به گزارش
پایگاه 598 به نقل از مهر، مسعود میرکاظمی وزیر بازرگانی دولت نهم و وزیر نفت دولت دهم بود. وی
پس از برکناری از وزارت نفت در فهرست اصولگرایان برای رقابت های انتخاباتی
مجلس شورای اسلامی حضور یافته و به مجلس نهم راه یافت.
وی در مجلس نهم ریاست کمیسیون انرژی را برعهده داشت و با شکایت و پیگیری
های آقای میرکاظمی، بابک زنجانی دستگیر شده و پرونده وی در قوه قضائیه
بررسی شد.
با روی کار آمدن دولت یازدهم بررسی پرونده کرسنت در دستور کار این کمیسیون
قرار گرفت و میرکاظمی ابعاد مهمی را از فساد گسترده در این پرونده روشن
کرد.
کاندیدای مجلس دهم شورای اسلامی از افزایش دوبرابری حجم نقدینگی در دولت
یازدهم انتقاد کرد و گفت: دولت دهم حجم نقدینگی را ۴۶۰ میلیارد به دولت
یازدهم تحویل داد و با گذشت دو سال و نیم از عمر دولت تدیبر حجم نقدینگی به
۹۶۰ میلیارد تومان افزایش یافته این حجم نقدینگی با ادعای دولت مبنی بر
کاهش نرخ تورم هماهنگی ندارد.
وی معتقد است این حجم نقدینگی در پروژه های عمرانی به کار گرفته نشده و فقط
به ریخت و پاش های هزینه های جاری با توهم حل سریع مذاکرات و بازگشت سیل
دلار های بلوکه شده اختصاص یافته است.
عضو کمیسیون انرژی مجلس شوک ارزی را در آینده ای نزدیک پیش بینی کرد و گفت:
کاهش قیمت نفت موجب کاهش عرضه ارز خواهد شد و از سوی دیگر اشتیاق دولت
برای امضای تفاهم نامه های واردات تقاضای ارز را گسترش می دهد علاوه بر این
به دلیل رشد شدید نقدینگی در کشور ارزش پول ملی کاهش می یابد و همه این
مولفه ها باعث شوک ارزی خواهد شد.
وی بن بست اقتصادی و پروژه نفوذ را هدف این سناریو خواند و گفت:طرفداران
پروژه نفوذ در صدد هستند تا از یک طرف مشکلات کلان اقتصادی کشور را پیچیده
کرده و پنهان کاری کنند از سوی دیگر با افزایش واردات وابستگی به خارج را
افزایش دهند، علاوه بر این با سیاه نمایی نسبت به عملکرد کشور و انقلاب
طوری القا کنند که هیچ راهی جز برگشت از انقلاب و پیوستن به اردوگاه غرب
نیست. بعد به دنبال این باشند که مجلسی را سرکار بیاورند که مکمل این
سناریو باشد.
عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس با تاکید بر اینکه انقلاب کردیم تا همه در
برابر قانون یکسان باشیم نه اینکه برخی به واسطه شاه بودن یا علامه تراشی
ها فراتر از قانون باشند گفت: همانطور که سناریوی تقلب را شروع کردند که
مردم را در مقابل نظام قرار دهند، می بینیم که سناریوی علامه تراشی را
شروع می کنند که بیت امام(ره) مقابل نظام قرار بدهند.
وزیر نفت دولت قبل دیپلماسی نفتی دولت یازدهم را عامل کاهش قیمت نفت خواند و
گفت: مصاحبه ها و موضع گیری های وزیر نفت ما دقیقا مطابق با وزیر نفت دولت
عربستان است ودر موقعیت های مختلف مثل تحریم روسیه، و فروش نفت توسط داعش
موضع گیری های وزیر نفت به گونه ای بود که موجب کاهش قیمت نفت شد.
وی همچنین با اشاره به سناریوی ادعای دولت مبنی بر تولید بنزین های آلوده
گفت: این ادعا در کمیسیون های مجلس رد شد و تنها نتیجه آن واردات روزانه ۱۰
میلیون لیتر بنزین است که پاشنه آشیل جمهوری اسلامی در مقابل آمریکاست.
متن کامل این مصاحبه را در ادامه می خوانید:
* رئیس جمهور در سخنرانی اخیرشان تاکید کردند که در برابر در خواست
دستگاه های مختلف برای افزایش پایه پولی ایستادگی کرده اند این در حالی
است که طبق آخرین گزارش بانک مرکزی پایه پولی طی دو سال گذشته بیش از دو
برابر افزایش یافته است. علت افزایش دو برابری پایه پولی کشور چیست؟
من فکر می کنم به آقای رئیس جمهور اطلاعات درست نمی دهند؛ یا ایشان
آگاهانه اطلاعات غلط به مردم منتقل می کند یا یک عده اطلاعات را به ایشان
می دهند و ایشان هم با اطمینان به آنها می آید این اطلاعات را با جامعه
مطرح می کند.
دولت دهم حجم نقدینگی ۴۶۰ میلیارد تومانی را به دولت یازدهم تحویل داد و بر
اساس گزارشات بانک مرکزی حجم نقدینگی شهریور ماه به ۸۷۰ میلیارد تومان
رسیده است و براساس اطلاعات موجود حجم نقدینگی در پایان سال ۹۵ به حدود ۹۶۰
میلیارد تومان رسیده است
آقای احمدی نژاد نقدینگی را با ۷۰ هزار میلیارد تومان در پایان دولت هشتم
تحویل گرفت و بر اساس گزاشات بانک مرکزی نقدینگی حدود ۴۶۰هزار میلیارد
تومانی تحویل دولت یازدهم داد. دولت یازدهم تا شهریور امسال، یعنی با گذشت
حدود ۲ سال از عمر دولت، میزان نقدینگی کشور را به ۸۷۰ میلیارد تومان
رسانده است. بر اساس برخی گزارشات تا پایان دى ماه سال جارى نیز نقدینگی در
کشوربه حدود ۹۶۰ هزارمیلیارد تومان افزایش یافته است.
* این ۸۷۰ میلیارد تومان را بانک مرکزی منتشر کرده است؟
بله در شهریور ماه سال جاری. شما اگر به سایت ها بروید و گزارش نقدینگی را
ببینید، حجم نقدینگی در آن تاريخ رسیده است به ۸۷۰ هزار میلیارد تومان.
