به گزارش پایگاه 598، سید حمید جمال الدینی در بازدید از خبرگزاری مهر در گفتگویی توضیح داد:
هنگام زلزله عوامل مختلفی در آمادگی تأثیر دارد. بخشی از آمادگی مربوط به
قبل حادثه، بخشی مربوط به هنگام حادثه و بخشی بعد از حادثه است. اگر صرفاً
به آمادگی قبل از حادثه بپردازیم نیز بخشی از آن به آموزشهایی که مردم
دیدهاند مربوط میشود زیرا حتی وقتی مردم آموزش کامل دیده باشند و به
تغییر رفتار هم رسیده باشیم اگر عوامل دیگر نقششان را ایفا نکنند و مثلاً
ساختمانها ایمن نباشد و مسیرهای خروجی درست نباشد وقتی اتفاقی پیش بیاید
نمیتوان کاری کرد. وقتی سیستم زیرساخت ما مشکل داشته و مثلاً گاز شهری
هنگام حادثه قطع نشود برفرض که مردم هم آموزش دیده باشند چه اتفاقی قرار
است بیفتد؟
وی تأکید کرد: هیچ مطالعه دقیق و جامعی درباره اینکه
مردم ما چقدر آموزش دیدهاند و در مقابل حادثهای مثل زلزله چه اندازه
آماده هستند وجود ندارد. پژوهشهایی از سال ۱۳۷۹ و ۱۳۸۰ انجام شده اما
نتایج متفاوتی داشته است. اما آنچه میتوان از پژوهشها فهمید این است که
توجه مردم به حوادث جلب شده است. یک مطالعه در سال ۱۳۸۵ انجام شد که بر
اساس آن ۵۸ درصد مردم درباره زلزله هیچ شناختی نداشتند. ۶۴ درصد مردم
خودشان، اطلاعاتشان را درباره نحوه برخورد با زلزله بسیار کم ارزیابی
کردهاند. اما در سال گذشته یک مطالعهای انجام شد که نشان میداد دغدغه
اصلی مردم تهران از نظر حوادث، چه انسان ساخت و چه طبیعی، در مقام اول
تصادفات و بعد حوادث طبیعی بوده است. یعنی توجه به حوادث طبیعی امروز
بالاخره دست کم مقام دوم دغدغه شهروندان را دارد.
جمالالدینی بیان
کرد: اولین نقطه در آموزش، ایجاد مطالبهگری و دغدغه در مردم است. وقتی
دغدغه مردم گرفتن این آموزشها نباشد انتقال دانشی رخ نخواهد داد. البته
این موضوع به تنهایی وابسته به خود مردم نیست و عوامل اقتصادی و اجتماعی در
آن تأثیر دارد و به همین دلیل کمی پیچیده است. یک بعد دیگر پیچیدگی هم این
است که گاهی یک مدل در یک موضوع در یک کشور جواب میدهد اما همان مدل برای
همان موضوع در کشور ما جواب نمیدهد یا گاهی یک مدل در تهران جواب میدهد و
در یک استان دیگر جواب نمیدهد.
یک سوم اتفاقات جهان در ۴ کشور اتفاق افتاده که یکیاش ایران است
معاون
آموزش، پژوهش و فناوری جمعیت هلال احمر با اعلام اینکه مردم آمادگی لازم
در خصوص زلزله را ندارند، در پاسخ به اینکه چرا با وجود همه تلاشها دست کم
یک نفر در هر خانواده آموزش لازم برای رفتار درست در شرایط بحران را ندیده
است، گفت: اولاً هلال احمر هماهنگ کننده آموزش است و اتفاقاً نگاه ما،
نگاه مدافعهگری حقوق مردم است چون ما یک نهاد عمومی غیردولتی هستیم. ما هم
این دغدغه را دنبال میکنیم اگرچه آموزش همگانی صرفاً مربوط به هلال احمر
نیست و آموزش و پرورش، دانشگاه، حوزه رسانه، صدا و سیما و … هم در آن
درگیرند. اینکه یک فرد آموزش دیده در هر خانواده داشته باشیم جایگاه مطلوبی
است اما اگر واقعبینانه و با فرض ادامه روند موجود آموزشهای ۳۵ ساعته
هلال احمر با امکانات کنونی بخواهیم این شعار را محقق کنیم تصور من این است
که تا ۱۰ سال آینده هم محقق نمیشود اما اگر با نگاه دیگری پیش برویم که
طی آن هلال احمر ایجاد دغدغه کند و برای سمنها و بخش خصوصی ظرفیت برای
آموزش ایجاد کند میتوانیم در زمان کمتری به همین هدف برسیم.
