کد خبر: ۳۶۶۹۸
زمان انتشار: ۱۳:۴۸     ۰۶ بهمن ۱۳۹۰
وبلاگ سربداری برای انقلاب اسلامی
به گزارش وبلاگستان 598، حمزه هاشمی در آخرین مطلب در وبلاگ سربداری برای انقلاب اسلامی نوشت:

این نوشته نظری به مطلبیست که با کد 936 و عنوان «پاسخ به یک شبهه/ آیا ساکتین دوم خرداد، می تواند دیگران را ساکت فتنه 88 بخواند؟» در تاریخ چهارشنبه 5 بهمن در پایگاه اطلاع رسانی جبهه متحد اصولگرایان منتشر شده است. و با وجود اعلام نظر در آن رسانه، به دلیل عدم انتشار نظرات کاربران و نیز رفع اجمالی شبهه ی وارد شده، در وبلاگ شخصی نیز بدین قرار منعکس می شود:

مقدمتاً اجازه دهید به شما خرده بگیرم چون منِ مخاطب را به نامه ای رجوع می دهید که ناشر آن جمعی از دانشجویان بی نام و نشان و هنوز مجهول الهویتند! و البته می توانند هر کسی باشند! و نیز منشأ نشر چنین نامه ی پر سر و صدا و مطلوب برخی رسانه ها صرفاً یک وبلاگ تک صفحه ای است که محتوای آن فقط همین یک قلم نامه است! آیا قرار است پایگاه اطلاع رسانی جبهه متحد اصولگرایان، فرازهای این چنین نامه ها و شب نامه های مسئله دار و بعضاً حاوی مفاد تکذیب شده را ذرّه ذرّه در مقالات خود جاسازی کند؟ آیا به شأن این رسانه می آید؟ این بماند....

مسئله ی مطرح شده در متن این مقاله فقط به قواره ی یک نفر می خورد و آن شخص شاید آقای محصولی باشد! نه قصد و نه تمایل به دفاع از وی در نظرم هست. یادمان هست که رئیس جمهور در پاسخ به ایراد سکوت در برابر فتنه 88 همچین جوابی داد که «به ما می گویند چرا در برابر فتنه اعلام موضع نمی کنید؟ در حالیکه ما خود، زخم خورده و یکی از سیبل های فتنه گران و ضمناً بهانه ی شروع دعوا بودیم!»(نقل به مضمون).

از طرفی شخصی مثل محصولی که شما او را غایب فتنه 78 یا ساکت فتنه 78 (هر روز طلوع یک اصطلاح جدید!) معرفی می کنید، آن روز چه جایگاهی در جامعه داشت؟ (باز هم می گویم علاقه به حمایت از شخص ندارم و آب و نانم هم در گرو خوش خدمتی به کسی نیست اما همانگونه که خود می دانید دشمنی با شخص هم گناه کبیره است و ما فقط موظف به نقد عملکرد اشخاصیم و البته شما هم متهم به دشمنی با کسی نیستید. از طرفی عقیده ی منِ حقیر که سعادت درک ایّام حماسه 3تیر را دارم اینست که اگر هر شخصی از جمله ایشان برای خود از این انتخابات کیسه ای برای فردا بدوزد با تیغ  تیز فراست و بصیرت عمومی، کیسه اش پاره است! چون یکی از ملاکهای جامعه ی فهیم و رشدیافته اِمان بررسی اینگونه مسائل شده. جامعه ای که همیشه تحلیلگران سیاسی خود را غافلگیر و منفعت جویان را هم نااُمید کرده است. خود که بهتر می دانید.)

بحثمان را ادامه دهیم. مگر فعالیت در سنگر اقتصادی کم اهمیت است؟ مگر همین الان جبهه متحد یا هر اجتماع دیگری حتی یک کانون فرهنگی محلّه یا یک هیئت مذهبی با پشتیبانی مالی بازاریان و تاجرین مؤمن و مسلمان اداره نمی شود؟ همیشه این نیاز بوده و هست. البته به گونه ای که منشأ فساد و عامل وحدت شکن نباشد! و چه بسا همینگونه نیازها دلیلی است بر تشویق مکرّر روایات به ورود متدیّنین به عرصه تجارت و به کارگیری توانمندیهایشان در این حوزه.

و حالا شرایط به گونه ای فرصت ابراز وجود در جایگاه سیاست را به امثال محصولی داده است همانگونه که به خیلی دیگر داد وقتی که حلقه ی مدیران و در واقع حلقه های حزبی شکافته شد و اجازه ی ورود به دیگر نیروها نیز داده شد.

آیا اصلاً معقول است که از همه ی جامعه همان توقعی را داشت که از فعالان سیاسی که نفوذ اجتماعی دارند می رود؟ امام خامنه ای انتظار داشتند کسانی که اقبالی دارند و جمعیتی گوش به سخنشان است در ایّام فتنه 88 روشنگری کنند. عمّاری کنند. آیا شخصی مثل محصولی این وجهه و تأثیرگذاری را در دوران فتنه ی 18 تیر 78 داشت؟ و اصلاً کسی این توقع را را از او داشت؟ در حالیکه این انتظار از بسیاری می رفت که نکردند. و تنها عده معدودی عزمشان را جزم کردند و زمینه ساز گفتمان سوم تیر شدند. همانها که امروز هم بر سر پاسداری از این گفتمان، پایداری می کنند و اجازه ی تلف شدن آن به بهانه ی منحرف شدن محدود پرچمدارانی از آن را نمی دهند.

از طرف دیگر مگر کسی می تواند با هر قصد و غرضی برای مردم، لیست فتنه گر و ساکت و منحرف را مشخص کند؟! این بصیرت مردم هست که با رصد کردن مسائل و شاخص قرار دادن رهبر فرزانه شان، تحلیل و قضاوت می کنند که چه کسانی باید عمل می کردند و نکردند. حرف می زدند و نزدند. عمّار می بودند و نبودند.

به گمانم نویسنده ی محترم این مقاله تصور کرده که اظهارات رقبایشان در مورد ساکتین فتنه بر نگاه مردم و تشخیصشان تأثیرگذار است! که در این صورت نویسنده ی محترم تلاشی عبث کرده است. و مطمئناً از این مسئله(بازی با اصطلاحات ساکتین فتنه و ساکتین انحراف و ...) هیچ کس نه جبهه پایداری و نه جبهه متحد سود نمی برد. و این شاید فقط یک بازی است که محصولش فراموش شدن اختلاف نظرهای اصلی و متعاقباً ابتلا به سوء تفاهم های خطرناک است.

منشأ این بازیها هم به حضور چهره های در ظاهر موجّه برمی گردد که نمره ی قبولی در فرصت داده شده از سوی مردم ولایتمدار نگرفته اند. و علاوه بر فرصت سوزی، برای مردم و نظام، هزینه تراشیدند. موضعگیری در برابر فتنه و انحراف فقط یکی از دهها سنگ محک و معیار مردم تیزبینمان است که نائب امامشان بر طبق قرآن و سنت برایشان تعیین می کند.

اگر تشکلهای سیاسی، تحلیلها و برنامه ریزیهای خود را همگام با رشد بصیرت و منزلت جامعه ارتقاء دهند، در عمل هم به سطح شعور مردم، ایمان داشته باشند و از عقب ماندن ها و بازیهای سیاسی نخ نما و کینه ورزی های دشمن شادکن نجات یابند، امام و امّت راه را به آنها نشان می دهند.

شایسته است جای این همه جدال، به طراحی، تدوین و تبیین برنامه ها بپردازید. به خصوص برنامه ریزی برای دلسوزانی که در برخی حوزه های انتخاباتی به دلیل قحط الرّجال بودن و با نیّت جلوگیری از ورود نااَهلان به مَصادر انقلاب، نامزد شده اند اما متأسفانه فاقد برنامه چینی عُمقی و کافی هستند. و در صورت راهیابی به مجلس و عدم توفیق، خطر جدی برای اِقبال عمومی به طیفهای اصولگرا در انتخاباتهای بعدی می باشند.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها