به گزارش سرویس دین و آئین پایگاه 598، فردا پنجم ربیع الاول مصادف با سالروز وفات حضرت سکینه سلام الله علیها است. یادداشت زیر از م.ه.توکلی به همین مناسبت در مدح و منقبت این بانوی بزرگ اسلام می باشد.
مرحوم محدث قمی درباره ایشان مینویسد: نام سکینه دختر امام حسین علیهالسلام آمنه و به قولی أمینه بود. مادرش رباب دختر امرء القیس بن عدی* بوده که رئیس بکر بن وائل و نصرانی بود...و حضرت علی علیهالسلام دخترش رباب را برای حسین علیهالسلام خواستگاری نمود و او قبول کرد. عبدالله (علیاصغر) و سکینه از او متولد شدند.
سکینه از نگاه امام حسین
امام حسین علیهالسلام به حضرت سکینه و مادرش رباب بسیار علاقه مند بود. ابنجوزی مینویسد:
... و هی ام السکینة بنت الحسین و کان الحسین یحبها حبا شدیدا... .
... رباب مادر سکینه دختر حسین است و حسین او را بسیار دوست میداشت...
و اکثر تاریخ نگاران شعر ذیل را از زبان امام حسین علیهالسلام نقل کردهاند:
لعمرک اننی لاحب دارا تحل بها السکینة و الرباب
احبهما و ابذل جل مالی و لیس لعاتب عندی عتاب
به جان تو سوگند! من خانهای را دوست دارم که در آن سکینه و رباب باشند.
آن دو را دوست دارم و تمام مال و ثروت خود را برای آسایش آنان میبخشم، و هیچ کس نمیتواند مرا مورد عتاب قرار دهد و از این کار بازدارد.
روایت است که حسن مثنی خدمت عمویش امام حسین علیهالسلام رسید و یکی از دخترانش را خواستگاری کرد. حضرت سیدالشهداء فرمود: ای پسر برادر! من دو دختر دارم. فاطمه و سکینه. هر کدام را میخواهی انتخاب کن. ولی من فاطمه را برای تو برگزیدم زیرا او به مادرم فاطمه دختر علیهالسلام صلی الله علیه و آله شبیهتر است... اما سکینه غرق در ذات پرودگار و محو جمال اوست (و اما السکینة فغالب علیها الاستغراق مع الله تعالی فلا تصلح لرجل) .
(استاد جوادی آملی در درس اسفار خودشان به این مضمون می فرمود، به همین دلیل بود که ایشان پس از شهادت پدر ابیات شیعتی مهما شربتم(الخ) را شنید)
گرچه سکینه دختری تازه بالغ بیش نیست اما غرق در اقیانوس بیکران معرفت پرودگار است و خداوند تبارک و تعالی چشم دل او را به جمال و جلال خود باز نموده و به او توان دریدن تمام حجابها، به ویژه حجابهای ظلمانی، را عنایت فرموده است ...
مورد دیگری که امام حسین علیهالسلام زبان به ستایش این بانوی بزرگوار گشوده، هنگام وداع با اوست:
امام علیهالسلام دخترش سکینه، آن بانوی عارف، را در آغوش گرفت و با دست مبارک خویش اشک از چشم او پاک کرد و فرمود:
لاتحرقی قلبی بدمعک حسرة مادام منی الروح فی جثمانی
فاذا قتلت فانت اولی بالذی تبکینه یا خیرة النسوان
دخترم! تا من زنده هستم، با اشک حسرتت قلبم را آتش نزن.
ای بهترین زنان! آنگاه که من کشته شدم، تو برای گریه سزاوارتری.
در مصباح کفعمی از قول حضرت سکینه چنین آمده است:
هنگامی که پدرم امام حسین علیهالسلام شهید شد، او را بغل کردم، سپس بیهوش شدم. در آن حال شنیدم که میگوید:
شیعتی ما ان شربتم ری عذب فاذکرونی
او سمعتم بغریب او شهید فاندبونی
ای شیعهی من! هر گاه آب گوارا نوشیدی، مرا یاد کن، یا هر گاه داستان غریب یا شهیدی را شنیدی، برای من گریه کن.
وقتی به هوش آمدم، بیتاب شده و به صورت خود میزدم که شنیدم هاتفی چنین میسراید:
بکت الارض و السماء علیه بدموع عزیزة و دماء
یبکیان المقتول فی کربلا بین غوغاء امة ادعیاء
منع الماء وهو عنه قریب عین ابکی الممنوع شرب الماء
زمین و آسمان بر مظلومی شهید، با اشک چشم و خون گریستند.
