به گزارش پایگاه 598، فعالیتهای زنان با شعار برابری خواهی و درخواست سهمیه بندی شدن کرسیهای مجلس به نفع زنان و سپردن برخی از مسئولیتهای کلیدی دولت به زنان همواره در ادوار مختلف سیاسی کشور مطرح شده است اما با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید و با سخنان شهیندخت مولاوردی، معاون ریاست جمهوری در امور زن و خانواده، این فعالیت موجودیتی رسمی و علنی یافت.
مولاوردی در سخنرانی 24 فروردین ماه خود با اشاره به بررسی سیاستهای کلی انتخابات در مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: «ما هم نظرات خود را ارائه دادهایم و درخواست کردهایم که تدابیر لازم در این سیاستها، برای افزایش حضور زنان در مجلس و شوراهای اسلامی شهر و روستا اتخاذ شود.»
سنگهای بزرگ 3 کمیته برای به ثمررسیدن یک کمپین
با نزدیکی به انتخابات، در 5 آبان ماه 94، اولین نشست مطبوعاتی زنان برابری خواه برگزار شد و هدف اصلی کمپین به عنوان نام آن یعنی «تغییر چهره مردانه مجلس» انتخاب و معرفی شد و اعلام شد که این هدف در قالب 3 کمیته تا حصول نتیجه، فعالیت خواهد کرد.
«من کاندید میشوم» اولین کمیته این کمپین به دبیری آمنه رضایی بود که با هدف تشویق زنان به کاندید شدن آغاز به کار کرد. این کمیته دو هدف داشت: اول فرو ریختن ترس زنان از ورود به عرصه سیاست و دوم کاندید شدن آنان، و به آنها وعده داده شد که بعد از احراز صلاحیتها نیز با برگزاری کلاسهای آشنایی با وظایف نمایندگی و مشاورههای حقوقی از آنها حمایت خواهد شد.
حجم دعوت این کمیته به قدری وسیع بود که همه کاندیداها را هم میتوانست در بر بگیرد، به طوری که رضایی در مصاحبهای با انتخاب خبر گفت: «هرچند از نظر اعضای کمپین تغییر چهره مردانه مجلس، ترجیحاً زنان مدنظر هستند، اما این منافی آن نیست که اگر مردانی را هم که اهداف این کارزار انتخاباتی را پیگیری کرده و برابریطلب هستند، کمپین تغییر چهره مردانه مجلس در راستای تحقق برنامه های تبلیغاتی آنها فعالیت نکند.»
مولاوردی هم در کانال اختصاصی خود در تلگرام یادداشتی را منتشر کرد که در بخشی از آن آمده است: «روی سخنم با خیل عظیم خانمهای صاحبنظر و متخصص در تمام ساحات و حوزههای تخصصی در جامعه امروز ایران است تا این فرصت تاریخی را که چهار سال یکبار تکرار میشود، مغتنم شمرده و با پیوستن به حرکتی که برای تشکیل مجلسی همزبان با ملت و همدل با دولت به راه افتاده دین خود را ادا کنند.»
کمیته «کارت قرمز به کاندیداهای زنستیز» دومین کمیته بود که تصمیم گرفت با ارائه گزارشهای هفتگی یا دو هفتهای در مورد نمایندگانی که در مجلس هستند و این احتمال وجود دارد که بخواهند در این دوره نیز در انتخابات، کاندید شوند، ارائه خواهد داد که در آن مواضع ضد زن آنان که برعلیه زنان لوایح، طرحها و یا حتی سخنرانیهایی داشتند، قرار خواهد گرفت تا با معرفی این افراد، چهره واقعی آنان به مردم شناسانده شود.
دبیر این کمیته مهدیه گلرو بود که در گفتگویی ادعا کرد: «تا کنون بسیاری از این دست اطلاعات از قبیل طرح ها و لوایحی که مربوط به بانوان بوده است و توسط نمایندگان به مجلس ارائه شده، جمعآوری شده و بررسیهای بیشتری نیز صورت گرفته است.»