* علت عدم انتشار گزارش آمارهای اقتصادی در دولت یازدهم و محرمانه خواندن برخی قراردادها و تفاهم نامه ها و توافق ها چیست؟
حجم نقدینگی، رشد اقتصادی، آمار تولید از طرف وزارتخانه ها منتشر نمی شود
و جلوی انتشار آن را گرفته اند. برخی از موضوعات تفاهم نامه ها، قراردادها
را هم محرمانه و امنیتی کرده اند. سوال این است که چرا باید این اتفاق
بیفتد؟ این اقدامات بر خلاف قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات است.
طبق قانون دولت مکلف است اطلاعات اقتصادی را در اختیار مردم قرار دهد باید
دلیل محرمانه شدن اطلاعات شاخص های کلان کشور مشخص شود. هم برای مردم
محرمانه است و هم برای نمایندگان مجلس، برای اولین بار در تاریخ جمهوری
اسلامی حتی نمایندگان مجلس هم نمی توانند به اطلاعات دسترسی پیدا کنند.
* چرا دیوان محاسبات از عملکرد اقتصادی دولت با توجه به افزایش
شدید پایه پولی گزارشی نمی دهد؟ در دوران دولت های نهم و دهم دیوان محاسبات
مرتبا گزارشاتی از تخلفات دولت در زمینه های اقتصادی به مجلس ارائه می
داد؟
نمایندگان اگر درخواست کنند دیوان گزارش می دهد. من چند بار درخواست کردم
با یک تاخیر زمانی معمولاً گزارشات ارسال شد. البته رئیس قبلی دیوان
محاسبات معتقد به انتشار برخی گزارشات بود. البته در برخی موارد خود دیوان
هم اطلاعات ندارد. مثلاً امروز بپرسیم رشد اقتصادى ياحجم نقدينگى چقدر است
ممکن است نداند. چون گزارش را باید بانک مرکزی بدهد و بانک مرکزی هم منتشر
نمی کند.
نگاه امنیتی به اقتصاد کشور، به پرونده های اقتصادی که فساد در آن وجود
دارد، به تفاهم نامه ها و قراردادهای بین المللی که منعقد شده است، نگاه
خوبی نیست و نشان دهنده پنهان کاری دولت در راستای هدفی خاص است. برخی از
تحلیلگران معتقدند دولت قصد دارد ضعف های خود را در حوزه اقتصاد به نفع
طرفدارانش پنهان کند تا انتخابات به نفع حامیان دولت رقم بخورد.
این اقدامات به معنای دخالت دولت در انتخابات بوده و خلاف قانون اساسی است؛
صحبت هایی که آقای رئیس جمهور کردند، صحبتی که در جایی سخنگوی دولت کرده
است، برخی اقدامات و سخنان استانداران و فرمانداران حاکی از دخالت صریح
آنها در انتخابات مجلس شورای اسلامی است. آنها به دنبال روی کار آمدن یک
مجلس الدوله هستند، مجلسی که ساخته دولت باشد. مجلسى كه تهى ازگفتمان
انقلاب بوده و بستر رابراى حضور مؤثر امريكا ونفوذ فراهم كند.
مردم باید تشخیص دهند دولتی که مرتب خلاف واقع می گوید و شاخص های کلان
اقتصادی را پنهان می کند، ارتباطاتی با خارج از کشور دارد که برای مردم
محرمانه است، این دولت اگر مجلسی را در اختیار داشته باشد فقط مداح آن باشد
و صرفاً اقدامات آن را تایید کند، مجلس خوبی نخواهد
”سکوت دستگاه های نظارتی در برابر برخی مفاسد برخلاف منافع ملی است"
بود و این نگرانی بین همۀ صاحب نظران است که مجلسی باید روی کار بیاید بتواند دولت را کنترل بکند.
این دولت انتقاداتی را که به عملکرد دولت قبل مطرح می کرد با شدت بیشتر
خودش انجام می دهد و پنهان کاری هم می کند. این پنهان کاری خطرناک است و
به نفع مردم نیست و امیدواریم که مجلس بعدی یک مجلسی باشد که کاملاً منطقی،
مستدل نظارت قوی بر این دولت داشته باشد.
یکی از مثال های پنهان کاری های دولت اظهارات رئیس جمهور است در حالی که
نقدینگی بیش از دو برابر شده است، چطور آقای رئیس جمهور اعلام می کند ما
نقدینگی را کنترل کردیم!
* گزارشی هم اخیراً رئیس اتاق بازرگانی داد مبنی بر اینکه رشد
صنعتی ۲۵- درصد شده است. نقدینگی نه در بخش تولید به کار گرفته شده، نه در
بخش عمران، بنابر این این نقدینگی در کجا به کار گرفته شده است؟
این دولت با نگاهی كه به بیرون داشت و ذوق زدگی که از مذاکره داشت و فکر
می کرد ۳، ۴ ماه مشکل کشور را حل می کند، همانطور که اعلام کرد ۱۰۰ روزه
مسائل اقتصادی کشور را حل می کنند، این باعث شد هزینه های جاری را بدون
کنترل و با نگاه اینکه همه مسائل کشور در مذاکره با آمریکا حل می شود و پول
های بلوکه شده به کشور بازخواهد گشت، هزینه های جاری را افزایش دادند.
هزینه های جاری در سال پايانى دولت قبل حدود ۸۹ هزار میلیارد تومان بود.
عملكرد هزینه های جاری دولت یازدهم امسال، ۱۷۰ هزار میلیارد تومان خواهد
رسيد و هزینه های جاری دولت در سال آینده ۱۹۷ هزار میلیارد تومان برآورد
شده است. چه دلیلی دارد کشوری که در تحریم است، ادعا دارد که اقتصاد
مقاومتی را دنبال می کند، هزینه های جاری اش این مقدار افزایش یابد! این
در حالی است که اجرای پروژه های عمرانی به شدت کندشده است.
در آمد های دولت افزایش یافته است زیرا علاوه برمنابع عمومى بودجه ۱.پرداخت
یارانه نقدی به مردم کم شده، بالاخره یک بخشی را حذف کردند، ۲.چند مورد
قیمت حامل های انرژی را افزایش قیمت دادند. ۳.از سوی دیگر ادعا می کنند
تحریم ها برداشته شده است و یکسری منابعی که بلوکه بوده باز شده است. ۳.
دست اندازی هایی به صندوق توسعه ملی و حساب ذخیره ارزی داشته اند.
* بالاخره این نقدینگی کجا رفته است؟
عمدتاً در ریخت و پاش، هزینه های جاری مصرف شد. دولت به امید اینکه
مذاکرات خیلی زود به نتیجه می رسد و پول ها سرازیر به ایران می شود.
عمده منابع راصرف هزينه هاى جارى كرد.
قبل از برجام می گفتند ۱۵۰ میلیارد دلار پول بلوکه شده است، بعد گفتند ۱۰۰
میلیارد دلار و بعد گفتند ۸۰ میلیارد دلار. یعنی تا الان چندین آمار
درباره این دارایی گفته اند. آخرش منجر به این شد بیش از ۶ میلیارد دلار
بیشتر سهم دولت نیست و این هم کاشف به عمل آمد که چند برابر این را تا به
الان دولت از صندوق توسعه ملی و ذخایر بانک ملی برداشت کرده است. پس عملاً
چیزی در این نبود. ، یعنی نکته قابل توجه این است که این پول بلوکه شده
هنوز مشخص نشده است.
در آمد های دولت افزایش یافته است زیرا ۱.پرداخت یارانه نقدی به مردم کم
شده، بالاخره یک بخشی را حذف کردند، ۲.چند مورد قیمت حامل های انرژی را
افزایش قیمت دادند. ۳.از سوی دیگر ادعا می کنند تحریم ها برداشته شده
است و یکسری منابعی که بلوکه بوده باز شده است. ۳. دست اندازی هایی به
صندوق توسعه ملی و حساب ذخیره ارزی داشته اند.
* ماجرای برداشت های مکرر دولت از صندوق توسعه ملی چیست؟
برداشت ۴.۱ میلیارد دلاری از صندوق توسعه ملی مورد اعتراض و پیگیری بنده در
مجلس قرار گرفت که دیوان محاسبات هم در این خصوص گزارش داد. با اعتراض
مجلس در یک ماه سند را جابجا کردند که ما از صندوق توسعه ملی برداشت نکرده
ایم بلکه از ذخایر بانک مرکزی برداشت کرده ایم در حالی که طبق قانون سال ۹۲
برداشت از ذخایر بانک مرکزی و صندوق توسعه ملی هردو ممنوع بود. دولت ۴.۱
میلیارد دلار را از صندوق توسعه ملی برداشت و یک مقداری از آن را تبدیل به
ریال کرد و به حساب خزانه بابت هزینه های کشور ریخت و حداقل ۳۰ هزار
میلیارد تومان در اسفند ماه به حجم نقدینگی اضافه کرد. که این امر در گزارش
رئیس بانک مرکزی هم اعلام شده است.
علاوه بر این یک برداشت ۱.۷ میلیارد دلاری برای واردات کالای اساسی هم در
اوایل دولت یازدهم اتفاق افتاد که تا آنجا که ما اطلاع داریم برنگشته است،
یک ۱.۲ میلیارد دلار هم بعداز ۴.۱ برداشت کردند. یک مجوز خاصی هم برای
برداشت حدود ۸ یا ۱۰ میلیارد دلار از صندوق توسعه ملی جهت کنترل آب های
مرزی گرفته اند. جز این مورد آخر که دولت با اجازه برداشت کرد مابقی برداشت
ها خلاف قانون و بدون مصوبه مجلس بوده است. اینها را گرفتند و تبدیل به
ریال کردند و حجم نقدینگی را بالا بردند. اگر برداشتهاى غير قانونى ديگرى
اتفاق افتاده باشد اطلاعات آنا نداريم.
* حجم نقدینگی که در دولت یازدهم افزایش یافته است در چه بخشی هزینه شده است؟
یکی از دلایل اصلی رکود در کشور ما معطل کردن فعالین اقتصادی در طول این
دو سال و نیم گذشته. به دلیل اینکه مدام گفتند ۳ ماه دیگر مشکل حل می شود،
۴ ماه دیگر مشکل حل می شود؛ به گونه ای رفتار کردند که برخی از فعالین
اقتصادی می آمدند از ما سوال می کردند قرار است دلار بشود هزار تومان؟
یعنی اینقدر این ها تبلیغات کرده بودند که برجام را به نتیجه برسانند.
الان دو سه ماه است لحن دولتمردان عوض شده است و می گویند با برجام همه
مشکلات و مسائل حل نمی شود و مشکل جای دیگری است. منتقدین در زمان مذاکرات
همین بحث ها را مطرح می کردند که چرا کشور را معطل می کنید؟ به گفته
همه متخصصین و صاحب نظران اقتصادی ۸۰ درصد مشکلات اقتصادی به ساختار و
نحوه مدیریت دولتمردان برمی گردد. ۲۰ درصد به تحریم برمی گردد چرا این
دولت ۸۰ درصد را رها کرده، کشور را معطل کرده برای ۲۰ درصدی که هنوز تا
امروز هیچ نتیجه ای برای اقتصاد کشور نداشته است تلاش کرد.
* آیا شما معتقد هستید هنوز تحریم ها لغو نشده و حتی افزایش یافته است؟
بله هنوز تحریم ها لغو نشده است، بلکه بیشتر شده است در ایام مذاکرات و
بعد از آن میزان تهدیدها چند برابر شده است، حتی کشورهای کوچك منطقه، خلیج
فارس، هم کشور ما را تهدید می کنند. سوئیفت برخى ازبانك ها باز نشده است،
ال سی باز نشده است، فروش پول نفت هنوزازطريق شبكه بانكى عمل نمی گردد. من
نمی دانم آقایان چرا خلاف واقع به مردم می گویند!؟ این ها واقعاً به
دنبال چه چیزی هستند؟
اینها دولت را نتوانستند اداره کنند، می خواهند یک مجلس الدوله درست کنند
که همراهی بکنند و هر مشکلی که برای مردم درست می کنند، مجلس هم برای
آنها کف بزند، این مجلسی نیست که بتواند منافع ملی را حفظ کند.
دولت افرادی را از دریافت یارانه ها حذف کرده است، طبق قانون باید دولت
افراد پر درآمد را از دریافت یارانه نقدی حذف می کرد. اما الان ما
اعتراضاتی راشاهديم که بعضی جاها ناعادلانه برخى افراد محروم را از دریافت
یارانه نقدی حذف کرده اند.
* قرار داد های خارجی دولت در پسا برجام را چگونه ارزیابی می کنید؟
طبقات محروم را فراموش کرده اند، فرض کنید امروز اولویت را به خرید
هواپیما داده اند، البته تفاهم نامه بین دو طرف امضا شده است و قرارداد هم
نیست، تفاهم نامه قرارداد نیست. همین سوال است چرا تفاهم نامه را آقایان
دولتمردان می گویند قرارداد؟ این خلاف قانون است.
در قراردادها طرف مقابل متعهد می شود ولی در تفاهم نامه هیچ تعهدی نیست.
فرض کنید من و شما یک تفاهم نامه امضا می کنیم که یک کاری را در آینده
قرارداد کنیم. پس تفاهم نامه هیچ بار حقوقی ندارد اگر منجر به قرارداد در
آینده بشود بار حقوقی پیدا می کند ولی الان هیچ بار
”افزایش ۲ برابری حجم نقدینگی نمی تواند منجر به کاهش نرخ تورم شود"
حقوقی ندارد. چرا دولتمردان کلمه قرارداد را جای تفاهم نامه در جامعه
مطرح کرده اند؟ آقای وزیر راه و شهرسازی در مجلس صریحاً می گوید قرارداد،
نمایندگان چندین بار از او سوال کردند آقا این قرارداد است یا تفاهم
نامه؟ بالاخره اعتراف کرد تفاهم نامه.
برخورد این گونه با مردم و پنهان کاری، مردم فریبی است؛ کسی که واقعیت
های اقتصادی را، واقعیت های قراردادی و تفاهم نامه ها را، شاخص های کلان
اقتصادی را درست با مردم مطرح نمی کند، این نشان می دهد دارد یک چیزی را
دارد پنهان می کند و این مغایر است با قانون شفافیت و در درازمدت به ضرر
مردم است.
حالا اگر این دولت به دنبال این است مجلس هماهنگ خودش داشته باشد و هر نوع
اطلاعات غلط را به مردم بدهد و هیچ کس معترض او نشود به نظرم خلاف جهت
ارزش ها و منافع ملی حرکت می کند و باید بازنگری کند.
* دولت یکی از علل مهم عدم حل مشکلات اقتصادی و وجود رکود را کاهش شدید قیمت نفت می داند این ادعا درست و دقیق است؟
از آن طرف هم شما ببینید متوسط فروش نفت در این دولت حدود ۷۸/۸ دلار بوده
است. در دولت سابق ۷۹ دلار بوده است. این گزارشی است که من از تفریغ بودجه
محاسبه گرفته ام، این هم براساس دلار است. پس اینکه آقای رئیس جمهور مدعی
می شود که ۲۵ دلار از فروش نفت در امد دشته ایم، این هم از آن اطلاعات
غلطی است که دارند به جامعه می دهند. امروز ما به عنوان نمایندگان مجلس
دولت را با بشکه نفت ۷۹ دلار محاسبه می کنیم. متوسط دریافتی دولت تادى ماه
سال جارى، حدود ۷۹ دلار بوده است.
حالا اگر به یورو محاسبه کنید قضیه فرق می کند؛ امروز میزان نرخ تبدیل دلار
به یورو نسبت به قبل تغییر کرده است، یعنی امروز دلار قوی تر از گذشته
است. اگر به قیمت یورو حساب بکنیم قيمت متوسط فروش نفت دراين دولت دولت از
فروش هر بشکه نفتش براساس یورو بیش از دولت قبل می شود. چون ضریب تبدیل در
دولت قبل حدود۷۴.، ومتوسط ضريب دردوره اين دولت حدود۸۳. است اگر در سایت
های تبدیل بروید یک نرخ اینگونه دارد. یعنی اگر به یورو حساب بکنید میزان
فروش یک بشکه نفت در این دولت بیش از دولت قبل است. اما ممکن است بگویند ۵۰
درصد صادرات نفت پایین آمده است، بله قبول داریم. ولی بیش از ۳۰ درصد
صادرات میعانات گازی در این دولت افزایش پیدا کرده است نسبت به دولت قبل به
دلیل بهره برداری هایی که از پارس جنوبی شده است و آن هم ناشی از
سرمایه گذاری هایی است که در دولت قبل شده است و آقایان دارند افتتاح می
کنند.
یک نکته دیگر باید حساب بکنیم و آن نرخ تسعيرارز است؛ در دولت قبل نرخ
تسعير ۱۰۵۰تومان بود و متوسط نرخ تبديل ارزبه ريال در دولت یازدهم ۲۶۶۰
تومان تا آذرماه است، یعنی تقریباً ۲.۷ برابر. سه تا عامل در بودجه تاثیر
دارد؛ یکی متوسط هر قیمت بشکه نفت، میزان حجم صادرات، نفت و میعانات و یکی
هم نرخ تبدیل.
این در کنار افزایش درآمد حاصل از افزایش قیمت حامل های انرژی، افزایش نرخ
مالیات بر ارزش افزوده که بامصوبه مجلس که به بهداشت و درمان اختصاص
یافته، برداشت از صندوق توسعه ملی و حساب ذخیره ارزی، اما این منابع به سمت
هزینه های جاری سوق یافته است.
* به نظر شما پنهان کاری های دولت در راستای سیاست های پوپولیستی است؟
باید اطلاعات دقيقو شفاف به مردم داده شود و اظهارات رئیس جمهور و مظلوم
نمایی مبنی بر اینکه نفت را ۲۵ دلار می فروشیم ازجمله اظهار نظرهای
پوپولیستی است.
اعطای سبد کالا هم از اقدامات پوپولیستی بود، آنقدر در کشور بد عمل شد که
یک سوژه شد برای آمریکایی ها و اروپایی ها که بگویند در ایران قحطی است و
در برجام هر آنچه که خواستند در مقابل ایرانیان قرار دادند و به شدت تبلیغ
کردند،
چرا مسکن مهر که یک بخش ضعیفی از جامعه را پوشش می دهد این را تعطیل می
کنند و می گویند مزخرف است.] یکی از دلایلی که دولت راجع به مسکن مهر می
آورد می گفت این از محلی پولش تامین شده است که پایه پولی را بالا برده و
حجم نقدینگی و تورم برای مردم درست کرده است. دولت قبل در ۸ سال ۴۰۰ هزار
میلیارد تومان نقدینگی اضافه کرده بود، شما که ظرف دو سال ۴۰۰ هزار میلیارد
تومان اضافه کردید، این نقدینگی کجا رفته است؟ آیا چیزی واجب تر از خانه
مستضعفین است؟ حداقل یک بخشی از این را برای ازدواج جوانان می دادید.
دولت باید برای مردم توضیح دهد. بله از ما ناراحت هستند که چرا شما از ما
سوال می کنید، ما هم مرتب سوال کنیم که شما چه گلی به سر مردم زدید که
مدعی هستید نمایندگان باید برای شما دست بزنند؟ واقعیت های اقتصادی کشور را
باید مجلس بگوید، دولت پنهان کاری می کند، سکوت می کند، گاهی بگیر و
ببند بازی راه می اندازد، شکایت می کند علیه برخی افرادی که واقعیت
هایی را می گویند. ماه عسل دولت تمام شده است باید از این پس پاسخگوی
عملکردش باشد.
* میزان آزادی های رسانه ای در دولت یازدهم تا چه اندازه است؟
نشریات و روزنامه های منتقد دولت مرتب به دادگاه فرستاده می شوند، در هیچ
دولتی ما این حجم را نداشتیم. من در این خصوص از آقای جنتی سوال را کردم و
وزیر فرهنگ هم از مجلس کارت زرد گرفت. ببینید یارانه مطبوعات را چگونه
تقسیم می کنند؟ رسانه هایی که مدح دولت را می کنند یارانه بالایی می
گیرند. .
* وضعیت معیشتی مردم را در شرایطی که دولت ادعای کاهش نرخ تورم را دارد چگونه ارزیابی می کنید؟
هیچ اتفاقی در بهبود وضعیت معیشتی مردم رخ نداده است بلکه وضعیت مردم سخت
تر هم شده است. شاخص های آماری فاصله طبقاتی، سطح درآمد خانوار اعلام نمی
شود. هیچ کارشناس اقتصادی قبول نمی کند که این حجم نقدینگی، نرخ تورم را
به سمت یک رقمی ببرد، هیچ کس قبول نمی کند.
رسانه های زنجیره ای که طرفدار دولت هستند در دولت قبل حجم نقدینگی را عامل
مهمی می دانستند و معتقد بودند افزایش حجم نقدینگی عامل افزایش نرخ تورم
است.
* یکی از نگرانی هایی که در خصوص تجارت خارجی مطرح می شود تراز تجارت خارجی است علت نگرانی شما نسبت به تراز ارزی کشور چیست؟
یکی از نگرانی های ما درباره بحث تراز ارزی کشور است. به دلیل کاهش قیمت
نفت میزان درآمد ارزی ناشی از صادرات پتروشیمی و میعانات گازی که بالای ۵۰
درصد از صادرات غیرنفتی کشور را تشکیل می دهد، کاهش مى يابد. بر اساس آمار
گمرک، در دو سه سال گذشته بالغ بر ۵۰ درصد حجم صادرات غیرنفتی را پتروشیمی
و میعانات گازی تشکیل می دهد. پس با کاهش قیمت نفت درآمدارزى کشور از
فروش محصولات پتروشیمی و میعانات گازی نیز کاهش می یابد. بنابراین عرضه ارز
حاصل از درآمد نفتی دولت وغير نفتى هم کم می شود.
دولت باید منابع محدود ارزی را مدیریت کند، متاسفانه یک عده سرشان را
پایین انداخته اند و مرتباً تفاهم نامه واردات امضا می کنند. با دامن زدن
به واردات تقاضای ارز را در سال های آتی افزایش می دهند. یعنی از یک سو
عرضه ارز کاهش پیدا می کند، از طرف دیگر دولت تقاضای ارز را تشدید می
کند.
کاهش عرضه ارز به دلیل کاهش قیمت نفت و افزایش تقاضای ارز به دلیل افزایش
واردات از یک سو و کاهش ارزش پول ملی به دلیل افزایش حجم نقدینگی موجب شوک
تراز ارزی در سال های آتی خواهد شد.
نتیجه اقدام دولت این است که اگر دولت نتواند ارز بیشتری به بازار برساند
ما شاهدیک جهش ارزی خواهیم بود، یکی به دلیل تراز نامناسب ارزی، فاصله بین
عرضه و تقاضای ارز و یکی هم به دلیل حجم نقدینگی که باعث کاهش ارزش پول ملی
شده و فعلاً به دلیل رکود جهش های خودش را انجام نداده است.
اگر این دو با هم اتفاق بیفتد یک سناریویی را در ایران رقم می زند که بستر
را برای نفوذ فراهم می کند. چون آقایان می گویند ما مقصر نیستیم این
مشکل پیش آمده باید برویم
”دولت بايستى خودش پاسخ دهد اين سؤال از طرف نمايندگان مجلس هم مطرح است"
به سمت غرب، هر شرطی هم گذاشت می پذیریم چون دیگر نمی شود کشور را اداره کرد. ما می خواهیم به این نقطه نرسد.
از یک طرف هزینه های جاری را افزایش می دهند، و در نتیجه حجم نقدینگی
بیشتر می شود. اینکه توان ملی آبگوشت بزباش است و ما نیاز به خارج داریم،
حتی متخصص و مدیر باید وارد کشور کنیم، اینقدر تعطیل کردن بنگاه های
اقتصادی در داخل کشور، بیکار کردن مردم نتیجه ای غیر ار وابستگی ندارد.
وقتی شما شرایط اقتصادی را به جایی می برید که از یک طرف درآمد نفتی کاهش
می یابد «در مورد کاهش قیمت نفت واقعا نمی توانیم بپذیریم ایران در آن
سهمی ندارد» که منجر به کاهش در آمد های دولت می شود، از آن طرف فشار
مالیاتی به بخش تولید در حال رکود وارد می شود و از سوی دیگر هزینه های
جاری کشور افزایش یافته است، از آن طرف هجمه سنگین برای واردات و حمایت
دولت برای واردات و کاهش تعرفه واردات همه اینها سناریویی است که وقتی کنار
هم قرار می دهیم نگرانی جدی را به وجود می آورد.
* به نظر شما دولت سناریویی برای به بن بست کشیدن اقتصاد کشور دنبال می کند؟ چرا چنین سناریویی را تدوین کرده است؟
سناریویی در حال شکل گیری است دارد که بر اساس آن در کنار افزایش هزینه
های جاری و افزایش نقدینگی در کشور، بدهی های دولت و استقراض از بانک
مرکزی و بدهی های خارجی دولت نیز افزایش می یابد. مصرف گرایی نیز افزایش
می یابد.
