به گزارش پایگاه 598، وطن امروز نوشت:
مرحومه پروين اعتصامي حكايتي را به نظم در ديوان خود نقل ميكند با
عنوان طوطي و بازرگان كه بدين شرح است: بازرگاني در سفري به هند يك طوطي
براي خود ميخرد كه در گذر زمان علاقه بسيار به او پيدا ميكند. علاقه مفرط
بازرگان به طوطي بهگونهاي بود كه همنشين روز و شب او بود و شكر غذاي
هميشگي اين طوطي بود. شبي كه بازرگان از خستگي پس از بزم شبانه قصد استراحت
داشت، طوطي را مأمور ميكند بيدار بماند و از اموال و داراييهاي بازرگان
مراقبت و در صورت لزوم او را بيدار كند. غافل از اينكه دزدي نابكار شبانگاه
به خانه بازرگان داخل ميشود و هست و نيست بازرگان را با خود ميبرد و
طوطي هيچ واكنشي نشان نميدهد. بازرگان صبح برميخيزد و متوجه دزدي شب
گذشته ميشود و چند بيت آخر اين حكايت شنيدني است:
«فرشها كو، كيسههاي زر كجاست؟/ گفت خامُش كيسه شكر بجاست
گفت ديشب در سراي ما كه بود؟/ گفت شخصي آمد اما رفت زود
گفت دستار مرا بر سر نداشت؟/ گفت من ديدم كه شكر برنداشت
گفت مهر و بدره از جيبم كه برد؟/ گفت كس يك ذره زين شكر نخورد
زآنچه گفتي، نكتهها آموختم/ چشم روشنبين به هر سو دوختم
هركجا كردم نگاه از پيش و پس/ كاله، اين انبان شكر بود و بس
پيش ما، اي خواجه، شكر پربهاست/ تا چه چيز ارزنده، در نزد شماست»
اين حكايت، حكايت امروز دولتمردان است. از چه جهت؟ از آن جهت كه در
فضاي پرهياهوي رسانهاي پسابرجام كه قرار بود فتحالفتوحي باشد براي نظام و
قرار بود چرخهاي اقتصاد را بچرخاند و قرار بود با كليد تدبير، قفل مشكلات
اقتصادي را بگشايد و مخلص كلام، دمار از روزگار ركود، تورم، بيكاري، نرخ
سود و چه و چه دربياورد، مثل اينكه از پس اينكار برنيامده است و هماكنون
آقايان به تناقضگويي افتادهاند و هرچه فرياد «دزد را بگيريد» سر ميدهند،
آنها انبان شكر را نشان ميدهند. بخشي از اين تناقضها را بخوانيد.
علياكبر صالحي، رئيس سازمان انرژي اتمي: طرف غربي در عمل به تعهدات خود
تأخير دارد. حسن روحاني، رئيسجمهور: ايشان [صالحي] وزير اقتصاد و رئيسكل
بانك مركزي نيست، وزير خارجه هم الان نيست، ايشان مسؤول سازمان انرژي اتمي
است.
هانس فيشر، رئيسجمهور اتريش: سوئيفت هنوز براي ايران باز نشده است.
سيدعباس عراقچي، معاون وزير امور خارجه: خبرنگار صداوسيما نظر خود را درباره سوئيفت به رئيسجمهور اتريش القا كرد.
وليالله سيف، رئيس كل بانك مركزي در مصاحبه با تلويزيون بلومبرگ:
برجام تاكنون «تقريباً هيچ» دستاورد اقتصادي براي ايران نداشته است. با
آنكه قرار است سپردههاي ايران در بانكهاي خارج از كشور قابل دسترس باشد،
بانكهاي اروپايي كماكان نگران نقض قوانين آمريكا و مواجه شدن با جريمههاي
سنگين اين كشور هستند.
وليالله سيف، رئيس كل بانك مركزي، در شوراي روابط خارجي آمريكا: به
طور كلي ما توان استفاده از داراييهاي مسدودشده خود در خارج از كشور را
نداريم و شركاي ايران به تعهدات خود پايبند نبودهاند.
جاش ارنست، سخنگوي كاخ سفيد: آمريكا و جامعه بينالملل به اجراي تعهدات خود طبق توافق صورتگرفته با ايران پايبندند.
اين اظهارات تنها بخشي از سخناني است كه اين روزها پيرامون فرجام
فتحالفتوح دولت در رسانهها منتشر ميشود؛ اظهاراتي كه نشان شكافي عميق در
ميان طرفين توافق هستهاي بر سر وظايف طرف غربي است. آن روزها كه جناب
رئيسجمهور وقوع توافق را حتمي قلمداد ميكردند، اولين پالس مثبت براي فشار
بيشتر را براي طرف غربي ارسال كردند و امروز «جك لو»، وزير خزانهداري
آمريكا در سخناني صريح، از اين موضوع سخن به ميان ميآورد: «سيستم مالي
آمريكا به روي ايران باز نيست و تا زماني كه ايران رفتار خود را در
حوزههاي غيرهستهاي تغيير نداده، تحريمهاي غيرهستهاي باقي ميماند».
اين يعني برجام بدجور به دل آمريكاييها چسبيده است، همانطور كه به دل
رئيسجمهور محترم تا چندي پيش چسبيده بود و سخن از برجامهاي 2 و 3 به
زبان ميآوردند.
اساساً انبان شكر مورد علاقه دولت انگار صرفا همان توافق بوده و بس!
در هر صورت- حتي با نقض توافق از سوي طرف غربي- دولت قائل به شكست برجام
نيست و اين بدعهدي را گاه در تضاد با روح برجام ميداند و صرفاً به
گلهگذاريهاي دوستانه(!) اكتفا ميكند. حال آنكه وظيفه دولت پاسخ صريح و
مقتدرانه و واكنش متقابل است. طبق حكايت، دزد آمده است و صنعت هستهاي را
با خود برده و طوطي شكردوست دولت همچنان نگاهش به چند امضاي روي كاغذ است و
دلش به ايميلهاي رد و بدل شده با «جان كري» خوش است.