اما در این میان مهمترین کمیته این کمپین، کمیته «50کرسی برای زنان برابریطلب» بود که از همان ابتدا کل جریان کمپین را تحت تاثیر خود قرار داد و شاید به نوعی بتوان گفت که هدف اصلی از این کمپین همین کمیته باشد زیرا پس از مدتی با محاسباتی که مدیران کمپین داشتند، ادعای کسب 30 درصد از کرسیهای مجلس، به عنوان آرمان کمپین «تغییر چهره مردانه مجلس» معرفی شد.
این ادعا بر پایه سند هشت مادهای استوار بود که ایران در سال 1379، با نام «سند توسعه هزاره» به آن پیوسته و طی آن متعهد شده بود که 30 درصد کرسیهای مجلس را به زنان اختصاص دهد و این یعنی همان 50کرسی برای زنان، اما کرسیها باید متعلق به زنان برابریخواه تحت تعریف اصلاحطلبان باشد، زیرا کمپین با حمایت اصلاح طلبان شکل گرفته است، همانطور که مرجان کاووسی، رییس کمیته بانوان حزب اراده ملت در مصاحبهای عنوان کرد: «موضع اصلی در خصوص فعالیت این کمپین از سوی شورای مرکزی و شورای سیاست گذاری شورای همگرایی زنان احزاب اصلاح طلب اتخاذ می شود و چنین اتفاقی در عرصه سیاسی کشور، حداقل از جهت ایجاد زمینهسازی برای مشارکت سیاسی زنان و ضرورت حضور زنان جامعه در عرصههای قانونگذاری و سیاستگذاری، بسیار تعیینکننده خواهد بود.»
کاووسی در بخشی دیگر از این مصاحبه در خصوص وظیفه دولت نیز گفت: «باید در جهت عمل به تعهدات اتحادیه بین المجالس، تبعیض های مثبت را برای زنان قائل شد.»
رسانههای اصلاحطلب، تنها مشتری اخبار کمپین
کمپین در ادامه راه خود با برگزاری سلسله نشستهایی با عنوان «کمپین تغییر چهره مردانه مجلس» فعالیتهای خود را رسانهای کرد و از جمله سخنرانان ثابت این جلسات که همواره به اظهار نظر میپرداختند میتوان به فاطمه راکعی و الهه کولایی از نمایندگان مجلس ششم، شهلا لاهیجی مؤسس و مدیر انتشارات روشنگران و مطالعات زنان، نیره توسلی استاد دانشگاه در رشته جامعهشناسی و همچنین آذر منصوری به عنوان یکی از اعضای جمعیت زنان مسلمان نواندیش، اشاره کرد.
بازتاب فعالیتهای کمپین در رسانههای داخلی از جمله روزنامه شرق، اعتماد، قانون و سایتهایی مانند کلید ملی و خبرآنلاین منعکس میشد، به طوری که برخی از روزنامهها در طول هفته چندبار صفحات مختلف خود را در قالب مصاحبه، یادداشت و گزارش و یا پوشش خبری از این نشستها اختصاص دادند، همینطور سایتها در صفحات سیاسی و یا زن و خانواده خود به پوشش فعالیتهای کمپین پرداختند.
همچنین در رسانههای بیگانه نیز در قالب تحلیل و مصاحبه با فعالین مباحث زن و فمنیست با محوریت تشویق و تایید فعالیت این کمپین، مطالب مختلفی را منتشر کردند.
عرض اندام کمپین در فضای مجازی
کمپین در ادامه فعالیت خود در تلگرام اقدام به راه اندازی چند کانال کرد. کانال «دیده بان زن» که اخبار کمپین را در خلال دیگر خبرهای حوزه زنان پوشش میداد، کانال«به سوی تغییر چهره مردانه مجلس» و «رای به زنان» که به صورت مستقیم به بحث سهم خواهی زنان پرداخت و تمام فعالیتهای کاندیداها و اعضای جمعیت زنان مسلمان نواندیش را پوشش داد.