زمین و آسمان بر شهیدی میگریند که در کربلا و در میان امتی که او را دعوت کردهاند به شهادت رسیده است.
او را از نوشیدن آب منع کردند، در حالی که در کنار آب بود. ای چشم! اشک بریز برای کسی که در کنار فرات از نوشیدن آب منع شد.
از حضرت سکینه روایتی هم نقل شده است که بدان تبرک می جوییم: حضرت سکینه دختر امام حسین علیهالسلام از عمه اش امکلثوم دختر علی علیهالسلام و از مادرش حضرت فاطمه سلام الله علیها و او از پدرش رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل میکند که آن حضرت فرمود:
در شب معراج داخل بهشت شدم، قصری بزرگ از مروارید سفید دیدم. بر آن قصر دری مزین به در و یاقوت بود و بر درش پردهای آویخته بود. نگاه کردم، دیدم این عبارت بر در نوشته شده است:
لا اله الا الله محمد رسول الله علی ولی القوم.
نیست خدایی جز خدای یگانه، محمد رسول خدا و علی سرپرست امت محمد است.
و بر پرده چنین نوشته شده است:
بخ بخ من مثل شیعة علی؟
به به، به به! چه کسی مثل شیعهی علی بن ابیطالب است؟
داخل آن قصر شدم، ناگهان قصری از عقیق سرخ، بسیار وسیع و بزرگ دیدم. دری از نقره مزین به زبرجد سبز و پردهای بر در آن بود. نگاه کردم، دیدم بر آن در نوشته است:
محمد رسول الله علی وصی المصطفی.
محمد رسول خدا و علی وصی برگزیدهی اوست.
و بر پرده نوشته است:
بشر شیعة علی بطیب المولد.
شیعهی علی را به پاکی مولد بشارت ده.
داخل آن قصر شدم. قصری دیگر دیدم از زمرد سبز، وسیع و دلباز، که زیباتر از آن ندیده بودم و دری از یاقوت سرخ مزین به لؤلؤ داشت و بر آن در پردهای آویخته بود. نگاه کردم، دیدم روی پرده نوشته است:
شیعة علی هم الفائزون.
شیعیان علی رستگارند.
گفت: ای حبیب من! ای جبرئیل! این قصر از آن کیست؟
فرمود: ای محمد! این قصر برای پسرعمو و وصی تو، علی ابنابیطالب است. تمام مردم در روز قیامت پا برهنه و عریان محشور میشوند مگر شیعیان علی بن ابیطالب، و تمام مردم در قیامت به اسم مادرهایشان خوانده میشوند مگر شیعیان علی که به اسم پدرانشان صدا زده میشوند.
پس گفتم: جبرئیل! ای حبیب من! چرا چنین است؟
فرمود: زیرا آنان علی را دوست دارند و ذاتشان پاک است
وفات سکینه
حضرت سکینه پس از حادثه ی جانسوز کربلا نیز سایه ی پرمهر عمه اش حضرت زینب سلام الله علیها و برادر بزرگوارش امام زین العابدین علیه السلام زندگی میکرد و پس از آن در ساحل اقیانوس علم و معرفت نشست و جرعه نوش علم و ادب و عرفان باقرالعلوم علیه السلام شد. سرانجام سال 117 ه ق از راه رسید و حضرت سکینه دختر امام حسین علیهالسلام، آن ستارهی درخشان آسمان عفت و معرفت پس از شصت و هفت سال زندگی پرافتخار، در مدینه ، شهر رسول خدا صلی الله علیه و آله چشم از دنیا فروبست و دوستان اهل بیت را به سوگ خود نشاند.
ابن خلکان مینویسد: سکینه در روز پنجشنبه پنجم ماه ربیع الاول در سال 117 هجری قمری در شهر مدینه درگذشت (رضی الله عنها).
*البته در این امر تشکیک شده است؛ و ابنکثیر در البدایة و النهایة مینویسد: رباب دختر «انیف» و همسر حسین بن علی علیهالسلام در سال 62 ه ق درگذشت.
منابع
یاران کوچک حسین از سید احمد موسوی
سحاب رحمت(تاریخ و سوگنامه حضرت سید الشهداء) از عباس اسماعیلی