به گزارش پایگاه 598 به نقل از فارس، «در نیم قرن گذشته، اقتصاد جهان اسیر تنها یک کشور بوده است؛ عربستان
سعودی. ذخایر عظیم و بکر نفتی به این کشور اجازه داده به عنوان
تولیدکنندهای دمدمی مزاج، هر وقت خواست بازار را پر یا خالی از نفت کند.»
روزنامه آمریکایی نیویورکتایمز با این مقدمه نوشت که تحریم نفتی 1973 تا
74 اولین نمایش این مطلب بود که آل سعود قصد دارد از بازار به عنوان یک
سلاح استفاده کند.
در اکتبر 1973، ائتلافی از کشورهای عربی به ریاست عربستان سعودی به صورت
ناگهانی، انتقال محمولههای نفتی را در انتقام از حمایت آمریکا از اسرائیل
در جنگ «یوم الکیپور» متوقف کردند. قیمت یک بشکه نفت به سرعت چهار برابر شد
و این شوک وارده به بازار در نتیجه وابستگی اقتصاد غرب موجب افزایش
ناگهانی هزینه زندگی، افزایش بیکاری و افزایش نارضایتی اجتماعی شد.
نیویورکتایمز ادامه داد: «غرب درسهای سال 1974 را فراموش کرده است و بخشی
از آن به این دلیل است که اقتصاد ما تغییر کرده و آسیبپذیری خود را تا
حدودی کاهش داده است، اما دلیل عمده آن این است که ما دیگر هدف اصلی
سعودیها نیستیم.»
طبق این گزارش، «در سالهای اخیر، سعودیها به وضوح اعلام کردهاند که
بازارهای نفت را خط مقدم مهم نبرد با ایران میدانند. تاکتیک مورد علاقه
آنها در واقع "سر ریز کردن" است به این مفهوم که مازاد نفت خام را به
بازار ضعیف پمپاژ میکنند، که این به مثابه جنگ با ابزار اقتصادی است:
معادل نفتیِ بمباران دشمن.»
در سال 2006، «نواف عبید» یکی از مشاوران امنیتی عربستان هشدار داد که ریاض
آمادگی دارد با هدف «خفه کردن» اقتصاد ایران، قیمتهای نفت را پایین
آورد. دو سال بعد، سعودیها با هدف تقابل با ایران و جلوگیری از حمایت این
کشور از عراق و لبنان و ... چنین کاری را محقق کردند.
سپس در سال 2011، «ترکی الفیصل» رئیس سابق دستگاه اطلاعاتی عربستان به
مقامات ناتو اعلام کرد که ریاض آمادگی دارد با هدف تحریک ناآرامیهای داخل
ایران، بازار را با کالاهای خود پر کند. سه سال بعد، عربستان جرقه را روشن
کرد و شیر نفت را بازگذاشت، اما اینبار زیادهروی کرد.
طبق این گزارش، وقتی مقامات سعودی در پاییز 2014 وارد عمل شدند و از بازار
اشباعشده بهرهوری کردند، بدون تردید امیدوار بودند که کاهش قیمت نفت،
صنعت نفت شیل آمریکا را که سلطه بازار سعودیها را به چالش کشیده بود،
تضعیف میکند، اما هدف اصلی عربستان، دشوار کردن اوضاع برای تهران بود.
عبید استدلال کرد: «ایران که برای حفظ اقتصاد خود که تحت تحریمهای
بینالمللی فرسوده و آسیب دیده است، تلاش میکند، (با کاهش قیمت نفت) تحت
فشارهای اقتصادی و مالی بیسابقهای قرار میگیرد».
طبق این گزارش، کشورهای تولیدکننده نفت به ویژه کشورهایی همچون روسیه بودجه
خود را طوری قرار داده بودند که قیمتهای نفت زیر یک آستانه خاص نرود. اگر
قیمت نفت زیر سطح در نظر گرفته میرفت، بحران مالی نمایان میشد.
سعودیها انتظار داشتند که کاهش شدید قیمت نفت نه تنها به صنعت استخراج
آمریکا آسیب وارد میکند، بلکه به اقتصاد ایران و روسیه نیز آسیب بزند و در
نتیجه توانمندی تهران برای حمایت از عراق و سوریه تضعیف شود.
نیویورکتایمز با اشاره به این موارد نوشت، در خاورمیانه کاهش درآمدهای
نفتی، توانمندی عراق را برای جنگ علیه تکفیریهای داعش محدود کرده است.
تولیدکنندگان نفت در خلیجفارس همچون قطر و امارات متحده عربی برآورد
کردهاند که سال گذشته، از کاهش قیمت نفت، 360 میلیارد دلار از درآمدهای
خود که از صادرات نفت به دست میآمد را از دست دادند.
این روزنامه آمریکایی به پیامدهای منفی که این اقدامات خاندان سعود برای
خود عربستان به همراه داشته است، اشاره کرد و نوشت، تمامی شواهد نشان
میدهد که مقامات سعودی هرگز انتظار نداشتند که قیمتهای نفت به زیر
بشکهای 60 دلار کاهش پیدا کند و همچنین هرگز انتظار نداشتند که جایگاه خود
را به عنوان یک تعدیل کننده نوسان در «اوپک» از دست بدهند. علیرغم اظهارات
واهی و پوچ وزرای سعودی، تلاشهای ماه گذشته عربستان برای توافق با روسیه،
ونزوئلا و قطر برای محدود کردن عرضه نفت و افزایش قیمت نفت با شکست مواجه
شد.
طبق این گزارش، از طرف دیگر، صندوق بینالمللی پول هشدار داده است که اگر
هزینههای دولت عربستان مهار نشود، این کشور تا 2020 ورشکسته میشود.
هماکنون عربستان به دنبال قرض گرفتن میلیاردها دلار از منابع مالی جهان
است.
نیویورکتایمز ادامه داد، واکنشِ «سلمان بن عبدالعزیز» پادشاه عربستان به
این مشکلات مالی، متعهد شدن به ریاضت اقتصادی، افزایش مالیاتها و کاهش
یارانه مردم کشورش که به گشادهدستی و کمکهای دولتی عادت کردهاند،
میباشد. تمامی اینها، سوالاتی را درباره انسجام داخلی پادشاهی عربستان
مطرح میکند.
این در حالی است که پادشاهی عربستان تصمیم دارد در این شرایط مسئولیت امنیت
منطقه خاورمیانه را به دوش بکشد و در دو جبهه در خاورمیانه جنگ به راه
انداخته است. نویسنده این گزارش سپس پرسیده است: «آیا تا به حال کشور
نفتیای بوده که تا در داخل تا این حد مقروض باشد و در خارج تا این اندازه
درگیر؟»
طبق این گزارش، بعلاوه با اجرایی شدن برجام، ایران هماکنون از زیر فشار
تحریمهای اقتصادی خارج شده است و این برای ریاض خوشایند نیست که یک
تولیدکننده دیگر نفت به بازار جهانی که دیگر تحت کنترل سعودیها نیست،
افزوده میشود.
نیویورکتایمز در پایان افزود، بیثباتی و مشکلات اقتصادی برای کشورهای
کوچکتر تولیدکننده نفت همچون نیجریه و آذربایجان همچنان ادامه دارد اما این
یک خسارت ناخواسته است. داستان واقعی این است که چه طور سعودیها با سلاح
خود آسیب دیدند.