همچنین وبلاگ از دسترس خارج شده کمپین به سایت «کمپین تغییر چهره مردانه مجلس» تبدیل شد، تا دبیران کمیتهها، هرچه سریعتر و بهتر زنان برابریخواه را در جریان اتفاقات قرار دهند.
پیشبینی یکی از مادران معنوی کمپین
مهرانگیز کار، فمنیست و فعال سیاسی اجتماعی خارج نشین، به عنوان یکی از مادران معنوی این کمپین در بخشی از یادداشت خود که در روزآنلاین منتشر ساخت، نوشت: «این اقدام آگاهانه کمپین، در جامعه زنان کشور، تحرک و امید ایجاد میکند.»
وی با مقایسه این کمپین و کمپین سلامتی زنان(کمپین صورتی) اهمیت این کمپین را بیشتر میدانست و عبارت «بیگفت و گو جای آن خالی بود!» سعی در اهمیت دادن بیش از پیش آن داشت، اما اتفاقات جور دیگری رقم خورد.
شکست زودهنگام کمپین
مدیران کمپین عدم موفقیت فعالیتها و اقدامات خود را از همان ابتدای فعالیت پیش بینی کرده و چندماه قبل از انتخابات رد صلاحیت توسط شورای نگهبان را دلیل اصلی آن اعلام کرده بودند، به طوری که مهرانگیز کار در بخشی از یادداشت خود در قالب ستایش فعالیت زنان برابری خواه این کمپین به آن اشاره کرده بود: «آنها از سیاستهای کلان و خط مشی شورای نگهبان، مطلعاند. میدانند شورای نگهبان از تایید صلاحیت مردان خوش فکر امتناع میکند، چه رسد به تایید صلاحیت زنانی از طیف برابر خواه»
اما برخلاف تصور مدیران، دبیران و حامیان کمپین «تغییر چهره مردانه مجلس» اقدامات و پوششهای رسانهای فعالیتهای کمپین نتوانست توجه عموم جامعه را به خود جلب کند، از سوی دیگر از داخل جریان حامی این کمپین، برخی گفتهها از عدم پذیرش خواسته کمپین در درون اصلاح طلبها حکایت میکرد، بنابراین مدتها قبل از رد صلاحیتها، کمپین «تغییر چهره مردانه مجلس» شکست خورد.
کمیته «من کاندید میشوم» از همان ابتدا هم محل اختلاف نظر بود به طوری که فاطمه راکعی به عنوان یکی از بنیانگذاران و حامیان کمپین و دبیر کل جمعیت زنان مسلمان نواندیش در نقد این آن گفته بود: «حال که میخواهیم به سهم 30 درصدی دست پیدا کنیم نباید شتابزده عمل کنیم و کسانی که شرایط کاندید شدن را ندارند معرفی کنیم.»
کمیته با فراخوانی از زنان خواسته بود که عکسهای خود را در هنگام ثبت نام به ایمیل یا تلگرام مدیران کانالهای تلگرامی کمپین بفرستند، تنها کمتر از 100 عکس ارسال شد و این نشان داد که کمیته در مردم محبوبیت ندارد.
کمیته «کارت قرمز به نمایندگان زن ستیز» نیز صرفا به نقد صحبتهای نمایندگان اصولگرا در قالب چند پوستر تلگرامی معطوف شد، آن هم نه همه صحبتها که تنها بخشی از صحبتها به صورت گزینشی منتشر شد و نظریاتی را به صورت پوستر در کانال تلگرام منتشر کرد که حاکی از حمایت آن نمایندگان از منزلت مقام همسری و مادری و ارحجیت آن به کار زنان، اشاره داشت.
کمیته «50کرسی برای زنان برابریطلب» نیز در داخل بدنه اصلاحطلبی شکست خورد. در حالی که لحن فاطمه راکعی، به عنوان یکی از بنیانگذاران و حامیان کمپین از حالت دستوری به خواهشی تغییر کرده بود و بهصورت تلویحی تقاضای حمایت مردان اصلاحطلب از این کمپین را داشت و صراحتا عنوان کرد که «برای تحقق سهم 30 درصدی خانمها در مجلس دهم نیاز به حمایت خانمها و آقایان اصلاح طلب است.»
