‌خورد؟

و... یا وقتی باران می‌بارد بهتر است بارانی و چکمه‌های او را بپوشانیم و برای خرید از خانه بیرون برویم، در بین راه در چاله‌های آب لگد بزنیم، شاخه درختان را تکان دهیم تا قطرات باران که روی آنها مانده است بر سر و صورت ما بپاشد و... حتی می‌توانیم به او کمک کنیم تا تغییر فصل‌ها را ببیند و احساس کند.

مثلا در فصل بهار شکوفه‌ها و چگونگی میوه شدن آنها را نشانش دهیم، فصل پاییز روی برگ‌های خشک و زرد راه برویم و به صدای خش‌خش آنها گوش دهیم. در فصل زمستان به کودک اجازه دهیم طعم سرد برف را بچشد و با بچه‌ها برف بازی کند. این روش‌ها باعث می‌شود رفتارهای کنجکاوانه فرزندمان به کنجکاوی ساده تمام نشود، بلکه به پدیده یادگیری تبدیل شود که در آن کودک چیزی یاد بگیرد.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها