پایگاه 598: در جزوه ای که آزمایشگاه تحقیقاتی نیروی هوایی با عنوان «مقابله با افراط گرایی خشونت آمیز: شیوه ها و راهبردهای علمی» منتشر کرده، فصلی وجود دارد که دربردارنده چهار فرضیه مجادله برانگیز و اثبات نشده در ارتباط با دلایل رادیکالیزه شدن افراد است، از جمله این ایده که روسری که زنان مسلمان بر سر می گذارند، نشانگر شکلی از «تروریسم منفعل» است.
این جزوه که در سال 2011 منتشر شده بود، تابستان گذشته و در پی اعلام راهبرد ملی مقابله با افراط گرایی از سوی پرزیدنت اوباما توسط آزمایشگاه نیروی هوایی مجددا انتشار یافته است. ژانویه گذشته نسخه بازنگری شده این جزوه در وب سایت پژوهشی اوپن سورس پابلیک اینتیجلینت منتشر شد. در مقدمه نسخه بازنگری شده، از نشستی که با حضور اوباما درباره افراط گرایی برگزار شد، به عنوان یکی از دلایل توجه دوباره به این موضوع یاد شده و آمده است که «اطلاعات گردآوری شده در این جزوه اکنون بیشتر از همیشه اهمیت و موضوعیت پیدا کرده است.»
بسیاری از مقالات این جزوه دارای ارزش آکادمیک هستند و از سوی چهره های دانشگاهی و پژوهشگران فعال در حوزه مبارزه با تروریسم نوشته شده اند اما در فصلی که با عنوان «یک طرح راهبردی برای شکست دادن اسلام رادیکال» توسط دکتر توفیق حمید، یک افراط گرای اسلامی پیشین خودخوانده و عضو مؤسسه پوتوماک در زمینه مطالعات سیاستگذاری نوشته شده، شاهد چند تجویز غریب درباره چگونگی شکست دادن تروریسم هستیم که به نظر می آید شواهد تجربی آنها را تایید نمی کنند.
یکی از ادعاهای حمید این است که تروریسم با پوشش اسلامی ارتباط دارد. از این رو نظرات او در زمینه مبارزه با تروریسم شامل «تضعیف پدیده حجاب است.» او بعدتر مدعی می شود که درکنار ایدئولوژی بنیادگرایانه، «حجاب در ایده تروریسم منفعل نقش دارد و نمایانگر امتناع آشکار از سخن گفتن علیه تروریسم یا مقاومت فعالانه در برابر آن است.»
حمید روشن نمی کند که او چگونه به این نتیجه گیری ها رسیده است. او در وب سایت شخصی اش خود را «یک متفکر و اصلاح طلب اسلامی» توصیف می کند و می گوید که دارای مدرک پزشکی در طب داخلی از دانشگاه قاهره و دارای مدرک کارشناسی ارشد در روانشناسی شناختی و تکنیک های آموزشی از دانشگاه اوکلند است.
چنین به نظر می رسد که افکار حمید ظاهرا در دولت اثرگزارند. او چندین مقاله نوشته که در آنها با دست و دلبازی از نامزدهای ریاست جمهوری حزب جمهوریخواه دونالد ترامپ و بن کارسون به خاطر انزجارهای علنی که نسبت به آمریکاییان مسلمان ابراز کرده اند، تحسین و تمجید کرده است.
اما دو کارشناس تروریسم و یک استاد مطالعات اسلامی درباره تاکیدات صورت گرفته در مطلب حمید در سند غیررسمی نیروی هوایی، این ایده ها را غیرقابل قبول می دانند. آرون کوندانی استاد مطالعات تروریسم در دانشگاه نیویورک می گوید: «این نحوه مشخصه بندی حجاب، ظلم به میلیون ها زنی است که دلیلشان برای پوشش خود هیچ ربطی به حمایت از خشونت های سیاسی ندارد. این سند در کلیت خود شامل آرای محققانی است که در کار خود افرادی ساعی به شمار می روند. اما به نظر می رسد که مقصود از تدوین این فصل از جزوه از سوی حمید، نه بررسی دقیق و بدون سوگیری ریشه های خشونت، بلکه تلاشی برای توجیه عملکرد سازمان های امنیت ملی با وسایل نظارتی استراق سمع خود باشد.»
اینگرید متسون استاد مطالعات اسلامی در دانشگاه وسترن اونتاریو می گوید که اظهارات حمید درباره حجاب گیج کننده است. او اشاره می کند که حجاب از سوی طیفی به شدت متنوع از زنان بر سر گذاشته می شود، از جمله ملاله یوسف زی برنده جایزه صلح نوبل که در شمال غرب پاکستان از سوی طالبان مورد یک ترور نافرجام قرار گرفت.
متسون می گوید: «آیا حجاب به معنای هر نوع پوشش سر از سوی زنان مسلمان است؟ به هر سبکی در هر کشوری؟ چون پوشاندن سر در میان زنان مسلمان به شکل بسیار گسترده ای مورد توجه قرار دارد. در این ادعا هیچ منطقی وجود ندارد. آیا ملاله که حجاب بر سر می گذزاد و طالبان به او تیراندازی کردند یک تروریست است؟ متاسفانه هیچ چیزی مایوس کننده تر از این نیست که مردمان صاحب قدرت به زنان بگویند که لباسشان را از تن درآورند.»
مقاله حمید همچنین نشان دهنده اعتقادی راسخ نسبت به قدرت فعالیت های روابط عمومی دولت برای اعمال سیاست های به شدت دلسرد کننده نسبت به خاورمیانه نیز هست.
این مقاله ادعا می کند که تقویت شهرت مثبت آمریکا در خاورمیانه با انجام تغییرات اساسی در سیاست ها حاصل نخواهد شد، بلکه از کارزارهای روابط عمومی دولت است که می توان به این خوشنامی دست یافت. حمید می نویسد: «مثلا در اواخر دهه 1970 و اوایل 1980 سازمان توسعه بین المللی آمریکا کمک های غذایی زیادی به مصر ارسال کرد. تصاویر مرغ هایی پیچیده شده در کیسه هایی که پرچم آمریکا بر آنها دیده می شد، به شکل قابل توجهی برداشت مردم مصر نسبت به آمریکا را بهبود داد، با اینکه آمریکا در سیاست های خود در حمایت از اسرائیل تغییری نداده بود.
حمید فرضیه خود را درباره قدرت مواد غذایی در شهادت سال 2011 خود در کمیته سرویس های مسلح مجلس نیز تکرار کرد و مدعی شد که اقداماتی نظیر آنچه در مصر انجام شد، پیوندی را در ذهن انسان بین کلمه «ایالات متحده آمریکا» و «طعم و مزه غذا» (در اینجا مرغ) پدید می آورد.
به نظر می رسد که فرضیه های حمید با یافته های مطالعه ای که در دوران رامسفلد به سرپرستی کارگروه هیئت علوم دفاعی پنتاگون انجام شده در تناقض است. این مطالعه سوء شهرت آمریکا در خاورمیانه را ناشی از سیاست های دولت می داند و نه فعالیت های ناکافی در زمینه روابط عمومی. این مقاله با گفتن اینکه «مسلمانان از آزادی نفرت ندارند بلکه از سیاست های ماست که متنفرند» اشاره می کند که حمایت آمریکا از رژیم های دیکتاتوری، اشغال های نظامی مانند نمونه عراق و افغانستان و پشتیبانی یک جانبه از اسرائیل، عوامل اصلی سوءشهرت آمریکا در کشورهای مسلمان محسوب می شود.
با این حال چنین به نظر می رسد که افکار حمید ظاهرا در دولت اثرگزارند. او در وب سایت خود می گوید که دیدگاه او از سوی طیف وسیعی از سازمان های دولتی مورد توجه قرار گرفته است، از جمله وزارت دفاع، آژانس امنیت ملی، فرماندهی عملیات های ویژه و دفتر رئیس اطلاعات ملی. روشن نیست که آیا او بابت اثرگزاری اش در چنین سازمان هایی پولی هم دریافت می کند یا خیر.
حمید در حال حاضر یکی از نویسندگان وب سایت دست راستی نیومکس است و در ستونی به نام «از درون اسلام» مطلب می نویسد. در هفته های اخیر او چندین مقاله نوشته که در آنها با دست و دلبازی از نامزدهای ریاست جمهوری حزب جمهوریخواه دونالد ترامپ و بن کارسون به خاطر انزجارهای علنی که نسبت به آمریکاییان مسلمان ابراز کرده اند، تحسین و تمجید کرده است.
حمید درخواست های ما را برای اظهار نظر پیرامون نظرات خود بی پاسخ گذاشت.
نسخه به روز شده «مقابله با افراط گرایی خشونت آمیز: شیوه ها و راهبردهای علمی» شامل مقدمه ای است که این اعتبار را برای حمید قائل می شود که «نسخه ای برای طرح راهبردی» برای مبارزه با رادیکالیسم ارائه می دهد که «به اجزای متشکله چرخه تروریسم اسلامی در سطوح ایدئولوژیک، روانشناسی، اجتماعی و اقتصادی می پردازد.» در گزارش اف بی آی از تهیه راهبرد ضد افراط گرایی این سازمان در سال 2014 به نسخه بازنگری شده این جزوه نیز اشاره شده است. هر دو نسخه اصلی و بازنگری شده حاوی مطلب حمید درباره رادیکالیزه شدن هستند.
بخش مربوط به حمید با استدلالی ناراحت کننده برای توجیه استفاده از نیروی نظامی قهرآمیز در مبارزه با تروریسم خاتمه می یابد و این کار را به استفاده از شیمی درمانی برای مبارزه با سرطان مقایسه می کند. او می نویسد: «هیچ کس از کشتار عامدانه و آگاهانه غیرنظامیان بی گناه حمایت نمی کند، اما در جنگ همچون در حوزه پزشکی، هنگام معالجه سلول های بد سلول های خوب نیز می میرند. غیرمنصفانه است که پزشک را به خاطر کشتن سلول های خوب مقصر بدانیم.»
به گفته کوندانی: «مطلب حمید چیزی بیش از تبلیغات اسلام هراسانه نیست و نباید آن را در هیچ یک از مصالح آموزشی دولت یا تحقیقات منتشره گنجاند.»
*مرتضی حسین
ترجمه: محمود سبزواری
منبع: https://theintercept.com/2016/02/23/department-of-defense-white-paper-describes-wearing-hijab-as-passive-terrorism/
*Murtaza Hussain روزنامه نگار و مفسر سیاسی