در همین راستا آقای هاشمی دو سه ماه پیش در دفاع از واردات گفت مردم حق
انتخاب دارند. علت گسیل تجار خارجی به کشور عمدتاً برای فروش کالاهای
خارجی است، هنوز یک قرارداد سرمایه گذاری در ایران بسته نشده است.
در ادامه دفاتر پوششی بازرگانی در مناطق مختلف کشور ایجاد می کنند و به نام
تجار و بازرسان بین المللی وارد می شوند ولی بعد معلوم می شود که اینها
وابستگی دارند. و حلقه های وابسته به بیگانگان اطراف شخصیت های اجرایی
شکل می گیرد.
تحریف فرمایشات امام را در جهت بزک کردن آمریکا، غرب زدگی، ادعای پیروی از
رهبری را دارند ولی به سمت دیگری حرکت می کنند. تحقیر اصولگرایی، تحقیر
ارزش ها، به کارگیری دوتابعیتی ها اینها چیزی نیست که ما به سادگی از آن
بگذریم وقتی در مجلس می خواستیم منع به کارگیری دوتابعیتی ها بررسی کنیم
می بینیم دولتی ها بلافاصله با دستپاچگی و عجله می آیند و متاسفانه
آقای رئیس مجلس هم بررسی این طرح را از دستور کار مجلس خارج می کند. همه
این پازل ها در کنار هم برای بستر سازی نفوذ است.
شما اگر یک مروری از اول انقلاب بکنید می بینید روی کار آمدن بنی صدر
وابستگی اش به غرب، راه اندازی منافقین، دموکرات و خلق عرب و کومله و خلق
ترک مشکلاتی بود که برای انقلاب نو پای ما بوجود آوردند بعد از آن ۸ سال
جنگ تحمیلی داشتیم که همه دنیای کفر کمک های مالی و تجهیزات و حتی سلاح های
شیمیایی و سلاح هاى ممنوعه را در اختیار صدام قرار دادند تا علیه ایران
به کار گیرد. حتی حاضر نبودند یک پیچ خودرو به ایران بفروشند. این دوره ها
را کشور را پشت سر گذاشت، فتنه ۸۸ را داشتیم که براندازی به معنای کامل
بود که آنجا هم موفق نشدند.
امروز دشمنان ما به این نتیجه رسیدند که انقلاب ایران را باید از داخل و
خارج توأم در برنامه داشته و باید به داخل انقلاب نفوذ کرد و انحراف را در
آن ایجاد کرد؛ از تحریف سخنان امام را تحریف می کنند و می گویند امام
ضدآمریکایی نبود! من تعجب می کنم، حداقل جوانان ما این سخنان امام را راجع
به آمریکا را بخوانند.
اینها را ساده نگیرید یک سناریو یی بعد از فتنه طراحی شده است که از یک
طرف مشکلات کلان اقتصادی کشور را پیچیده کنند و اطلاع رسانی نکنند و از
طرف دیگر وابستگی به خارج را افزایش دهند، علاوه بر این سیاه نمایی نسبت
به عملکرد کشور و انقلاب در دستور کار این افراد قرار داد تا طوری القا
کنند که هیچ راهی جز برگشت از انقلاب و پیوستن به اردوگاه غرب نیست. بعد به
دنبال این باشند که مجلسی را سرکار بیاورند که مکمل این سناریو باشد.
* دولت معتقد است برای حل مشکلات و پیشرفت باید از غرب کمک بگیرد، نظر شما چیست؟
ما واقعا در چه حوزه هایی توانستیم موفق عمل کنیم حوزه هایی مانند
هوافضا، نانو، سلول های بنیادین، هسته اى، ماهواره، صنايع دفاعى، نیروگاه و
سد و خیلی موارد دیگر موفق بودیم، آیا در ارتباط با غرب و انتقال فناوری
از آنها، ما توانستیم رشد کنیم و رتبه یک رقمی در جهان بدست آوریم، یا
براساس تفکر جهادی و اقتصاد مقاومتی؟ چرا بعضی آدرس غلط می دهند. مثلاً در
صنعت خودرو، چند سال است مردم معطل هستند که مثلاً شرکت پژو بیاید مشکل
ایران را حل بکند؟ هنوز چشم شان به دست بیگانگان است. در صورتی که ما توان
داریم مگر صنعت خودرو پیچیده تر از صنعت فضایی و هسته ای و دفاعی است؟
آدرس غلط برای پیشرفت و توسعه کشور به مردم می دهند و همه را منوط به پیروی
از غرب می کنند در حالی که در رشته های علمی که ایران رتبه تک رقمی دارد
بدون وابستگی به غرب و انتقال تکنولوژی این رتبه را بدست آورده است
آدرس غلط دادن همین است. می گویند مملکت را آن ها می توانند درست کنند
اینطور نیست. کشورهای دیگر مانند عربستان، قطر، کویت، مصر کشورهایی که سر
تا پا در خدمت آمریکا بودند، امروز مصر چه دارد؟ اینها می خواهند بندگی شان
بیشتر از مصر به آمریکا باشد؟ مصر چه دارد؟ اینها سوالات اساسی است،
جوانان ما باید مطالعه کنند و آگاه شوند.
آنچه ما امروز دستاورد داریم علیرغم همه شیطنت هایی که در ۳۷ سال گذشته
علیه ایران بود در نقاطی موفق بودیم که اتکا به سرمایه های داخلی و جوانان
متخصص داخلی داشتیم با نگاه برون گرانه و عالمانه. این برون نگری
عالمانه به معنای این نیست که باید وابسته شویم به غرب، برون گری عالمانه و
حرکت مبتنی بر منابع داخلی با تفکر جهاد اقتصادی. این معجونی می سازد که
ما شاهد بودیم ۸ سال دفاع مقدس را چگونه اداره کردند؟ همین جوانان با
خلاقیت، با ابتکار و نوآوری مقابل جهان ظلم ایستادند. امروز صنایع دفاعی ما
در جهان رتبه دارد، رتبه یک رقمی دارد و ما جزو برترین ها در صنایع دفاعی
هستیم. ا
یک عده ای به مردم آدرس غلط می دهند و مردم را فریب می دهند و سناریوی
دشمن را دنبال می کنند تا از داخل انقلاب را به اضمحلال بکشانند و بستر را
برای نفوذ باز کنند. این است که مقام معظم رهبری در سخنان چند ماه گذشته
شان مرتب روی نفوذ تاکید داشتند.
برخی با اجرای پروژه نفوذ می خواهند مملکت ما را به سال ها قبل برگردانند.
ببینید تفکر اشرافيگرى و شاهنشاهی چگونه دارد ترویج پیدا می کند.
سناريوهاى تقلب، علامه سازی از کجا آمده؟ از تفکر خوبی نیامده است. اینکه
هر کس با من باشد، طبق قانون اساسی است اگر مقابل من باشد مخالف قانون
اساسی است. چرا در مقابل قانون یک عده می خواهند برتر باشند؟ این همان
تفکر شاهی است. انقلاب کردیم که همه مردم در مقابل قانون برابر باشند،
همانطور که سناریوی تقلب را شروع کردند که مردم را در مقابل نظام قرار
دهند، می بینیم که سناریوی علامه را شروع می کنند که بیت امام(ره) مقابل
نظام قرار بدهند. هر دو از یک شکل و از یک مبدا، با یک هدف و با یک فرآیند
زمان بر، چند ماه جلوتر اینها را مطرح می کنند برای اینکه در نقطه موردنظر
به هدفشان برسند.
همانطور که سناریوی تقلب را شروع کردند که مردم را در مقابل نظام قرار
دهند، می بینیم که سناریوی علامه را شروع می کنند که بیت امام(ره)
مقابل نظام قرار بدهند.
این دوقطبی کردن، این اشتیاق ترویج فرهنگ غربی، این حرکت اقتصادی که کشور
را به بحران می رساند و پنهان کردن اطلاعات آن، اینها را اگر کنار هم
بگذاریم چه نتیجه
”برخی از
تحلیلگران معتقدند دولت قصد دارد ضعف های خود را در حوزه اقتصاد به نفع
طرفدارانش پنهان کند تا انتخابات به نفع حامیان دولت رقم بخورد. به همین
دلیل همه موضوعات را امنیتی و پنهان می کند"
ای می گیریم؟ جز این است که یک عده ای دارند سناریوی بیگانگان را در ایران تکمیل می کنند، اصلاً مکمل هستند و این یک هشدار است.
* شما در دولت قبل وزیر نفت بودید، علی رغم تبلیغات زیاد دولت برای
افزایش صادرات نفت و در آمد ها در صورت روی کار آمدن زنگنه، ما شاهد تحول
شگرفی در وزارت نفت نیستیم، دیپلماسی نفتی دولت یازدهم را چگونه ارزیابی می
کنید؟
ما حرکت هایی از وزارت نفت در این دوره دیدیم که انصافاً جای تعجب دارد،
البته از مدیران فعلی وزارت نفت نمی توان غیر از این انتظار داشت. کسانی که
امروز در راس وزارت نفت قرار گرفته اند جوانان متخصص و متعهدنفتى را
برکنار و افرادی را بر سر کار آوردند که بیشتر شبیه یک باند هستند. در
وزارت نفت اینطور مطرح است که کسی که در فتنه یک ساعت در زندان بوده ارجح
است بر یک جوان متخصص کارآمدی و باید او را بردارند و کسی که یک ساعت
بازداشت شده بود در آن زمان، بر سر کار گذارند و او را حمایت کنند.
اما درباره دیپلماسی، یک مروری بکنیم در دولت یازدهم؛ به محض اینکه دولت
یازدهم شروع به کار کرد آقای وزیر نفت اعلام کرد من قرارداد گاز پاکستان
معروف به خط لوله صلح را قبول ندارم. پاکستان پول نمی دهد انتقالش را
سرمایه گذاری نمی کند. ما در کمیسیون ایشان رادعوت كرديم و گفتیم این حرف
ها چیست می زنید؟ قرارداد رسمی است با کشور پاکستان. وزیر انرژی پاکستان
بلافاصله اعتراض کرد و گفت این قرارداد رسمی بین دو کشور است، چطور وزیر
نفت ایران می خواهد یک طرفه این را لغو کند؟
این خط لوله، نامش خط لوله صلح بود و می خواست در منطقه پیوندی باشد بین
ایران و پاکستان و هند. امروز هم شاهد هستید پاکستان با قطر قرار داد بست و
کارش را شروع کرد. در آینده یکی از محورهای درآمدی کشورمان صادرات گاز است
با بهره برداری از فازهای پارس جنوبی. هر فاز پارس جنوبی ۲۵ میلیون متر
مکعب گاز شیرین می دهد، ۲۹ فاز باید آنجا فعال باشد. همه این گاز تولیدی
داخل کشور مصرف نمی شود و همه این قابل تبدیل هم نیست، یک بخشی از اینها
بایستی صادر شود.
پوتین اعلام کرد در صورتی که اروپا روسیه را تحریم کند من گاز اروپا را قطع
می کنم. بلافاصله وزیر محترم نفت ایران سخنرانی کرد و گفت من این را
جبران می کنم که روسیه مقابله کرد و یک جاهایی کار نفت را نگه داشت و آقای
روحانی مجبور شد حضوری این را به آنها توضیح بدهد که این اشتباهی بود و
ایران روابطش را با روسیه حفظ می کند و می توانیم بگوییم در واقع جمع و
جورش کرد.
یا مثلا در مورد نفت داعش، وقتی داعش یک بخشی از نفت عراق را گرفت، قیمت
نفت داشت افزایش پیدا می کرد، بلافاصله آقای وزیر نفت مصاحبه کرد و گفت ما
جبران می کنیم، قیمت نفت مجددا کاهش یافت.
یا در مورد اوپک، ایشان دو بار به اوپک رفت، یک بار در زمان اصلاحات،
علیرغم اینکه کارشناسان در آن دوره گفته بودند اگر شما به نشست سران اوپک
می روی از کاهش تولید حمایت کن، ایشان بالعکس رفت از افزایش تولید حمایت
کرد و آن مشکلی پیش آمد که کاهش قیمت نفت چند سال ادامه داشت و دوره
اصلاحات کمترین سطح درآمد به خاطر همین تصمیم غلط داشتند [مستندات
کارشناسای که این صحبت را کرده اند وجود دارد] یک بار هم در دولت فعلی به
اوپک رفتند، معمولاً وقتی وزیر انرژی ایران به اوپک می رود، دیگران به
صحبت های وزیر ایران دقت می کنند. امروز عراق، ونزوئلا و برخی از کشورهای
آفریقایی با ایران هستند و همراهی می کنند و در اوپک برای اتخاذ تصمیمات
باید اجماع شود، عربستان نمی تواند در مورد افزایش یا کاهش تولید موضوعی
را بدون اجماع اقدام کند، حداقل ایران می تواند مخالفت کند.