این درحالی بود که رسول منتجب نیا، قائم مقام حزب اعتماد ملی، به طور تلویحی سهمخواهی زنان با شعار «حداقل 30درصد از کرسیهای مجلس» را به بهانه شایستهسالاری رد کرد و در مصاحبهای که به تاریخ 22 آذر با خبرگزاری ایسنا داشت، گفت: «زمانی که از شایستهسالاری حرف میزنیم دیگر نباید آن را با 30 درصد محدود کنیم. »
عضویت کمتر از 2هزار نفر در کانال «دیدهبان زن» و «کمپین تغییر چهره مردانه مجلس»، در مقایسه با دیگر کانالهای خبری موجود در تلگرام و عضویت کمتر از هزار نفر برای «کانال رای به زنان»، نیز نشان داد که حتی در فضای کم هزینه مجازی که به عنوان امتیاز مثبت کمپین قلمداد شده بود، نیز اقبال نشان ندادند.
واکاوی دلایل شکست کمپین پرطمطراق
شکست این نوع خواستهها پیش از این هم مشخص بود، چرا که کمپین تقاضایی مطابق با واقع نداشت. تقاضای سهمیهبندی از کرسیهای مجلس برای زنان برابری خواه که صرفا اصلاح طلب خواهند بود، در جامعه ای که مردم بر اساس قدرت عقل و تدبیر خود نماینده انتخاب میکنند، مورد اقبال کسی واقع نمیشود.
خود مدیران کمپین نیز واقف بودند که عدم تحقق 30 درصد از کرسیهای مجلس نه به دلیل منع قانونی بلکه به خاطر مشکلات دیگری است، چنانچه کاووسی در مصاحبهای عدم تحقق «سند توسعه هزاره» را مشکلی فرهنگی معرفی میکند (فرصت تاریخی زنان برای حضور در نهادهای قدرت جمهوری اسلامی ایران، انتخاب خبر) با این وجود مطالبه آنان بدین شکل و تقاضای آنان از دولت برای تبعیض مثبت راهیابی زنان به مجلس، خواسته منطقیای نبود و باعث بیثباتی بیشتر دیگر اهداف کمپین شد.
از سوی دیگر کسانی (راکعی، منصوری و کار) در راس تبلیغات برابریخواهی مجلس هستند که سابقه همکاری با عناصر فتنه را دارند و یکی از دلایل آنها برای این حق، امضای «سند توسعه هزاره» در 20سال قبل، دلیل قانعکنندهای نبود.
شعار تصاحب صندلی برای رسیدن به امور زنان، با حمایت از معصومه ابتکار و شهیندخت مولاوردی که اهم و مهم فعالیتهای خود و وظایف سازمانیشان را کنار گذاشته و در پی تبلیغ برای کسب رای اصلاحطلبها در انتخابات هستند، با افزایش آلودگی هوا، تعطیلی مدام مدرسهها و حمایت از طرح قانونی شدن روسپیگری، دلیل دیگری برای شکست این کمپین شد.
منابع:
1. «رایزنیها برای افزایش حضور زنان در مجلس صورت گرفته است»، ایلنا، 24/1/94.
2. «پیش به سوی تغییر چهره مردانه مجلس/ 4» انتخاب خبر، 3/9/94.
3. «پیش به سوی تغییر چهره مردانه مجلس/ 7»، انتخاب خبر، 18/9/94.
4. «شکل گیری دو کمپین واقع گرا»، روز آنلاین، 10/8/94.
5. «تاکید منتجبنیا بر اهمیت حضور زنان در انتخابات»، ایسنا، 22/9/94.
6. «نشست زنان و انتخابات»، ایلنا، 22/9/94.
7. «فرصت تاریخی زنان برای حضور در نهادهای قدرت جمهوری اسلامی ایران»، انتخاب خبر، 15/9/94.