جمالالدینی
در پاسخ به اینکه چه اندازه از بستر شبکههای اجتماعی برای آموزش و
فرهنگسازی در این حوزه بهره گرفته شده است گفت: فعالیت در این زمینه تا
کنون اغلب به صورت حرکتهای خودجوش بوده است چرا که هر جریانی یک نقشه راه
میخواهد. زمانی هدف ما ارائه آموزش است و سعی میکنیم استاندارد خدمات
آموزشیمان را ارتقا بدهیم اما گاهی مدل کارمان تغییر میکند و از مدافعه
گری به سمت ایجاد دغدغه و افزایش عرضه برای تعادل با بازار تقاضا حرکت
میکنیم. ما در حال حاضر مدل دوم را دنبال میکنیم و جنس فعالیتمان در فضای
مجازی هم ایجاد دغدغه و ایجاد ترس عاقلانه است. از هر ظرفیتی هم که در این
زمینه ایجاد شود استفاده میکنیم اما واقعیت آن است که هلال احمر به
تنهایی نمیتواند این کار را بکند. تا زیرساختها درست نشود ما نمیتوانیم
با دو سه نرمافزار و چند نفر که در فضای مجازی مطلب بگذارند به جایی
برسیم. هرچند که ما در این حوزه هم ورود پیدا کردهایم.
وی ادامه
داد: بر اساس یک نظرسنجی که چند سال پیش انجام شد تنها ۲۵ درصد از مردم
اعتقاد داشتند که حفظ خونسردی در شرایط حادثه مهمترین اقدام است. این
نکتهای است که دیگر به آموزش پیچیدهای نیاز ندارد و شما میدانید که
اولین اقدام در هر حادثه حفظ خونسردی است.
جمالالدینی با تأکید بر
ضرورت شناخت بیشتر از مخاطرات گفت: ۷۰درصد شهرهای ما در مسیر زلزله است. ۵۰
درصد شهرها نیز در مسیر سیل هستند و یک بارندگی ۲۲ استان ما را درگیر
میکند. درصد قابل توجهی از جمعیت شهری در مسیر رودخانههاست. طی ۱۰ سال
نزدیک به۳۰ درصد مردم به نوعی از حوادث آسیب پذیرفتهاند. یک سوم اتفاقات
جهان در چهارکشور اتفاق افتاده است که یکیاش ایران است. همه اینها یعنی
باید بدانیم که در چه شرایطی زندگی میکنیم و حوادثی که بعدتر رخ میدهد
مثل تغییرات آب و هوایی را نیز بشناسیم. اینها آماری است که داریم و ۶ تا ۷
درصد از درآمد ناخالص داخلی کشور را هم خرج این مساله میکنیم. شوخی نیست
که هر ۳۰ دقیقه یک نفر به دلیل تصادف میمیرد و هر دو دقیقه یک مجروح
داریم. همه اینها آمار بسیار بالایی است که به هیچ عنوان در شان کشور ما
نیست اما به راحتی از کنار آن رد می شویم.
زلزله در تهران میتواند یکی از ۵ بحران بزرگ دنیا باشد
معاون
آموزش، پژوهش و فناوری جمعیت هلال احمر در پاسخ به اینکه آیا زمان آن
نرسیده که محافظهکاری در اطلاعرسانی از ترس اینکه ایجاد رعب و وحشت شود
را کنار بگذاریم تا مردم با پی بردن به ابعاد خطر برای آمادگی در مقابل آن
احساس دغدغه کنند، گفت: اولاً که چارهای جز این نداریم و باید وسعت حوادث و
خطرپذیریمان را به مردم اطلاع رسانی کنیم. حتماً باید اطلاع رسانی کنیم
چرا که ایجاد ترس عاقلانه ضرورت است و اجتناب ناپذیر است. اتفاقاً به این
شکل اعتماد مردم بیشتر میشود و میگویند که مسئولان ما به این موضوع مهم
توجه دارند و این خود باعث احساس امنیت میشود. موضوعی که اگر مردم از
کانالهای غیررسمی اطلاعات دریافت کنند نتیجه عکس دارد. طی همین روزها
اطلاعرسانی درباره بارندگی در تهران در برخی کانالهای غیررسمی سریعتر
اتفاق افتاد و کلماتی که در شبکههای مجازی رد و بدل شد از «شدیدترین»
«مخوفترین» بود تا کلماتی که نشان میداد اصلاً خبری نیست! خب وقتی جملات
با مبالغه و به طور مکرر به مخاطب داده شود مخاطب اصلاً بیتفاوت میشود.
جمالالدینی
با تأکید بر ضرورت اطلاعرسانی گفت: وقتی قرار است ۴۰ تا ۵۰ میلی متر
بارندگی رخ بدهد و بسته به عملکرد رودخانهها ممکن است حوادثی را هم در پی
داشته باشد بهتر است دستگاه مربوطه اطلاع رسانی مناسبی داشته باشد چرا که
اگر چنین نکند فضای مجازی همین کار را میکند و اثرات معکوس ایجاد میکند و
اعتماد را از بین میبرد.