در نشست اخیر اوپک تصمیم و مصاحبه های وزیر نفت ایران درست منطبق با
مصاحبه وزیر نفت عربستان بود و حتی اعلام کرد ما نقطه نظرات مان مشترک
است و در بدو ورود به وین با وزیر نفت عربستان جلسه می گذارد. این پیامش
به وزرای دیگر اوپک این است ما در سیاست نفتی مان مثل عربستان می خواهیم
عمل کنیم. و قرار بود قیمت نفت که زیر ۱۰۰ دلار آمد، نشست اضطراری اوپک
گذاشته شود ولی هیچ وقت ایران درخواست این نشست را نکرد. ونزوئلا و عراق در
این رابطه تنها ماندند.
طبق گزارش سازمان های بین المللی عرضه نفت در جهان بیش از تقاضاست و همین
امر باعث می شود شرایط برای کارهای سیاسی عربستان در راستای کاهش قیمت ها
فراهم شود. در این بازار ما به این ها تذکر دادیم که شما نباید اعلام کنید
که می خواهیم تولید را افزایش دهیم چون این اظهارات بلافاصله اثرش را روی
قیمت جهانی می گذارد.
ما متاسفانه شاهد بودیم که اطلاعیه ای برای افزایش تولید ۵۰۰ هزار بشکه نفت صادر شد و مجددا قیمت نفت در بازار های جهانی کاهش یافت.
اقدام دیگر دولت اخراج چینی ها از روی ذوق زدگی بود، دولت فکر می کرد
مذاکرات به زودی نتیجه می دهد. شاید هم سناریو شان این است، چینی که
قرارداد با ایران داشت و تامین منابع با خودش بود، اخراجش کردند بعد هم
وقتی مذاکرات به درازا انجامید رفتند التماس کردند که شرکت های چینی
بازگردند. البته من شنیدم طرف چینی ادعای خسارت کرده است. يك تحليل اين
است در مذاكرات برجام چراغ سبزى به غرب بوده است. البته خواسته ايم دراين
مورد به مجلس توضيح بدهند
یا اخیراً بحث جریمه ترکیه؛ دفاع نامناسبی که انجام دادند و خسارتی را به
ایران مجددا وارد کردند. آقای وزیر نفت برای اینکه بیاید ناکارآمدی اش را
توجیح کند گفت سال ۸۹ و ۹۰ هم این اتفاق افتاده است. در حالی که سال ۸۹، ۹۰
بنده در وزارت نفت بودم، دو بار ترکیه را ما جریمه کردیم. به دليل اينكه
گازرا كمتر از قراردادبرداشت كرد.
سال ۸۷ ترکیه، ایران را جریمه کرد در زمان آقای نوذری و آقای وزیری هامانه که امروز همه کاره نفت هستند این اتفاق افتاد.
* دولت معتقد است ورادات بنزین به دلیل بنزین بی کیفیت داخلی انجام
شد بر اساس بررسی های کمیسیون انرژی ماجرای واقعی بنزین های آلوده چه بود؟
برای وابسته کردن ایران به واردات بنزین، ریفرمیت پتروشیمی ها را زیر سوال
بردند، یک بستری را فراهم کردند که یک کار جهادی که قبلاً انجام شده بود
زیر سوال ببرند. در آنزمان با همت متخصصان جوان صنعت نفت چنان سیلی به
آمریکا زدند، این دولت آمد آن سیلی را برگرداند. آمد این کار جهادی را زیر
سوال برد به دروغ، کمیسیون های مجلس این را رسیدگی کردند و همه گزارش دادند
این خلاف واقع است، ولی بستری شد مجدد برای وابسته کردن ایران به واردات
بنزین، روزی ۱۰ میلیون لیتر به گفته آقایان.
و جای تاسف دارد همین کسانی که می گفتند ریفرمیت پتروشیمی ها اشکال دارد،
الان دارند از همان پتروشیمی ریفرمیت می گیرند. و دستگاههاى نظارتى دراين
مورد متاسفم که بگویم ماموریت خودشان را خوب انجام نمی دهند. همین را می
توانند به مردم گزارش بدهند که همین الان از پتروشیمی ها ریفرمیت می گیرند.
به خاطر اینکه پتروشیمی ها ریفرمیت شان به مراتب از حداقل ۵۰ میلیون لیتر
تولید ریفرمیت توليدى پالایشگاه های فعلی بهتر هستند.
ـ اصلا سازمان بازرسی گزارش درباره آلودگی هوا دارد اعلام نمی کند.
دستگاه نظارتی باید کارشان را خیلی قوی تر انجام دهند و امروز اگر پنهان
می کنند و سکوت می کنند اینها منافع ملی را در نظر نمی گیرند. وابستگی
ایران به واردات بنزین یک پاشنه آشیلی خواهد شد که مجددا آمریکا از همین
مدخل بتواند فشارهایی را بر ایران بیاورد.
«کرسنت» یکی از آن مطالب، مگر قرار نبود طی دو هفته مشکل کرسنت را حل
کنند؟ جز امنیتی کردن، پیچیده کردن پرونده و ضربه زدن به منافع ملی هیچ
چیز دیگری نداشته است. چرا که پرونده های کرسنت را دادند دست متهمین کرسنت
و اینها در یک دو راهی قرار گرفتند، از یک طرف بحث منافع ملی مطرح بود و
از یک طرف تطهیر برخی متهمین. یعنی یا باید اتهام را می پذیرفتند که
واقعاً بوده و رشوه گرفته شده و منافع ملی به خطر افتاده بود یا بایستی
جریمه و خسارت را می دادند و منافع ملی را زیر پا می گذاشتند. و متهمان
را تطهیر می کردند.
متاسفانه در این دولت با امنیتی کردن، محرمانه کردن پرونده، با حذف مجلس و
کوتاهی دستگاه های نظارتی، تحمیل هزینه بر کشور عده ای متهم، عده ای
فاسد را تطهیر می کنند. چون اصلاً جرم شان مسجل است. اینها مجلسی می
خواهند که سرپوشی بگذارد برای تمام این کارهایی که می خواهد انجام شود.