وی جنبه دیگر موضوع اطلاعرسانی را این
دانست که حادثه همیشه برای فرد دیگر رخ نمیدهد: حوادث جادهای جان یک
نماینده منتخب را هم گرفت. چند سال اسارت به حاج آقا ابوترابی فرد آسیبی
نزد اما یک تصادف این عزیز را از جمع ما برد. یعنی چه مسئول باشیم، چه
هنرمند باشیم و چه کارمند و کارگر باشیم این برای ما هم اتفاق میافتد.
جمالالدینی
در توضیح نکته دیگری که باید در اطلاعرسانی در نظر داشت، گفت: برای ایجاد
ترس عاقلانه نیاز به تغییرات خیلی پیچیده نیست. مثلا در تهران کافی است
دغدغه ایجاد کنیم که وقتی مردم خانه می خرند به مسائل ایمنی آن خانه هم
توجه کنند اما نباید به اندازهای ترس ایجاد کنیم که مردم به این نتیجه کلی
برسند که دیگر میمیرم و رعایت مسائل ایمنی هم در حد حرف است و اگر قرار
باشد بمیریم مرگ حق است! یعنی نباید با ایجاد ترس زیادی جامعه را دچار
بیتفاوتی کنیم.
وی با بیان اینکه اگر در تهران زلزله بیاید یکی از ۵
بحران بزرگ دنیا رقم خواهد خورد گفت: واقعیت آن است که همه حوادث از نوع
زلزله نیست اما به دلیل عدم آموزش گاهی یک حادثه ساده به بحران تبدیل
میشود در حالی که همه حوادث ما آنقدر پیچیده نیست.
گاهی باید حاکمیتی نگاه کنیم
معاون
آموزش، پژوهش و فناوری جمعیت هلال احمر در پاسخ به اینکه چرا از حضور
خبرنگاران در کنار نیروهای هلال احمر استفاده نمیشود گفت: به طور کلی
افراد و دستگاه ها از نظارت فراری هستند کلاً ناظران را دوست ندارند و این
یک موضوع ریشهای است. اما این به عملکرد ناظر هم وابسته است و تک عاملی
نیست. ناظر فعالیت من باید اطلاعات تخصصیاش از من بیشتر باشد نه اینکه
کاری کند که من دچار آسیبهای روزمره بشوم و دنبال آن باشم که مسائل ظاهری
را درست کنم و ۷۰ درصد وقتم به ظواهر گرفته شود. کار ریشهای را پایش نکنم.
این یکی از مهمترین کارهای رسانه است و میتواند نظارت و بازرسی را ترویج
کند.
جمالالدینی درباره ضرورت دیگر کار رسانهای تأکید کرد: وقتی
به دنبال تغییر رفتار هستیم به خودی خود فعالیتی زمانبر است اما ذات رسانه
و به ویژه فضای مجازی خوراک لحظهای است. این نباید در رفتار مردم هم
تزریق شود. اگر چنین بشود من هم به عنوان یک متولی کار، به جای کار عمیقی
که ۵ سال یا ۱۰ سال دیگر نتیجه خواهد داد به سمت حرکات نمایشی حرکت میکنم
چرا که بالاخره من هم قدرت تحمل فشار مشخص و محدودی از طرف مجموعه دارم.
رسانه میتواند به مردم بیاموزد که تغییر رفتار یک شبه اتفاق نمیافتد.
وی
تأکید کرد: باید مسئولیت پذیری اجتماعی را یک ارزش کنیم. تا این کار را
نکنیم هیچ کدام از تلاشهایمان جواب نمیدهد. بنگاههای بزرگ اقتصادی و
بیمهها باید در حوزه پیشگیری در همه مسائل و نه فقط بهداشت و درمان ورود
کنند و ورودشان به صورت معناداری منجر به آوردهای اقتصادی بشود به نحوی که
ارزش اجتماعی برای آنها فضا و بازار ایجاد کند که علاقهمند شوند به این
عرصه ورود پیدا کنند.
جمالالدینی در پایان با بیان اینکه قدیم
آدمها را بورسیه میکردیم اما امروز ساختمانها را بورسیه میکنیم، گفت:
قبلاً پول میدادیم که آدمها آموزش ببینند اما امروز تنها پول میدهیم که
دستگاه بخریم. این تغییر نگاه فرهنگی است که صورت گرفته است. ما در سال چه
جشنوارهای داریم برای آدمهایی که مسئولیت پذیری اجتماعی دارند؟ یا اگر در
حوزه ساختمان، یک پیمانکار ایمنی را مطابق با حادثهخیز بودن تهران ارتقا
بدهد چه کسی از او قدردانی میکند؟ آیا مردم قبول میکنند آن خانه را
گرانتر بخرند؟ مردم ما میپذیرند که در صورتی که مجبور به انتخاب وسیله
برای سفر بودند، کیف کمکهای اولیه را که ۴۰ هزار تومان است از عقب
ماشینشان حذف نکنند. شاید اگر کیسه هوا هم انتخابی بود برخی آن را حذف
میکردند. به همین دلیل است که در برخی موارد باید حاکمیتی نگاه کنیم.